از لس آنجلس تا پنجره فولاد

از لس آنجلس تا پنجره فولاد
از راهکار اجرای برنامه فرهنگی به جای تماشای فوتبال تا پاسخ مستدل به شبهه وهابیت در مسجدالحرام

از راهکار اجرای برنامه فرهنگی به جای تماشای فوتبال تا پاسخ مستدل به شبهه وهابیت در مسجدالحرام

در مسجدالحرام پشت مقام ابراهيم نماز جماعت مغرب را خوانديم و مشغول تعقيبات بودم. جوانى رو به من كرده پرسيد: اَنْت ايرانى؟ تو ايرانى هستى؟ جواب دادم: نَعم؛ انا ايرانى، بله من ايرانى هستم. پرسش دوم خود ...

از «سلام آیت الله» یک دختر بچه تا مشتری لس آنجلسی

از «سلام آیت الله» یک دختر بچه تا مشتری لس آنجلسی

دختركي پنج-شش ساله در حالي كه سوار بر دوچرخه ‌اش به سمتم مي ‌آمد دستش را مثل رئيس جمهورهايي كه در جمع مردم اظهار ارادت مي‌ كنند بالا آورد و بلند گفت: «سلام آيت الله!» و بعد هم دستش را دراز كرد به سمت ناني كه در دست داشتم. واقعاً خنديدم و ..

خاطره ای از یک بانوی طلبه: شرمنده خاتون اگر ...

خاطره ای از یک بانوی طلبه: شرمنده خاتون اگر ...

۱۲ نفر بودیم؛ سه زن و نُه مرد. به خانه که وارد شدیم از راه آشپزخانه رفتیم داخل ساختمان. چند زن و تعدادی بچه جلومان صف کشیده بودند و به زبان عربی خوشامد می گفتند. صاحبخانه از دوستان ...

از جاماندن ساعت در وضوخانه ایستگاه قطار قم تا ذوق تهیه بلیط زیارت امام رضا(ع)

از جاماندن ساعت در وضوخانه ایستگاه قطار قم تا ذوق تهیه بلیط زیارت امام رضا(ع)

روز دوشنبه‌ای بود که از سرکار آمدم منزل، ناهار خوردم و خوابیدم. از خواب که بیدار شدم، حدود ساعت پنج عصر بود. یادم آمد که شب تولد امام رضا ـ علیه ‌السلام ـ است. در جهت مشهد و رو به امام رضا ـ علیه‌ السلام ـ ایستادم و ...