بغداد روزگاری پرفراز و فرودی را گذراندهاست، کلی جائر و سفاح دیده، چه بسیار منصور و معتصم. بغداد زنان خوب و بدی را هم به خود دیدهاست. اما نمیدانم مثل امفضل را دوباره تجربه کردهاست بغداد رسیده به امروز و خونهای سرخی که به خاکش چسبیدهاست. هنوز از مطار بغداد بوی دود و خون میآید. خون سرداری... سردارانی که جریان دارد.