به گزارش خیمه مگ،أمیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در نهج البلاغه نکاتی درباره «راضی بودن از سرنوشت» بیان میکنند که تقدیم شما فرهیختگان میشود:
حکمت ۶۹:
«إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ، فَلَا تُبَلْ [کَیْفَ]مَا کُنْتَ.»
ترجمه:
اگر آنچه میخواستی میسرت نشد، به هر حال که هستی، قانع باش
شرح:
نگران مباش:
امام (علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به افرادی که در رسیدن به مقصودشان ناکام میمانند دستوری میدهد که مایه آرامش است، میفرماید: «هنگامی که آنچه را میخواهی انجام نمیگیرد، هرگونه باشی اعتنا نکن» ; (إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَلاَ تُبَلْ (۱) مَا کُنْتَ).
برای این جمله تفسیرهای متعددی از سوی شارحان نهج البلاغه ذکر شده است؛ اکثر شارحان بر این عقیده اند که این سخن حکیمانه اشاره به همان چیزی است که در قرآن مجید آمده: (لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُم) (۲) یعنی هنگامی که به مقصد نرسیدی غمگین مباش، چرا که اگر مقصود مادی است دنیای مادی بقایی ندارد و اگر مقصود معنوی است خداوند برای تلاشی که کردی به تو اجر و پاداش میدهد.
بعضی دیگر مانند «محمد عبده» گفته اند که منظور این است که اگر به مقصود نرسیدی دست از تلاش و کوشش بر ندار و به سخنان این و آن اعتنا مکن.
بعضی دیگر گفته اند: مقصود این است که اگر به مقصود نرسیدی به همان حال که هستی راضی باش تا از مقام و مرتبه تو نزد خداوند کاسته نشود.
تفسیر چهارمی برای این سخن به نظر میرسد که از بعضی جهات مناسبتر است و آن این که اگر به مقصود نرسیدی به هر صورت باشی تفاوتی نمیکند مثل این که کسی هدفش این بوده که در فلان شهر زندگی کند و موفقیت خود را تنها در آنجا میبیند. اگر این مقصود برای او حاصل نشود چه تفاوتی میکند که در هر شهر دیگری باشد، زیرا همه شهرها نسبت به خواسته او یکسان است و نباید در این باره سخت گیری کند. این شبیه چیزی است که مرحوم «علامه شوشتری» در شرح نهج البلاغه خود آورده که زنی تنها یک پسر داشت و از دنیا رفت. آن مادر گفت: من میخواستم این فرزند من زنده بماند حال که از دنیا رفت هر کس دیگری میخواهد بعد از او زنده بماند یا نماند.
بارها گفته ایم که اراده چند معنای مختلف از عبارت واحد مانعی از نظر ادبی ندارد و در نثر و نظم کلام عرب و سایر لغات، نمونههای فراوانی از آن هست، بنابراین ممکن است تمام معانی فوق در محتوای کلام امام (علیه السلام) جمع باشد. (۳)