به گزارش خیمه مگ،انسانها در ایام جنگ و به طور کلی در زمان خطر و بحران، به میزان قابل ملاحظهای امکان خدعه و فریب را از دست داده و آنچه را که پیش از آن در باطن خود پنهان نگه داشته بودند، بیرون میریزند؛ لذا این ایام بهترین فرصت برای شناخت منافقانی است که ظاهر و باطن آنان همخوانی نداشته و با انواع لطایفالحیل در صفوف خودی جا خوش کردهاند.
در این یادداشت به یکی از نشانههای منافقان که در ایام جنگ و پس از آن بروز میکند اشاره میکنیم؛
از ویژگیهای منافقین آن است که از هرگونه کمکی - اعم از جانی، مالی، زبانی و...- به مسلمانان خودداری کرده و نسبت به آنان بخل میورزند؛ در حین جنگ همانند موشهایی هستند که از شدت ترس به لانههای خود خزیدهاند و هیچ اثری از آنان دیده نمیشود؛ حتی از یک موضعگیری خشک و خالی هم هراس دارند و خفهخون میگیرند ولی همین منافقان پس از رفع خطر و زمانی که مسلمانان فاتح جنگ میشوند، به تدریج از لانههای خود بیرون آمده و این بار نه مثل موش که همانند شیر و نه علیه دشمنان که بر سر دوستان نعره برمیآورند و به کسانی که در خط مقدم جبهه قرار داشتهاند زخم زبان میزنند، با پررویی و وقاحت تمام، خودشان را در دستاوردهای جنگ -که اعم از "پیروزی نظامی" و "شکلگیری وحدت ملی" است- سهیم دانسته و عجیبتر آن که برای ادامه مسیر، تعیین تکلیف میکنند!
همین رفتار منافقان در جنگ خندق بود که منجر به نزول آیه ۱۹ سوره مبارکه احزاب شد.
خداوند متعال در این آیه میفرمایند: «[منافقان] در همه چیز نسبت به شما بخیلند؛ و هنگامی که ترس و بحرانی پیش آید، میبینی آنچنان به تو نگاه میکنند و چشمهایشان در حدقه میچرخد، که گویی از شدت ترس میخواهند جان دهند! امّا وقتی حالت خوف و ترس فرو نشست [و مسلمانان فاتح جنگ شدند]، زبانهای تند و تیز خود را علیه شما به کار میگیرند [و طلبکار غنائم جنگی میشوند!] در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند؛ آنها [هرگز] ایمان نیاوردهاند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد؛ و این کار بر خدا آسان است.»