به گزارش خیمه مگ،فاطمه میریطایفهفرد، نویسنده و پژوهشگر حوزوی در یادداشتی به مناسبت هفته عفاف و حجاب آورده است:
نام کوچه پس کوچههای شهرهایمان نشان میدهد که از مردم کار برمیآید، با هرتوانی و با هر فکر و ایدهای. فقط کافیست روی مردانگیهاشان حساب کنید، چیزی که دشمن این مرز و بوم روی آن حساب بازنکرده بود.
در اوج جنگ قدرتها با انقلاب نوپای ایران، همین مردم بودند که از داشتههایشان برای اعتقاداتشان مایه گذاشتند. عزیزترین این داشتهها فرزندانی بودند که با مهر مادری و پول کارگری، به عرصه رسیده بودند. این مردم امتحان پس دادهاند خیلی جاها، خیلی مکانها، فقط کافیست روی آنها حساب کنید.
برخی مسائل اجتماعی که در دیگر کشورها اتفاق میافتد، به یک بحران ملی لاینحل مبدل میشود که همه هزینه و بودجه جدی یک کشور باید صرف آن اتفاق شود، اما به جرأت میتوان گفت بسیاری از مسائل در ایران، با بصیرت مردم و نوع نگاه درست مردم به رویدادها قابل مدیریت است.
شاهد مثال این حرف امتحاناتِ چهل سال گذشته است، اتفاقاتی مانند مسئله جانشینی امام و نقش پررنگ منافقان، شهادت شخصیتهای مهم کشوری و از همه مهمتر انحراف شخصیتهای مهم دینی و سیاسی که مورد پذیرش و اقبال مردم بودند. مردم در لحظه از تمام وقایع درس گرفتند و با اصول برگرفته از دین، صف خود را از بسیاری از دشمنان ایران جدا کردند. تاریخ شاهد است مردم ایران قبل از انقلاب، رفتارهای خود را منهای حکومتها تعریف میکردند، مثل قضیه تنباکو، مثل مشروطه، مثل واقع بینی مردم از ظاهر پر فریب رفتارهای خاندان پهلوی.
این دست مسائل نشان از حرکت رو به جلو در راستای تحقق تمدن اسلامی است. تمدنی که ایران، پیشتاز و صاحب لوای آن بودهاست. امروزه در عصر تکنولوژی و به کمک موهبت حکومت دینی، میتوان بهترین نتیجه را گرفت. بهترین اتفاق از حضور مردم با زاویه دید درست و روحیه دغدغهمند خانواده برای رسیدن به ساحل آرامش و انسانیت.
نکته مهم، آگاهی بخشی مردم به تمام جنبههای یک کنش و یا یک هنجار اجتماعی است. این هنجار میتواند در عکسالعمل به موقع خانوادهها بسیار موثر باشد. این آگاهیبخشی از طرق مختلف میتواند صورت بگیرد و هرکدام مخاطب منحصر به فرد خودش را دارد.
مسئله آسیبهای اجتماعی به ویژه حجاب، از آن دست مقولههاست که باید تمام جنبههای آن با دقت مورد بررسی قرارگیرد. در ابتدای امر، مردم خواهان زندگی عفیفانه و سالم هستند و خانواده اولویت اول هر کدام از افراد جامعه است. اما در مورد جنبههای مختلف این نوع زندگی و موارد مصداقی زیست عفیفانه، نیاز به دقت بیشتری است. دقتی که نیاز به بررسی همه جانبه و تحقیق و تفحص دارد.
در میدان پیش رو، با مینهایی مواجهیم که در زمان غفلت ما در ذهن و فکر جوانان و بانوان کاشته شدهاست. مینهایی از جنس ناامیدی، ناتوانی و از همه مهمتر تحجر. چیزی که امروز در مسائل پیش رو کشور به ویژه حجاب و در یک کلمه زیست عفیفانه جامعه، به آن محتاجیم، تزریق روحیه امید و توانمندی و جهاد تبیین است. واژهای پرکاربرد که نیاز به پردازش همهجانبه دارد. پردازشی که این امر مقدس را از قالب کلمات در آورده و به کارزار مبارزه و آگاهی میآورد.
کلام آخر اینکه از باب جهاد بودن، مسئله حجاب، جهادی ویژه است و برای همراهی خانواده، نیاز به تبیین ابعاد مختلف آن احساس میشود. این روشنگری نیازمند شناخت دقیقِ سلایق متفاوت و فرهنگهای مختلف است و وقتی در آستانه تحقق قرار میگیرد که تبیین اتفاق افتاده باشد.
اولین گروه همراه با مقوله حجاب، خانوادهها هستند. قطعا قانون وضع شده در باید و نبایدهای خانواده، آنقدر ارج و منزلت مییابد که افراد تحت لوای آن ارگان کوچک اجتماع از آن تبعیت کنند. هرگاه مسئله حجاب و زیست عفیفانه به عنوان یک هنجار پذیرفته در خانواده باشد، وقوع تحقق آن در جامعه بسیار دستیافتنی میشود.
هنگام ورق زدن صفحات تاریخ این مرز و بوم به روزهایی برمیخوریم که حرکت و جوشش مردم، وقایعی زیبا را به تصویر میکشد؛ شاید آن واقعه در بدو امر اتفاقی تلخ قلمداد شود ولی حضور مردم و واکنش آنان به اتفاقات، تاریخ نویسی را به جنبش وا میدارد؛ زیرا آنچه از تاریخ مغفول مانده دقیقا همینجاست، تاریخی که اجتماع مردم آن را رقم میزنند و نه شاهان و شاهزادگان. واقعهای مانند آنچه در گوهرشاد افتاد از همین مقوله است و اگر نام آن را تاریخ اجتماعی بگذاریم گزافه نیست.
تاریخی که با حضور مردم، از مسیر واقعه گوهرشاد برگی از تاریخ است که نشان میدهد مردم ایران بیش از هر مسئلهای دیندارند و اگر از تمام ناملایمات بگذرند و صبوری کنند اما درباره دین و هویت ملیشان کوتاه نمیآیند. اشتباه خود خارج میشود و راه صلاح را میطلبد؛ مسیری از الگوبرداری خطای شاه مملکت و اشتباه محاسباتی از دینداری مردم.
واقعه گوهرشاد برگی از تاریخ است که نشان میدهد مردم ایران بیش از هر مسئلهای دیندارند و اگر از تمام ناملایمات بگذرند و صبوری کنند اما درباره دین و هویت ملیشان کوتاه نمیآیند. شاید این حرف، کلام متحصنین در گوهرشاد بود که چرا لباسی که ما با آن زندگی کردهایم و هویت دینی و ملی ماست را با چیز دیگری عوض کنیم؟
مگر نه این است که اسلام برای همه شئون زندگی مسلمانان حرف دارد چرا باید حرف دین را کنار حرف شاه بگذاریم، آن هم شاهی که حرفی از خودش ندارد و مقلد است بدون داشتن حتی سوادی اندک از جامعه تحت فرمانش. مردم ایران اینقدر توهین را حق خود نمیدانستند و بر نتافتند که به هرقیمتی زندگی کنند.
واقعه گوهرشاد گذشت و نکته قابل توجه و عبرت پذیر این واقعه قطعا حضور مردم است و واکنش آنان به دین و معنویت، زیرا زندگی برخاسته از باید و نباید دینی، هرگز به بیراهه و گمراهی حل ناشدنی نمیرسد. هم اکنون هنگام تامل مسائل کنونی کشور، درمییابیم که مسائلی از جنس عفاف و پاکدامنی مقوله فرهنگی و خواست همگانیست. نمیشود که دیندار بود و از آفات این وادادگی در جامعه مصون ماند. نمیشود اصلاح جامعه را فراموش کرد و فقط به اصلاح خود پرداخت.
مقوله حجاب در کشور ما سابقهای طولانیدارد. باید پذیرفت که تک تک افراد جامعه در این امر دخیل هستند، چه بدانند و چه ندانند. نکته کانونی در واقعه گوهرشاد هوشیاری علما و همراهی مردم و نگرانی بسط لباس متحد الشکل به دیگر شئون زندگی مردم است که تا بن خانواده و جامعه را هرز نکند دست بردار نیست.
الان هم با همین امر مواجهایم، عقب نشینی از حجاب، از هر حدی و محدودهای در واقع رفتن به سمت زندگانی متزلزل و دور از فرهنگ دینی و ملی ماست. اینجاست که گوش به زنگی آحاد جامعه را میطلبد و حضور مردم در صحنه همانند واقعه گوهرشاد بسیار راهگشاست.
مطالبه عمومی در امر حجاب، هوای جامعه را پاکتر و زیباتر میکند. رسالت همه مسئولان فرهنگی تبیین این جهاد مهم است. جهادی که ابتدا باید ضرورت و اهمیت آن از پس صدای بلند شبکههای معاند به گوش مخاطب هدف برسد. آنوقت نقش مردم همانند هر زمان از تاریخ پر گوهر ایران دیدنی و نوشتنیست.