پس از حادثه تلخ شهادت و مجروحیت جمعی از هموطنان در حرم مطهر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) در حادثه تروریستی ۴ آبانماه سال گذشته، معاونت فرهنگی و اجتماعی این آستان با انتشار فراخوانی در رشتههای مختلف ادبی و هنری اعم از شعر، داستان، فیلم، هنرهای تجسمی و …، از برگزاری «نخستین سوگواره ملی ادبی و هنری شهدای شاهچراغ» خبر داد.
این فراخوان در روز ۱۳ آذرماه ۱۴۰۱ از سوی حجتالله طلایی معاون فرهنگی، اجتماعی و تبلیغات آستان مقدس شاهچراغ (ع)، اعلام و تاکید شد که مهلت ارسال آثار ۱۳ دیماه خواهد بود.
همان ایام، رهبر حکیم انقلاب در دیدار با خانوادههای شهدای مظلوم حادثه ۴ آبان شاهچراغ، بر ضرورت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدای این حادثه تاکید کردند و گفتند: «این قضیه را نباید بگذارند فراموش بشود. البته فراموش نمیشود، اما بایستی دستگاههای فرهنگی ما، دستگاههای رسانهای ما، عناصر هنری ما، این قضیه را مثل قضیهی عاشورا، مثل قضایای گوناگون تاریخی نگه دارند، بزرگ کنند، ترسیم کنند، آیندگان بفهمند. ما در این زمینهها کوتاهی داریم؛ ما در قضیهی رسانه و تبلیغ و ترسیم واقعیات کوتاهی داریم».
۴ بار تمدید یک رویداد فرهنگی!
پس از این سخنان رهبر انقلاب بود که اهالی ادب و هنر برای ارسال آثار به این فراخوان، با انگیزه و احساس مسئولیت بیشتری وارد میدان شده و آثار خود را به دبیرخانه سوگواره ارسال کردند تا به سهم خود، به تبیین این ماجرای تلخ با زبان ادب و هنر بپردازند، اما در همان گام نخست با بینظمی و بیبرنامگی در زمانبندی دریافت آثار مواجه شدند! به نحوی که مهلت ارسال آثار به دبیرخانه چند بار تمدید شد! ۲۳ دی ۱۴۰۱، ۱۲ اسفند ۱۴۰۱، ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲ و در نهایت ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ چهار تاریخی بود که برای تمدید این سوگواره ملی اعلام شد و این سوال را برای مخاطبان و اهالی ادب و هنر پیش آورد که آیا اساسا برای برگزاری این رویداد مهم ملی، برنامهریزی صورت گرفته است یا خیر؟!
بلاتکلیفیها و پیگیریهای چندباره شرکتکنندگان در سوگواره همچنان ادامه داشت تا اینکه در نهایت اعلام شد با اتمام فرایند داوری آثار، مراسم اختتامیه بخش ادبی سوگواره ملی شاهچراغ، در تاریخ ۱۲ مهرماه ۱۴۰۲ در حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) برگزار میشود.
برگزاری اختتامیه و آغاز یک وعده بیسرانجام!
اختتامیه بخش ادبی سوگواره شامل «داستان، شعر و دلنوشته» در روز ۱۲ مهرماه سال جاری برگزار شد؛ چهرههایی که از راههای دور و نزدیک همچون تهران، قم، اراک و اصفهان و با سختی، به رسم احترام به این رویداد ملی و مقام رفیع شهدای شاهچراغ خود را به دیار شعر و ادب شیراز و آستان مقدس حرم احمد بن موسی رساندند تا هم زیارتی کرده باشند و هم با حضور خود، باعث رونق رویدادی شوند که با وجود بیبرنامگی برگزارکنندگان و تاخیر چندباره، اما با ارسال آثار چراغ آن را روشن نگه داشتهاند.
در مراسم اختتامیه، منتخبان یک به یک معرفی شدند و برخی با خواندن بخشی از آثارشان، تلاش کردند تا دین خود را به شهدای ۴ آبان و ۲۲ مرداد شاهچراغ بیش از پیش ادا کنند، لوح تقدیر و تندیس منتخبان اعطا شد و همگی با وعده دریافت جایزه نقدی سوگواره، راهی شهرهای خود شدند!
اما حالا همچنان و با وجود گذشت حدود یک ماه از اختتامیه بخش ادبی این سوگواره ملی، همچنان خبری از اعطای جایزه نقدی – هرچند اندک – به منتخبان نیست و پیگیری آنها از مسئولان فرهنگی آستان مقدس احمدی، به جایی نرسیده است! به گونهای که پاسخهای متناقض و امروز و فردا کردنهای برگزارکنندگان مواجه شده و به قول خودشان، احساس بیاحترامی میکنند.
خبرنگار «خبرآنلاین» حدود ۱۰ روز پیش در گفتگو با خانم اکبری دبیر سوگواره، پیگیر علت این تاخیر و زمان اهداء جایزه نقدی منتخبان شد که وی، ناهماهنگی بخشهای مختلف فعال در برگزاری سوگواره و عدم تامین اعتبار را علت این مسئله اعلام کرد و از حل مشکل و پرداخت هدایا حداکثر تا یک هفته بعد از آن (اول آبان) خبر داد، اما این وعده عملی نشد.
در گام بعدی، موضوع از حجتالله طلایی معاون فرهنگی و اجتماعی آستان مقدس شاهچراغ، پیگیری و گلایه اهالی ادب و هنر به وی منعکس شد که این مسئول ارشد سوگواره به عنوان متولی اصلی برنامه نیز وعده پرداخت هدایا از روز شنبه تا دوشنبه (۶ تا ۸ آبان) را داد، اما باز هم این وعده محقق نشده و هدیه ناچیز منتخبان پرداخت نشده است؛ این در حالی است که شرکتکنندگان در سوگواره، به اعتبار جایگاه رسمی آستان مقدس شاهچراغ و اعلام فراخوان از سوی معاونت فرهنگی آستان، آثار خود را به دبیرخانه ارسال کردند.
بینظمی در اداره یک رویداد فرهنگی، پاسکاری مسئولان برگزارکننده و طفره رفتن از تکریم و حفظ احترام منتخبانی که میتوانند سرآغاز آفرینشهای ادبی و هنری وسیعتر و ماندگارتر در باب حادثه تلخ شاهچراغ و لبیک به ندای رهبر معظم انقلاب باشند، هم کام برگزیدگان را تلخ کرده و هم سوالات و ابهامات بیشماری را برای اهالی هنر و ادب پیش آورده است.
بدون شک، شیراز پیشینه ادبی و هنری طولانی و عمیقی دارد که هر مخاطبی را به تحسین وا میدارد؛ زیبنده چنین شهر و دیاری با چنان پیشینهای نیست که چنین خاطرهای را آنهم درباره رویداد مهمی مانند سوگواره شهدای شاهچراغ، برای فرهنگدوستان و هنرمندان باقی بگذارد. به نظر میرسد، باید بیش از پیش مراقب میراثی بود که نسل به نسل به مردمان امروز شیراز رسیده است و با چنین بیتدبیریهایی آن را خدشهدار نکرد.