یکی از بخشهای مهم در زیارت عاشورا به لعن قاتلان، دشمنان و غاصبان حق امام حسین (ع) میپردازد و در این میان از بنیامیه به عنوان گروهی که مورد نفرین الهی قرار میگیرند، یاد میکنیم. در اینجا امکان دارد این شبهه برای عدهای ایجاد شود که چرا ما اجازه داریم انسانهای دیگری که به دلیل ظلمهای بزرگشان لعن کنیم؟ و یا آیا در میان بنیامیه افراد خوبی نبودهاند که ما در مجموع همه آنها را مورد لعن قرار میدهیم؟ پیدا کردن پاسخ سؤالاتی از این دست مستلزم آن است که مروری دقیق بر روایات رسیده از اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم و همچنین آیات قرآن کریم را نیز مورد توجه قرار بدهیم تا بدانیم چرا با وجود گناه یک یا چند نفر از خانواده یا قبیله و شهری، همه افراد آن خانواده یا شهر مورد لعنت الهی قرار میگیرند.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی که با حجتالاسلام علی صبوری، استاد و کارشناس امور اسلامی، انجام داده به بررسی موضوع لعن در زیارت عاشورا و نفرین دشمنان امام حسین علیه السلام پرداخته است. آن طور که این محقق دینی توضیح میدهد، ما، انسانها تا زمانی که روی زمین زندگی میکنیم، خودمان را با اقوام و خویشاوندان خود میشناسیم و نسبت قبیلهای و فامیلی داریم. اما این در حالی است که در عالم معنوی هر کدام از ما به گروهی تعلق داریم که با آنها تشابه فکری، عقیدتی و عملی داریم. این مفهوم از آیات قرآن کریم و روایتها مشخص میشود. همان طور که در مورد ماجرای طوفان زمان حضرت نوح علیه السلام مشاهده میکنیم که خدای متعال به آن حضرت فرمود که این پسرت از اهل تو نیست. یعنی هرچند که او در عالم دنیا پسر حضرت نوح علیه السلام بود، ولی در حقیقت از اهل پدر خود نبود، چراکه تشابه فکری و عملی با آن حضرت نداشت. بر این اساس منظور از اینکه بنیامیه را لعن میکنیم، افرادی هستند که از لحاظ فکری و رفتاری هماهنگ با قاتلان و ظالمان در حق امام حسین علیه السلام و شهدای کربلا هستند. در این میان هر کسی که در طول تاریخ با آنها همراه شده و یا آنها را هم تأیید کرده، مورد لعنت قرار میگیرند. پس افراد خوب و نیکوکار و محبان حضرت سیدالشهدا علیه السلام به هیچ عنوان تحت این عبارت قرار نمیگیرند چون آنها جزء گروه و اصحاب امام حسین علیه السلام قرار میگیرند.
نتیجه تشابه فکری با ظالمان
ما در زیارت عاشورا گروهی از مردم را لعن میکنیم. دلیل این امر چیست؟
به طور کلی لعنهای زیارت عاشورا به افرادی میرسد که از لحاظ فکری جزء دشمنان اهل بیت علیهم السلام هستند و خدا به حال افراد آگاه است که هر کسی لایق لعن است یا خیر.
اما ما در مجموع آنها را لعن میکنیم.
درست است ولی منظور لعن عمل و عاملان ظلم است، نه لعن خوبان. گروهی از بنیامیه واقعاً خوب و شیعه خالص بودند. افرادی مثل سعدالخیر، ابوالعاص بن ربیع یا خالد بن سعید بن عاص شیعه بودند. اما سران و بزرگان این قوم ظالمان بزرگی بودند. به همین دلیل از آنها با نفرین یاد شده است.
وقتی شرحهای نوشته شده بر زیارت عاشورا را میخوانیم به این نکته پی میبریم. به عنوان مثال میرزا ابوالفضل تهرانی شرحی بر زیارت عاشورا نوشته و در آن ثبت کرده که منظور از بنیامیه، آن گروه از فرزندان بنیامیه هستند که با ائمه اطهار علیهم السلام دشمنی و از ایشان نفرت داشتند. همچنین وقتی امام باقر علیه السلام در زیارت عاشورا واژه بنیامیه را به کار بردهاند، بعد از آن به افرادی مثل ابوسفیان، معاویه و آل مروان اشاره کردهاند تا معلوم شود منظور چه کسانی و چه افکاری هستند.
لعن افرادی که حق ولایی ائمه اطهار علیهم السلام را ضایع کردند
در این میان، یکی از گروههایی که در زیارت عاشورا مورد لعنت قرار گرفتهاند، با این عنوان یاد شدهاند که: «ازاله و دفع مقامات ائمه علیهم السلام». این گروه چه کسانی هستند؟
مقصود از دفع و ازاله مقام و مراتب ائمه اطهار علیهم السلام، بیاعتنایی و بیتوجهی نسبت به لوازم و آثار موقعیت الهی و تکوینی آن بزرگان است. یعنی کسانی که ایشان را از آن جایگاه اجتماعی که شایسته آن بودند، کنار گذاشته و در این باره در حق ایشان ظلم کردند.
ولایت تکوینی و اجتماعی اهل بیت علیهم السلام
منظور از موقعیت تکوینی ائمه اطهار علیهم السلام چیست؟
ائمه اطهار علیهم السلام دو نوع موقعیت و جایگاه دارند، یکی مقام تکوینی آنهاست و دیگری جایگاه اجتماعی ایشان. مقام و شأن تکوینی مانند واسطه فیض بودن، عامل ایجاد و واسطه پیدایش نعمت برای سایر مردم، مظاهر نور الهی بودن ایشان، کلیددار و مخزن دار علوم، محکمترین و تنها مسیر ارتباط به سوی قرب الهی و... هرچند که جعل و نصب این نوع مقامات الهی به دست و اراده خدای متعال است و انسان همان طور که توانایی نصب مقامات تکوینی را ندارد، امکان سلب آن را هم ندارد.
در عین حال همین مقامات تکوینی، لوازمی دارند که جایگاه اجتماعی است مانند ولایت و حاکمیت ائمه اطهار علیهم السلام بر مردم، تفسیر قرآن و شرح مبانی دینی و وحی الهی در میان انسانها که این نیز قابل منع از سوی مردم نیست. فقط دشمنان آن بزرگان، ایشان را از مقامات خود کنار زدند.
آیا در این باره اشاره مستقیمی در میان سخنان اهل بیت علیهم السلام وجود دارد؟
بله؛ چنانکه امام زینالعابدین علیه السلام میفرمایند: «مقام خلافت و امامت را که بنا بر تقدیر، در تدبیر و فرمان تو بود این حق را به زور ربودند، حکم تو را مبدل کردند، کتاب تو متروک شد، فرائض و واجبات دینی دگرگون شده و سنت رسول صلیالله علیه و آله مترک ماند.» و یا امام صادق علیه السلام فرمودند: «حکومت را خدای متعال به ما اهل بیت رسول خدا صلیالله علیه و آله داده بودند، بنیامیه آن را از ما گرفتند.»
بنابراین هرچند که همه مقامات تکوینی و تشریعی ائمه اطهار علیهم السلام به عنایت و توجه الهی است، اما دشمنان و غاصبان خلافت و وصایت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله این حق الهی را محترم ندانستند و حرمت آن را حفظ نکردند. بلکه حق اجتماعی آن بزرگان را ناشی از ولایت تکوینی و الهی آنان بوده، به ظلم و ستم غصب کرده و در اختیار خودشان گرفتند.
آنها حتی به این حد هم اکتفا نکردند.
همین طور است، آنها انواع حرمتشکنیها، اهانتها، شکنجهها و قتلها را در حق ائمه اطهار علیهم السلام انجام دادند و شیعیان و دوستداران آنها را هم مورد ظلم قرار دادند. همه این کارها و ظلمها با مقام و منزلت اهل بیت علیهم السلام منافات دارد و در زیارت عاشورا با عنوان برکناری و دور کردن ایشان را مقامات حقه و الهی یاد شده است.