به گزارش خیمه ،آنچه در پی می آید، برش هایی از گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین مهاجرنیا، نه درباره فعالیت های این انجمن ها ، بلکه چکیده ای از دیدگاه های این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره طرح عفاف و حجاب، چگونگی اجرا و دغدغه های پیرامونی آن است؛
*خلا نگاه راهبردی در دولت های پس از جنگ
اجرای طرح عفاف و حجاب در طول سال های پس از انقلاب همواره به عنوان یک دغدغه و مطالبه ملی و اجتماعی مطرح بوده است با این حال باید به این نکته مهم توجه داشت که دولتهای پس از انقلاب از آن جا که هر کدام شرایط متفاوتی را تجربه می کردند لذا نسبت به فرهنگ به خصوص مساله مهم عفاف و حجاب و چگونگی اجرای آن در جامعه موضع و استراتژی خاصی داشتند.
اگر بخواهیم ارزیابی نسبی در مورد عملکرد دولت ها داشته باشیم، باید بگوییم که متاسفانه به جز شرایطی که ما به جهت مسایل معنوی در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم ،پس از آن نگاه دولت هایی که بر سر کار آمدند تاکنون به مسایل فرهنگی اساسا یک نگاه راهبردی نبوده است .
*پروژه یا پروسه؛ مساله این است
بینید مشکل اصلی ما در واقع مربوط به مساله حجاب نیست، چرا که حجاب نمودی از واقعیت اصلی به نام عفاف است. حجاب لایه بیرونی عفاف است و از این منظر عفاف لایه درونی و قلبی مربوط به پاکدامنی در درون افراد است.
به نظر من قبل از هرچیز باید در این خصوص توضیح داده شود که طرح عفاف و حجاب به معنای یک پروژه است یا پروسه؟
بالاخره تعریفی که از پروژه به دست می آید این است که کوتاه مدت است و دارای ابندا و انتهای مشخصی است در حالی که پروسه یک فرآیند طبیعی است که در مقطعی شروع می شود اما معلوم نیست که چه زمانی به پایان می رسد. مسایل فرهنگی مسایلی نیست که لزوما مربوط به پروژه صرف باشد، چرا که این قبیل مسایل عموماً دارای تاثیرات بسیار زمان بر می باشند.
این نگاه که باید عفاف و حجاب به یک باره و در فرآیندی کوتاه مدت محقق شود اصلا درست و علمی نیست، چرا که مسایل فرهنگی نیاز به برنامه ریزی و الگوگیری دارند.
*آسیب های نگاه فرهنگی پس از دفاع مقدس
متاسفانه ما پس از دوران دفاع مقدس، جامعه را تا حدودی رها کردیم و الگوهای جامعه را از دست دادیم و تهاجم فرهنگی نیز مزید بر علت شد.
*امر به معروف و نهی از منکر چاره کار است
نکته دیگری که باید توجه داشت این است که ترویج عفاف و حجاب در جامعه اسلامی در قالب اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر میسر است. این که گفته اند اساسا اقامه فرایض به واسطه اجرای امر به معروف و نهی از منکر محقق می شود به همین خاطر است.
*لزوم نگرش فرهنگی و آموزش ملی
وقتی طرحی ملی مصوب می شود از آن جا که موضوع آن همه مردم جامعه هستند لذا نیاز به آموزش ملی به طور جدی دارد.اهمیت طرح ملی عفاف و حجاب از این رو است که یک مساله فرهنگی می باشد که همه خانواده ها مستقیم یا غیر مستقیم با آن در ارتباط هستند.
مساله مهم دیگر این است که این طرح باید با دید فرهنگی مورد توجه و بررسی قرار گیرد و به هیچ وجه نباید نگاه سیاسی به آن داشت؛ اگر این طور شد وفاق ملی هم شکل می گیرد
*آسیب شناسی طرح فراموش نشود
برای این که خروجی این طرح خوب و موفقیت آمیز باشد لازم است که به مدت چند ماه همه نهادهای فرهنگی و تبلیغی اذهان جامعه را نسبت به این مساله آماده کنند و با ارزیابی مناسب نقاط ضعف طرح را برطرف نمایند.
آن چه مهم است این که باید برای پروسه اجرای عفاف و حجاب ، پروژه های متعددی را تعریف کرد به این معنی که برنامه های تشویقی، ترویجی، نظامی، اجرایی و ... در نظر گرفته شود.
*جور دیگر باید دید!
به اعتقاد من این طرح دارای مشکل است به عنوان مثال در بحث چگونگی اجرا این سوال مطرح می باشد که وقتی ما اجرای طرح را به پلیس دادیم مردم چقدر با این مساله کنار می آیند؟
آیا بهتر نیست که نیروهایی را برای این منظور تربیت کرده و مراکزی را در این خصوص در کشور ایجاد نماییم.
یک پیشنهاد کاربردی در این خصوص این است که یک نهاد فرانهادی در کشور برای این مساله تشکیل شود که فارغ از مسایل سیاسی و اجرایی بتواند بر اساس یک برنامه درست و مدون کار را به پیش ببرد.
*روش انتظامی به تنهایی متناسب با کار فرهنگی نیست
ببینید روش نظامی و انتظامی صرف در این طرح جواب نمی دهد، چرا که این گونه روش ها متناسب با کار فرهنگی نیست ،ضمن آن که ما در این خصوص باید الگوی اسلامی امر به معروف و روش اقناعی را در پیش بگیریم. مشکل دیگر در این باره آن است که از آن جا که کسی در جامعه توقع کار فرهنگی را از پلیس ندارد، لذا نیروی انتظامی مناسب اجرای طرح نیست.
بنده احساس می کنم با تداوم چنین روندی، این طرح نیز به سرنوشت طرح های قبلی دچار شود و چه بسا که به جهت جری تر شدن افراد بدحجاب، ضررهایش بیشتر از محاسنش باشد.
در حال حاضر زمان بندی اجرای طرح مبهم است و طرح فازبندی نشده است و لذا باید در این خصوص قبل از هر چیز دوراندیشی شده و پیامدهای اجرا به درستی رصد گردد.
*عفاف و حجاب مختص بانوان نیست!
نکته مهم دیگری که گاهی مورد غفلت واقع می شود این است، که به راستی چه کسی گفته است که عفاف و حجاب فقط مختص به بانوان است در حالی که بعضا دیده می شود که میزان فساد در مردان بیشتر از زنان است.
یک سوال مهمی که شاید مطرح باشد این است که آیا اساسا با برخورد خیابانی صرف می توان انتظار ایجاد تحول را داشت که به نظر بنده جواب این سوال منفی است.
ما باید به این نکته کلیدی واقف باشیم همان طور که انقلاب در درون افراد تحول ایجاد کرد در خصوص مساله عفاف و حجاب نیز باید کار فرهنگی صورت گیرد تا اجرای طرح سرانجام مطلوبی داشته باشد و گرنه چه بسا برخورد خیابانی باعث پنهان کاری در جامعه شده و تداوم این مساله منجر به انفجارات اجتماعی شود که پس از وقوع این انفجارات دیگر کنترل آن از سوی مسئولان تقریبا بعید به نظر برسد.
*معرفی الگوی مناسب؛ ضرورتی غیر قابل انکار
یک راهکار جدی این است که در جامعه الگوی پوشش و لباس مناسب معرفی شود ؛ الگویی که ویژگی هایی چون جذابیت و تنوع را در درون خود داشته باشد و مهم تر این که در قالب های تشویقی این الگوهای پوششی در جامعه تبلیغ و ترویج شود.
*چگونه یک طرح به مطالبه اجتماعی تبدیل می شود؟!
اگر برای این طرح هدفگذاری درستی شود و در ضمن روش های اقناعی مورد نظر قرار گیرد، آن موقع است که عفاف و حجاب خود به یک مطالبه اجتماعی مبدل می شود و آن گاه است که همه مردم می پذیرند برای داشتن خانواده و جامعه سالم، اجرای چنین طرحی از نان شب هم واجب تر است!
به هر حال باید دانست که برای اجرای طرح عظیم و حساسی چون عفاف و حجاب در کشور ، گام اول آموزش و اطلاع رسانی است و آخرین گزینه هم برخورد پلیسی می باشد. برای غنی تر شدن طرح باید حوزویان و علما هم وارد شوند و سال ها روی آن کار شود تا یک طرح قوی که فتوای فقها نیز در آن مدنظر قرار گرفته به مرحله اجرا در آید.
*افراط و تفریط نه! نگاه عقلایی آری!
آفتی که در زمینه مسایل فرهنگی و دینی احساس می شود این است که چون این قبیل مسایل حساس و ظریف و لغزنده هستند، همیشه بیم دچار شدن در دام افراط و تفریط در آن ها می رود به این معنی که چه بسا یک جایی به مقدس مآبی کشیده شود و جایی دیگر خروجی کار اباحه گرایی باشد که هر دو مذموم هستند و لذا ما نیاز مند یک طرح عقلایی می باشیم.