به گزارش خیمه مگ، آیت الله علوی بروجردی در جمع طلاب و فضلای حوزه خواهران شهرستان دورود که در دفتر وی در قم برگزار شد، با اشاره به اینکه همواره در طول تاریخ زنان نقش مهمی در ترویج مکتب تشیع داشته اند گفت:در طول تاریخ شیعه، در میان بانوان، شخصیتهای بسیار بزرگ و تأثیرگذاری داشتیم که مکتب ما وامدار آنها است؛ مثلاً صدیقه کبری (سلام الله علیها) شخصیتی است که ما نه به عنوان مقدم بر اميرالمومنين اما در آغاز مبارزه و جلوگیری از انحرافی که بعد از پیغمبر پیش آمد میدان دار می باشد و اساس مبارزه صدیقه کبری (سلام الله علیها) است؛ و آنچنان شخصیت ایشان بر بقای مکتب تأثیرگذار است که ما حتی امیرالمؤمنین را در سایه مبارزات ایشان میبینیم. خود صحیح بخاری این را نقل میکند که تا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنده بودند امیرالمؤمنین در بین مردم وجاهتی داشتند و بعد از شهادت ایشان این وجاهت تضعیف شد.
*حضرت زینب(س)، شریکه الحسین بودند
یا مثلاً شخصیتی همچون زینب کبری (سلام الله علیها)، که مرحوم آیت الله خویی در کتاب معجم رجال الحدیث، از ایشان به «شریکة الحسین» تعبیر میکنند؛ یعنی در نهضت عاشورا زینب کبری (سلام الله علیها) مقام شراکت دارد و اگر ایشان نبود، اصلاً این حرکت از بین میرفت و ما وقتی اوج مبارزات را میبینیم، بهخصوص در آن دورانی که در کربلا بودند، میبینیم که ایشان شام را متحول میکنند، به طوری که همان مردمی که در هنگام ورود سنگ میزدند و آتش و خاکستر میریختند، در روز خروج آنها از شام جمع شده بودند و گریه میکردند. این تأثیرگذاری زینب کبری (سلام الله علیها) را نشان میدهد. باید به تأثیرگذاریهایی که بانوان ما داشتند توجه داشته باشیم. این مسئله در طول تاریخ جریان داشته و در گوشه و کنار دنیای اسلام چنین شخصیتهایی را میبینیم؛ از دختران سیدالشهدا (علیه السلام) گرفته تا کسی همچون سیده نفیسه، که ایشان به مصر رفتند و از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) هستند. همسرشان هم از نوادگان سیدالشهدا (علیه السلام) بودند و در مصر، در مکتب شیعی، تحولی ایجاد کردند. امروزه نیز قبر سیده نفیسه در مصر زیارتگاه است، علیرغم اینکه ساکنان آنجا امروزه سنی هستند، اما به زیارت میروند و این نمونهها در صدر اسلام فراوان است.
در میان مادران ائمه (علیهم السلام) نیز بزرگانی مثل جناب امفروه را داریم که خود امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) تمجیدهای فوقالعادهای از اینها دارند. یا فاطمه بنت امام مجتبی (علیه السلام)، که ایشان از شخصیتهای بسیار ممتاز بودهاند. بعد از این دوره نیز میبینیم که بزرگانی از بانوان در طول تاریخ درخشیدند. در بین روات حدیث نیز بانوان بزرگی را داریم که از شاگردان ائمه (علیهم السلام) بودند و برخی علما، مثلاً خود مرحوم آیت الله بروجردی، افتخار میکردند که از نسل مجلسی هستند و مادر ایشان دختر مجلسی، آمنه بیگم، است که در کتابهایشان از ایشان تمجید میکنند؛ و حتی مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم سید بحرالعلوم که عموی ایشان هستند و مرحوم سید محمد طباطبایی، که شیخ اجازه وحید بهبهانی است و قبرش در بروجرد است به این نسب افتخار میکردند. اینها همه از آمنه بیگم نقل مطلب میکنند و میگویند: «ان جدتنا آمنه بیگم». این تعبییرات را در کلام این بزرگان داریم. در عصر ما نیز، مرحوم حاجیه خانم امین از بانوان بزرگ بودند که من نیز خدمتشان رسیده بودم و حتی ایشان خدمت مرحوم آیت الله بروجردی رسیده بودند. ایشان بانویی مجتهده بودند و بسیار تأثیرگذار.
*وظیفه ما در دوران غیبت
تأثیری که بانوان میتوانند در راه اعتلای مکتب داشته باشند تأثیر بسیار بزرگی است. ما در طول دوران غیبت یک وظیفه داریم و آن اینکه اعتلای امر اهل بیت (علیه السلام) را داشته باشیم. حدیث شریف وجود مقدس رضا (علیه السلام) که فرمودند «رحم الله عبداً احیا امرنا؛ فقلت له فکیف یحیی امرکم؛ قال: الذین یتعلمون علومنا و یعلمونها الناس فان الناس لو عرف حلاوة کلامنا لتبعونا»؛ «خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند؛ پرسیدند چه کسانی امر شما را احیا میکنند؟ فرمودند: اینها کسانی هستند که علوم ما را فرا میگیرند و سپس به مردم یاد میدهند و اگر مردم لطافت کلام ما را یاد بگیرند از ما تبعیت میکنند». آنچه ما از این کلام شریف استفاده میکنیم این است که ما در دوران غیبت وظیفه عرضه داریم. البته سیدالشهدا (علیه السلام) در قیام خودش هم هدف عرضه داشت: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدک و ابی». در میان آنچه از انحراف به وجود آوردند ما باید عرضه معالم وحی را داشته باشیم و اینکه امام میفرمایند: «لو عرف حلاوة کلامنا لتبعونا» یعنی معالم ما را با سلیقه و با زبان لین و نرم به مردم عرضه کنید. این وظیفهای است که حوزههای علمیه و مرجعیت در دوران غیبت بر عهده دارند و شما در راه این عرضه نقش بسیار بزرگ و اساسی بر عهده دارید. حتی نقش شما خواهران از آقایان بیشتر است. شما هم مدیریت خانواده را بر عهده دارید و هم میتوانید مدیریت تمام افرادی را که با شما مرتبطاند بر عهده داشته باشید. نقش شما در این مسیر بسیار بیشتر از نقش آقایان است. لذا بکوشید در محیط خودتان مولد باشید و مطالبی را که میآموزید با سلیقه عرضه کنید. باید برادرانه و خواهرانه در کنار افراد بنشینیم. گاهی هم باید در محاقل خانوادگی اثرگذار شویم تا افراد یکییکی جذب شوند؛ همانگونه که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این کار را کرد. پیغمبر مجلس سخنرانی نداشت تا مطالب خودش را عرضه کند. افراد را یکییکی جمع کرد و در فاصله سی سال رسالتی را که در مکه به آن مبعوث شده بود انجام داد. با گذشت حدود هفت یا هشت سال بعد از پیغمبر میبینیم آثار همان تبلیغ محفلی و یکییکی جذبکردنها، که عمدتاً از میان جوانان بودند، ظاهر شد؛ دو ابرقدرتی که در آن زمان در دنیا مطرح بودند، یعنی ایران و روم، به تسخیر مسلمانان درآمدند. این واقعیت است که ما میتوانیم تأثیرگذار باشیم اما با زبانی که زبان روز باشد. ما باید متوجه مشکلات دختران و پسران سرزمینمان باشیم و بدانیم که در هر زمانی فرهنگها تفاوت میکند. باید در فرهنگهای موجود رسوخ کنیم و حرف برای گفتن داشته باشیم؛ استدلال داشته باشیم؛ آن هم استدلال متین؛ تا اگر مخاطب اشکالی کرد یا شبهای پرسید ناراحت نشویم. این اشکالکردن است که حتی فکر ما را تغییر میدهد. نوع افرادی که ما به آنها سر و کار داریم این افراد هستند. باید به این نکته توجه کافی داشته باشیم.
*مسئولیت عالمان در جامعه
نکته دوم این است که شما عزیزان در راهی افتادهاید که مشکل و سختی دارد. لذا شما به مقتضای آنچه میآموزید و یاد میگیرد مسئولیت پیدا میکنید؛ یعنی شما با کسی که چیزی نیاموخته پیش خدا تفاوت میکنید. خداوند برای علما مسئولیتی را در بیداری و هوشیاری مردم قرار داده است که اگر در این راه حرکت کنید سربازی امام زمان (علیه السلام) را پذیرفتهاید. بین ما و شما فرقی نیست. شما هم برای امام زمان (علیه السلام) سرباز شدهاید و باید به مسئولیت سربازی خودتان عمل کنید و به آن توجه کافی داشته باشید. یکی از خصوصیات این سربازی این است که در این راه که واقع شدید کار پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه (علیهم السلام) را میکنید. آنها هم نشر معالم وحی را میکردند. ما هم داریم این کار را میکنیم. لذا همانگونه که امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیغمبر را توصیف میکند ایشان «طبیب دوّار بطبّه» بوده است؛ پیغمبر طبیب بود، اما طبیبی که داخل مطب نمینشست که مردم صف بکشند و نزدش بروند. اسباب طبابتش را در دست میگرفت و راه میافتاد و دنبال مریض میرفت. توجه داشته باشید که مردم از نظر ما مریض هستند، و ما طبیب هستیم. برخی مریضیشان مختصر است و انحراف کوچکی دارند، اما برخی خیلی منحرفاند و همه چیز را منکر میشوند و متجاهر به فسق هستند. چنین کسی مریض بدحال است. آیا طبیب، مریض را در حالت بدحالی رها میکند تا بمیرد؟ آیا اگر طبیبی از مریضی ناامید میشود او را از بیمارستان بیرون میکند یا اینکه باز هم مطابق حال او برایش تجویز میکند و قرصی به او میدهد که کمتر درد بکشد و غذایی را که خوردنش برایش مناسب است تعیین میکند و مراقب اوست؟ ما طبیب مردمایم. از نظر ما، هیچ کس نباید خارج از دایره هدایت ما واقع شود. هر کسی به تناسب حال خودش؛ ما باید قدرت تشخیص پیدا کنیم و متناسب با تشخیصی که میدهیم دارو تجویز کنیم و برایشان مطالب را بگوییم. زبان ما نسخه است و قلم داروی ما است. خودمان باید نهتنها با زبان، بلکه با عمل و کردار هم رساننده باشیم. باید وقتی ما را میبینند این احساس را داشته باشند که این شخص میتواند الگوی ما واقع شود.
*لزوم داشتن شیوه های ابتکاری در تبلیغ
آیت الله العظمی سیستانی نقل می کرد، ما درس آیت الله العظمی بروجردی بودیم و نزدیک ایام محرم و صفر؛ و درس میخواست تعطیل شود و طلبهها تبلیغ میرفتند. ایشان فرموده بودند: ما از آقایان طلبهها که تبلیغ میروند توقع نداریم اسلام را ترویج کنند. ما توقع داریم عقاید مردم را خراب نکنند. بعد توضیح دادند و فرمودند که توجه داشته باشید در هر جایی که میبینید مردم متدین و مسئلهدان هستند حتماً عالمی در آنجا بوده که عمل و رفتار آن عالم، آن مردم را متدین بار آورده است. همه مردم عقایدشان را از راه برهان و استدلال به دست نیاوردهاند، بلکه چهبسا عقاید و عمل آن عالم را دیدهاند و جلو آمدهاند و متوجه دین شدهاند. ایشان فرموده بودند وقتی تبلیغ میروید عملکردتان به گونهای نباشد که آن ذهنیتی که مردم از گذشتگانشان داشتند تخریب شود. عملتان به گونهای باشد که رساننده باشد. بنابراین، ما باید به عنوان طبیب به مردم نگاه کنیم و در راه این طبابت هم بکوشیم و شیوههای ابتکاری در تبلیغ داشته باشیم.
ضرورت استفاده بهینه از وقت
*در راه تحصیل علم حتی یک ثانیه را نیز هدر ندهید
نکته سوم اینکه برای شما این فرصت و فراغت پیش آمده و در حال تحصیل هستید و زحمت میکشید و وقت صرف میکنید. تقاضای من این است که از فرصتهایی که دارید برای یادگیری و آموزش بهرهبرداری کنید. یک دقیقه و یک ثانیه را هم هدر ندهید. وقتی را که به این کار اختصاص میدهید ذهنتان برای پذیرش مهیا باشد. مطالب را مرور کنید و به ذهن بسپارید. امروز امام زمان (علیه السلام) به شما احتیاج دارد. ایشان مظلوم است و نیاز به یاری شما دارد؛ هل من ناصر ینصرنی که سیدالشهداء (علیه السلام) در میدان نبرد میفرمود امروز امام زمان دارد و طلب یاری از شما بیشتر است؛ میگویند: ای کسانی که در راه من حرکت کردید و در راه من قرار گرفتید، بیایید مرا یاری کنید. تا میتوانید مطالعه کنید. به متن درس اطمنیان نکنید. به حواشی هم توجه کنید. تا میتوانید خودتان را با فکر دقیق بار بیاورید و مطلب را راحت نگیرید. اشکال کنید. با اشکالکردن، مطلب برای خودتان پخته میشود و پختگی بیشتری پیدا میکند. امروز روزگاری است که ما با مسائل زیادی سر و کار داریم و مردم مبتلا هستند و ما باید این مسائل را حل کنیم. امیدوارم خداوند شما عزیزان را در این راه موفق بدارد و این رسالت را بتوانید بهخوبی به انجام برسانید. انشاءالله خداوند هم شما را یاری میکند. تقاضایی که از شما دارم این است که در همه شئون به آقا حجت بن الحسن (علیه السلام) متوسل باشید و از ایشان بخواهید که دعایشان همواره شامل حال شما باشد و سعی کنید روزانه این معنا را داشته باشد. حتماً هر روز مقداری قرآن بخوانید و اگر میخوانید با تدبر بخوانید؛ و ثواب و فیوضات این قرائت را به محضر امام زمان (علیه السلام) هدیه کنید که این هدیه مور است در محضر سلیمان؛ باشد که او عنایتش را از ما برنگیرد.