شهید محمد شالیکار 47 ساله بود که علیرغم 50 درصد جانبازی وقتی در کربلا شنید عدهای به سوریه اعزام میشوند تا برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) با تروریستهای تکفیری بجنگند، سفر را نیمه کاره گذاشت و برگشت تا از قافله جا نماند.
شهید شالیکار از روزهای جوانی وقتی لباس جهاد در راه خدا را پوشید و به جبهه رفت با خودش قرار گذاشت وقتی از پا بنشیند که جانش را در راه خدا داده باشد. مثل برادرش حسین که در کربلای 10 به آسمان رفته بود. سرانجام در تقدیر او نوشته شده بود 21 آذر سال 94 شهید مدافع حرم خواهد شد و مزد سالها مجاهدتش را خواهد گرفت. شهربانو نوروزی همسر این شهید ماجرای سفر نیمه کاره همسرش از کربلا را اینطور روایت می کند:
آبان سال 94 محمد آقا برای اولین بار به سوریه رفت و 21 آذر همان سال به شهادت رسید. وقتی میخواستند ثبت نام کنند برای بردن نیروها، شهید شالیکار کربلا بود و آنجا شنیده بود. پسر عمویش هم در سپاه مازندران بود. حاج محمد سریع خود را میرساند لب مرز تا برگردد. با من تماس گرفت و گفت: من دارم میآیم که بروم سوریه. گفتم: محمد آقا راه را یکسره نیا خطرناک است. گفت نه باید زود برگردم.
در کربلا خواب حاج حسین بصیر را میبیند که همه در جایی هستند و تعدادی هم با لباس رزم کنار او ایستادهاند. حاج حسین بصیر یک به یک میآید و کمربندهای بقیه را محکم میکند و میگوید داریم میرویم به سمت سوریه.