به گزارش خیمه مگ، جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم، شب گذشته با محوریت سوره لیل در فضای مجازی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید.
سوره لیل براساس قرائن و شواهدی که در متن سوره دیده میشود در شمار سوری است که قبل از هجرت بر پیامبر مکرم اسلام (ص) نازل شده است یعنی سوره مکی است. به لحاظ محتوا نیز بحث، بحث اعتقادی و اخلاقی است و حکمی از احکام فقهی قرآن در این سوره دیده نمیشود.
شأن نزول سوره لیل
بعضی از بزرگان شأن نزولی برای سوره نوشتند. بارها گفتیم که اینگونه نیست همه سورهها و آیات شأن نزول داشته باشد بلکه برخی آیات شأن نزول دارد و در آن بیان شده این سوره یا آیه به چه مناسبت نازل شده است که به فهم بهتر آیات کمک میکند. آنچه در این سوره به عنوان شأن نزول وارد شده این است که شخصی نخل خرمایی در خانهای داشت و خانه را به فرد دیگری فروخته بود. وقتی خرمای درخت روی زمین میریخت و کودکان از آن برمیداشتند، آن فرد خرما را از دهان کودکان بیرون میکشید. صاحب خانه به پیامبر (ص) شکایت کرد. پیامبر (ص) برای صاحب نخل از فضیلت انفاق و گذشت گفت، ولی او نپذیرفت تا اینکه یکی از پیروان پیامبر (ص) حاضر شد نخل خرما را بخرد. مالک نخل گفت که این درخت را با چهل نخل خرما عوض میکنم. صحابی پیامبر (ص) نخل خرمای آن مرد را معامله کرد و آن را به پیامبر (ص) هدیه کرد. پیامبر (ص) نیز آن را پدر فرزندان بخشید. مفسران چنین شأن نزولی را برای سوره نقل کردهاند. این شأن نزول حاکی از وجود این ماجرا در مدینه است و با مکی بودن این سوره سازگاری ندارد و از سویی ساختار سوره با مکی بودن آن هماهنگی دارد. آنچه به ذهن میآید این است که شاید این شأن نزول، داستانی باشد که از استفادههای سوره است نه اینکه زمان نزول این سوره را تعیین کند.
یک روایت هم در فضیلت این سوره بخوانیم و مباحث سوره را آغاز کنیم. پیامبر (ص) فرمود: کسی که مداومت بر قرائت این سوره داشته باشد خداوند بخششی به او میدهد که خرسند باشد و خداوند او را از دشواریها عافیت میدهد و کارها را برای او آسان میکند. این روایت، روایت دلپسندی است که درباره جایگاه و فضیلت این سوره بیان شده است.
«وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى؛ سوگند به شب، چون پرده افکند سوگند به روز، چون جلوهگرى آغازد»
واوی که در آغاز سوره ملاحظه میشود واو سوگند است. از معصومین دو روایت پیاپی نقل شده است که خداوند به مخلوقات خویش سوگند یاد میکند، ولی انسانها حق سوگند ندارند مگر به ذات خداوند؛ لذا قسم زمانی شرعی است و اعتبار دارد که به نام خدا باشد و سوگند به هر شکل آن ولو به معصومین اعتبار شرعی، فقهی و حقوقی ندارد.
چرا خداوند در قرآن قسم میخورد؟
خداوند سوگند یاد میکند تا ذهن انسان به پدیدههایی که به آنها قسم یاد میشود معطوف سازد یا به دلیل اینکه اهمیت نتیجه قسم و آنچه برایش سوگند میخورد، مطرح شود و توجه انسانها را به خود جلب کند. همچنین در فضایی سوگند یاد میشود که مخاطبان در مقام تسلیم کامل نیستند. اگر طرف مقابل دربست در مقام قبول باشد برای مطلب خودمان قسم نمیخوریم، بلکه در جایی قسم میخوریم که طرف مقابل تردیدها و تشکیکهایی دارد؛ بنابراین قرآن در مواردی سوگند یاد میکند که تردیدها و تشکیکهایی از سوی مخاطبان وجود دارد. حالا اینجا به چه چیزی سوگند یاد شده است؟ لیل.
قبل از توضیح بیشتر، خود این نکته بسیار مهم است که از موضوعاتی که مورد سوگند و قسم حضرت احدیت در قرآن واقع شده است مقوله زمان است. در سوره عصر خداوند به کلیت زمان قسم یاد میکند و در برخی سورههای دیگر به اجزای زمان قسم یاد میکند. این بسیار نکته مهمی است و شاید بتوان ادعا کرد از نکات و آموزههای بسیار مهم قرآن کریم سوگند به زمان است، چون ما سرمایهای مهمتر از زمان نداریم و میزان درنگ انسان در دنیا عمر نامیده میشود و عمر، حرکت زمان است. خداوند به اجزای زمان سوگند یاد میکند و آدمیان را به تک تک دقائق و زمانی که بر آنها میگذرد متوجه میسازد. زمان از معدود مقولاتی است که قابل بازگشت و تکرار نیست. نه قابل تکرار است و نه قابل بازیافت و بازتولید.
در این سوره به لیل قسم یاد شده است؛ در زبان عرب، در واژه لیله به معنای تاریکی وجود دارد. شب را که لیل میگویند به این جهت است که تاریک است. به همین خاطر به بانوانی که زلف مشکین دارند لیلی گفته میشود. جالب این است یکی از زیباییهای که در قرآن دیده میشود این است که خداوند با چه لطافتی کلمات را برای مخاطب ترجمه میکند. این خیلی زیبا است. در این آیه خداوند میفرماید سوگند به شب هنگامی که میپوشاند. در واقع خداوند شب را ترجمه میکند.
ما کلمه نهار را روز معنا میکنیم. جالب این است خود خداوند این واژه را برای ما توضیح میدهد: «وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى». نهار زمان روشنگری و روشن شدن همه چیز است. خداوند به این دو بخش روشن و تاریک سوگند یاد کرد. این دو پدیده که در زندگی انسان جاری است داستانها دارد. اصل شکل گرفتن شب و روز پدیده عظیمی است و این دو نقش مهمی در زندگی انسانها دارند و به همین جهت خدوند به آنها قسم یاد کرده است تا فرصت شب و روز را به رخ انسان بکشد که در دل و شب روز چه کارها میشود کرد و این بستری است که پیش روی بندگان حق گشوده شده است.