به گزارش خیمه مگ، آیتالله محسن فقیهی، استاد درس خارج حوزه علمیه، در ادامه سلسله جلسات تفسیر سوره بقره به تفسیر آیه ۱۷۸ پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است:
سخن در تفسیر آیه ۱۷۸ سوره مبارکه بقره است؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ»﴿۱۷۸﴾
در این آیه خداوند خطاب به مؤمنین کرده است؛ خطابات قرآنی گاهی فقط به مؤمنین و گاهی برای همه مردم با تعبیر الناس است. در اینجا فرموده که ای مؤمنین بر شما واجب است که اگر فردی، دیگری را کشت قاتل را قصاص کنید. برای توضیح مطلب در مورد کتب، یک کتابت تکوینی داریم و یک کتابت تشریعی، خداوند در سوره انعام فرموده است: «وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ.» خداوند بر خودش در عالم تکوین فرض کرده است که رحمان و رحیم باشد.
خداوند در آیه دیگری فرموده است: «یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ این از نوع کتابت تشریعی است یعنی خداوند بر انسانها واجب کرده است تا روزه بگیرند. در آیه مورد بحث هم فرموده کتب علیکم القصاص که از نوع تشریعی است. بنابراین دو نوع کتابت تشریعی و تکوینی در قرآن کریم داریم.
نکته دیگر اینکه اگر بخواهیم قصاص را اجرا کنیم، یکسری مقدماتی نیاز دارد و از جمله اینکه نیازمند حکومت اسلامی است تا بتواند طبق قانون و با اقتداری که دارد این کار را انجام دهد؛ البته در فرایضی مانند روزه، چه حکومت اسلامی باشد و چه نباشد قابل انجام است و مؤمنان روزه میگیرند. پس این آیه میتواند مؤیدی برای تشکیل حکومت اسلامی هم باشد، زیرا تا اقتدار و قدرت در کار نباشد احکامی مانند قصاص هم قابل پیاده شدن نیست و این همه افراد ظالم و زورگو هستند که افراد بیگناه را میکشند یا فرار میکنند یا کسی جرئت نمیکند آنها را مورد بازخواست قرار دهد و تنها وجود یک حکومت مقتدر راه اجرای چنین احکامی است.
حال این پرسش مطرح است که قصاص به عنوان یک حکم الهی، الزامی است یا ترخیصی؟ الزامی برای قاتل است و قاتل باید خودش را برای قصاص آماده کند؛ کسی که فرد دیگری را کشت ولو اینکه پشیمان شود باید قصاص شود. لذا از ناحیه قاتل الزامی است، ولی از ناحیه اولیای دم ترخیصی است؛ یعنی میتوانند ببخشند یا دیه بگیرند و اگر بر اجرای قصاص اصرار کنند، باز هم مخیر هستند.
«فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ»؛ فمن عفی یعنی چه؟ معنایش این است که میتواند عفو کند. کسی که عفو کند، چون قاتل جزء مؤمنین است و بر اثر اشتباهی، قتل کرده است باز برادر شما حساب میشود و از دایره برادری بیرون نرفته است. نباید چنین افرادی از برادری بیرون شوند. برخی مفسران نظرشان این است که آیه ناظر به این است که این فرد قبل از اینکه قتل کند، برادر بوده است و حالا که مرتکب قتل در حد برادر دینی خودش شده است از برادری بیرون است، ولی به نظر ما این نظر درست نیست.
اگر کسی مؤمن بوده است و به هر دلیلی مرتکب این اشتباه بزرگ شده است هنوز باز برادر ایمانی سایر مسلمین و مؤمنین است. اداء الیه باحسان هم اشاره به پرداخت دیه دارد؛ یعنی اگر دیه پرداخت شد و از قتل او درگذشت، رفتار محسنانه کرده است. در اینجا عطوفت اسلامی در کنار قاطعیت وجود دارد و بیان شده است یعنی هم با قاطعیت امکان اجرای حکم قصاص وجود دارد و هم اگر کسی بخواهد ببخشد جای بخشش وجود دارد و عطوفت اسلامی هم این مسئله را اقتضا میکند.
قاطعیت در کنار عطوفت در همه مدیریتها در جامعه مهم است و باید باشد؛ یعنی رئیسی موفق است که مرئوس این دو جهت را در رئیس خود ببیند؛ یعنی ولی فقیه و رئیسجمهور و سایر مدیران باید دو صفت داشته باشند؛ یکی برخورد قاطع با افرادی که هنجارهای شرعی و قانونی را بشکنند و هم باید عطوفت و مهربانی داشته باشد. اگر زیردست متوجه شود که قاطعیت وجود ندارد و صرفاً عفو و گذشت وجود دارد انسجام اجتماعی از بین میرود و عدهای قانونشکن و زورگو بر دیگران مسلط میشوند و اگر فقط هم خشونت و قاطعیت صرف باشد مردم از دور رئیس خود پراکنده خواهند شد.
بنابراین یکی از ویژگیهای مدیریت اسلامی برای ایجاد امنیت، آسایش و آرامش در جامعه، وجود قاطعیت توام با مهربانی و رحمت و عطوفت است. نگاه قرآن کریم این است که مؤمنین، برادر همدیگر هستند و در عین حال اگر کسی مرتکب گناه بزرگی چون قتل شود باز حکم دوطرفه وضع فرموده است تا شیرازه اقوام و خانوادهها به خاطر این خطای بزرگ از هم نپاشد.
این حکم قرآن کریم دقیقاً برخلاف حکم یهودیان است که فقط قصاص را بیان میکنند و از رحمت و عطوفت خبری نیست. در قوم یهود بر این مسئله تاکید شده است، در حالی که در مسیحیت بر عفو تاکید شده است. لذا در کتاب مقدس آمده است که اگر کسی سیلی به صورت شما زد طرف دیگر را هم برای زدن سیلی دیگر آماده کنید. اسلام دستور حکیمانه صادر کرده که بین این دو است و اختیار را به عهده اولیای دم گذاشته است.
همچنین، خداوند این عفو را تخفیفی از ناحیه خودش بیان فرموده و تأکید کرده است که اگر کسی بعد از این حکم، تعدی کند عذاب دردناکی دارد. در زمان صدر اسلام، وقتی یک نفر از یک قبیله کشته میشد جنگ خونینی به راه میافتاد و جمع زیادی برای خونخواهی یک نفر کشته میشدند و اسلام با این دستور جلوی این خرافات قبیلگی را گرفت و قانون قصاص را وضع کرد که سه حالت داشت؛ یا عفو، یا عفو با دیه یا قصاص. ولی بعد از آن فرموده است که این پرونده باید بسته شود و کسی حق ندارد به بهای خونخواهی، انتقام بگیرد و افراد بیگناه دیگری را به دام هلاکت بیفتند.
در انتهای آیه تأکید فرموده که اگر کسی از این حد تجاوز کند عذاب دردناک و سختی در انتظار اوست. امروز جامعه ما باید با این احکام آشنا باشد و آن را اجرا کند. در خانواده هم این امر صادق است؛ یعنی پدر در خانه باید قاطعیت داشته باشد و مهربان و بامحبت باشد تا بتواند فرزندان بهتری تربیت کند و اگر از کودکی این دو صفت را در فرزندان ایجاد کنیم، شاهد آینده بهتری برای کشور خواهیم بود.
یک آیه قرآن کریم درباره موضوعی مانند قصاص است، ولی درسهای فراوانی در همه عرصهها برای جامعه دارد و یکی از بزرگترین نکات مدیریتی اسلام است که متأسفانه کمتر در عرصه اجتماعی و حتی فردی به آن توجه میشود و گاهی شاهدیم که دو نفر در خیابان بدون اینکه قتلی در کار باشد و صرفا برای یک دعوای ساده به جان هم میافتند و گاهی همین دعواهای ساده و عصبانیشدنهای ناگهانی موجب قتل و پشیمانی میشود.