۰۸ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۰

خاطره خرمشاهی از آخرین روز ترجمه قرآن رابخوانیم

خاطره خرمشاهی از آخرین روز ترجمه قرآن رابخوانیم
استاد درس خارج حوزه علمیه با تأکید بر اینکه پرداختن به قرائت، تفسیر و تدبر در قرآن مایه خیر و برکت دنیوی و اخروی است، به ذکر خاطره‌ای از بهاءالدین خرمشاهی در این زمینه پرداخت.
کد خبر: ۱۸۳۹

به گزارش خیمه مگ، آیت‌الله احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه،در ادامه سلسله جلسات تفسیر به تفسیر آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره مبارکه انعام پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:

سر سفره مجمع‌البیان هستیم و این تفسیر با اینکه مربوط به چندین قرن قبل است، ولی نکات بکر و تازه زیادی نسبت به تفاسیری که الان نوشته شده دارد. اینکه مجمع‌البیان به ادبیات اهمیت زیادی داده است واقعاً نقطه قوت آن است. برخی تفسیر می‌نویسند و ترجمه می‌کنند، ولی چون ادبیات را دقیقاً بلد نیستند از آیات قرآن، برداشت اشتباه می‌کنند، ولی مجمع‌البیان مانند تبیان شیخ طوسی واقعاً تفسیر عالمانه‌ای است.
خاطره استاد خرمشاهی از ترجمه قرآن

خدا را شکر که توفیق پرداختن به تفسیر را به ما داده است، زیرا سر و کار داشتن با آیات نورانی قرآن کریم بهترین کار است و درس و بحث درباره قرآن کریم و قرائت آن مایه خیر و برکت است؛ بهاءالدین خرمشاهی، ترجمه خوبی برای قرآن کریم نوشته و در انتهای ترجمه آورده است شبی که ترجمه قرآن تمام شد خیلی گریه کردم، زیرا چند سال سر سفره قرآن بودم و حالا تمام شد.

قرآن سفره پرنعمت الهی است و سفره‌ای که پر از نعمت است، به آن مادبه گویند لذا قرآن زیاد بخوانیم و در آن تدبر کرده و به خواندن تفسیر بپردازیم. آیت‌الله مکارم شیرازی فرمودند من وقتی تفسیر نمونه را نوشتم به عینه مشاهده کردم که برکت زندگی و عمر من زیاد شده است و ایشان واقعاً فرد موفقی هم در عرصه علمی و دینی هستند و موفقیتشان را به برکت قرآن می‌دانند.
چرا در حوزه از توحید عبادی خبری نیست؟

ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ﴿۱۰۲﴾ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ﴿۱۰۳﴾

پس از آن که خداوند در آیات قبل دلیل بر توحید و یگانگی خود را بیان کرد مردم را آگاه می‌کند که خداوند الهی است که مستحق عبادت است؛ برخی این سؤال را مطرح می‌کنند که مهم‌ترین بخش توحید، توحید در عبادت و پرستش است در حالی که ما از ابتدا که وارد حوزه شدیم و جامع‌المقدمات را تا درس خارج خواندیم یک کلمه در مورد توحید عبادی ندیدیم و همه آن توحید ذاتی، صفاتی و افعالی است و از توحید عبادی در آن خبری نیست. جواب این است که، چون ما تا خداوند را نشناسیم عبادت خدا هم ثمری ندارد و قاعده این است که هر کسی خدا را بشناسد خواهد پرستید و توحید ذاتی و افعالی برای شناخت خداوند ذاست.

خداوند با این آیات به مردم یاد می‌دهد که با فعل خداوند دلیل بر وجود خداوند بیاورید، یعنی بگویید از وجود این خلقت به وجود خالق پی می‌برم. خدایی که این عالم را خلق کرد او رب و الله و خالق و مالک و سید و مدبر امور شماست و شما ملک او هستید و باید عبد او باشید. خدایی جز او نیست پس او را عبادت کنید و خدا بر هر چیزی وکیل و حفظ‌کننده خلق است. اگر نازی کند در هم فروریزند قالب‌ها...
قسم دروغ عذاب دنیوی و اخروی دارد

اگر کسی قسم دروغ بخورد، خداوند او را در همین دنیا عذاب می‌کند، ولی اگر کسی لا اله الا الله بگوید کلمه فرج است یعنی اگر قسم دروغ خورد، ولی این عبارت را هم به کار برد در دنیا عقاب نمی‌شود گرچه در قیامت عقاب خواهد شد. فردی نزد منصور دوانیقی آمد و گفت امام صادق (ع) علیه تو توطئه می‌کند و امام را احضار کردند و ایشان فرمود من کاری نکردم، ولی منصور گفت این فرد شهادت داده است و امام صادق (ع) خطاب به آن فرد گفت حاضری قسم بخوری من توطئه کردم و آن فرد گفت: والله الذی لا اله الا الله ...؛ یعنی هم قسم دروغ خورد و هم از تعبیر لا اله الا الله استفاده کرد. امام صادق (ع) فرمود: بگو برئت من حول الله و قوته لا اله الا الله ... ان کان جعفر بن محمد... و این فرد هم این تعبیر را گفت و همانجایی که نشسته بود خشک شد، چون گفت برئت من حول الله و قوته، یعنی کاری به حول و قوه خدا ندارم اگر دروغ بگویم. خدا بر همه چیز احاطه دارد و او وکیل بر همه خلق است. وکیل دادگستری وکیل برای ما است، ولی وکالت خدا اینطور نیست یعنی احاطه و سلطه بر خلق دارد تا آن را حفظ کند.

لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ

برخی می‌گویند خدا را می‌توان دید؛ اگر خدا را ببینید کل او را دیده‌اید یا بعض خدا را؛ اگر کل خدا را دیدیم که خدا، محدود خواهد شد و اگر یک قسمت از خدا را ببینیم خدا مرکب خواهد شد لذا هیچکدام درست نیست، زیرا مرکب می‌شود. متأسفانه امام جماعت مسجدالحرام کتابی نوشته و اسم آن را «اثبات الحد لله تعالی» گذاشته است یعنی ثابت کنیم خدا محدود است؛ این آیه می‌گوید خدا نامحدود است و هیچ چشمی او را نمی‌بیند. درک چشم وقتی با چشم همراه شد به معنای دیدن و رؤیت است کما اینکه ادراک با گوش همان شنیدن معنا دارد. یکی از فرق‌های خدا با انسان در این است.
نهی از افترا و تهمت به خدا

فضل بن سهل هم رئیس نظامیان و هم سیاسیون بود لذا به او ذوالریاستین می‌گفتند؛ البته اینکه گفته می‌شود نظامیان نباید در سیاست دخالت کنند مخصوص امروز نیست و از چندهزار سال قبل هم این بحث مطرح بوده است؛ این دو باید تفکیک شود، ولی فضل هر دو را داشت، فضل بن سهل از از امام رضا (ع) پرسید که‌ای پسر رسول خدا مسئله رؤیت خدا را برای من شرح بده و امام (ع) فرمودند که هر کسی خدا را به خلاف چیزی که خدا خودش را وصف کرده است وصف کند، تهمت بزرگی به خدا زده است.

اگر دیدید امیرالمؤمنین (ع) چیزی در مورد خدا فرمود شما هم عین عبارت ایشان را به کار ببرید؛ یعنی وقتی می‌خواهیم در مورد خدا سخن بگوییم، بگوییم خدایا تو آنطور هستی که علی (ع) می‌گفت نه آنطور که من می‌گویم و می‌پندارم. ما وقتی سخن از خدا بگوییم خدا را تصور می‌کنیم که غلط است، ولی علی (ع) علم حضوری دارد و خدا را تصور نمی‌کند بنابراین وقتی او گفت: لا اله الا الله، درست است، ولی ما گفتیم نادرست است.
۳ دسته مطلب و نسبت آن با عقل

مطالب سه دسته هستند؛ مطالبی مانند خرافات دون عقل‌اند؛ مطالبی مطابق عقل هستند مانند ریاضیات و برخی هم فوق عقل هستند مانند خداوند. کلام امام رضا (ع) این است که هیچ کسی یعنی نه جبرئیل و نه پیامبر (ص) و نه هیچ کس دیگری نمی‌تواند خدا را درک کند. اینکه می‌گوییم خداوند متعال است یعنی فکر به او راهی ندارد.

وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ؛ یعنی خدا به فراوانی نعمت به بندگانش بر آن‌ها لطف دارد. قول دیگر از اینکه خدا لطیف است یعنی خدا این همه نعمت را داده است و بعد وقتی بشر یک نماز بخواند و لا اله الا الله بگوید آن را خیلی زیاد حساب می‌کند یعنی اندکی از طاعت مردم را زیاد می‌شمارد. وقتی خدا را بخوانیم لبیک می‌گوید و انسان را پناه می‌دهد و اگر او را دوست بداری تو را به خودش نزدیک می‌کند و اگر از او اطاعت کنی تو را کفایت می‌کند و اگر گناه بکنی نعمتی که به تو داده است از تو نمی‌گیرد. اگر از خدا روی بگردانی می‌گوید برگرد بیا و اگر رو بیاوری هدایت می‌کند.
برخی معانی لطیف‌بودن خداوند

معنای دیگر لطیف این است که اگر شما حرف خدا را گوش کردی و وفا کردی خدا جزا می‌دهد و اگر نافرمانی کردید می‌بخشد، یعفوا عن الجانی؛ یعنی اگر جنایتی کرد خدا می‌بخشد. قول دیگر درباره لطیف‌بودن خداوند هم یعنی اینکه بنده‌ای که افتخار کند خدا، خالق و معبود او است خدا او را بی‌نیاز می‌کند. قول دیگر هم این است که اگر خداوند بدهد خوب می‌دهد و اگر ندهد ذخیره قیامت کرده است تا در آنجا حسابی بدهد. به تعبیر خواجه عبدالله خدایا من چیزی دارم که تو نداری و آن اینکه من خدایی مثل تو دارم، ولی تو که نداری.

خداوند خبیر است یعنی چه؟ یعنی خداوند به مصلحت بندگانش آشناست و مردم را طبق مصالح آنان تدبیر می‌کند و عالم به کارهایشان است و آن‌ها را بر کارهایشان جزا می‌دهد.
خدا قابل شناخت نیست

ما الان دلمان را به درس و بحث و مقام و ثروت خوش کرده‌ایم، ولی روزی همه این‌ها از دست ما خواهد رفت؛ درست این است که بدانیم و بفهمیم که خدا را نمی‌توان فهمید و قابل شناخت نیست و باید این به باور برای ما تبدیل شود و این بالاترین معرفت خداست. خدا به موسی (ع) گفت مرا عبادت کن آنطور که سزاوار من است و موسی (ع) گفت خدایا نمی‌توانم و خدا گفت نمی‌توانم یعنی عجز از شناخت و عبادت خدا.

خواندنی ها
مطالب بیشتر
کمبود آخوند داریم!

روایتی موفق از یک حساب ذخیرهٔ ارزی معنوی و تاریخی

کمبود آخوند داریم!

حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی‌مطلق
محقق و کارشنان دین و از شاگردان آیت‌الله شوشتری

نگاهی به شخصیت عرفانی و سلوک سیاسی آیت‌الله شیخ‌عبدالقائم شوشتری عارفی مدافع امام و آقا

حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی‌مطلق محقق و کارشنان دین و از شاگردان آیت‌الله شوشتری

دفاعی به‌دور از تهاجم و تنش

المراجعات و مدل مناظره دربارهٔ امامت در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا شرف‌الدین

دفاعی به‌دور از تهاجم و تنش

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت