به گزارش خیمه مگ، آیتالله مهدی هادوی تهرانی؛ استاد درس خارج حوزه علمیه در ادامه جلسات تفسیر قرآن به بیان تفسیر سوره حجر پرداخت که متن سخنان این استاد حوزه را میخوانید.
در آیه ۲۶ سوره حجر «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ؛ وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ» و آیات بعد داستان خلقت انسان را مطرح کرده است. سجده ملائکه و عصیان ابلیس؛ در آنجا از جهنم هم سخن به میان آمد به همین دلیل قرآن فرمود که جهنم هفت در دارد که هر دری هم جزء تقسیمشدهای دارد؛ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ؛ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ.
در آیات قبل هم فرموده بود کسانی که از تو تبعیت نکنند و از گمراهان تبعیت کنند سرانجام آنان، جهنم است؛ طبق این آیات اهل جهنم نتیجه و ثمره عمل خود را میبینند و این اکتساب در هویت آنان متحد میشود و توفی که صورت میگیرد همه هویت یک انسان اخذ میشود.
تفاوت جنت و روضه
در آیه ۴۵ هم به بحث بهشت پرداخته است «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ» تا تعادل میان خوف و رجا ایجاد شود؛ در آیه ۴۵ فرمود: ان المتقین فی... اهل تقوا در باغها و چشمهها هستند، شیخ طوسی در توضیح کلمه جنات گفته است، جنت باغی است که تنبع فیها المیاه؛ آبها در آن میجوشد یعنی به هر باغی جنت گفته نمیشود؛ وی در بیان تفاوت میان جنت و روضه هم گفته است که جنت به باغی گفته شده است که در آن درخت است.
ماده جنت با ماده جن یکی و به معنای پوشیده است و به جن هم به خاطر مخفیبودن جن گویند و مجنون هم، چون عقل مخفی دارد به آن مجنون گفته میشود. در جنت، آنقدر درخت وجود دارد که زیر خود را میپوشاند و سایه ایجاد میکند. ایشان میگوید روضه ضرورتا به معنای باغی که در آن درخت وجود دارد نیست؛ سبز هست، ولی لزوما درخت در آن نیست و درختچهها و بوتهها در آن وجود دارند. با توضیحات شیخ طوسی، عیون هم در واقع تفصیل باغی است که چشمهها در آن میجوشد.
پاسخ به شبههای قدیمی
برخی این سؤال و شبهه را طرح میکنند که شما از جنت و آب و باغ لذت میبرید، چون در مناطقی زندگی میکنید که خوش آب و هوا نیست و درخت و باغ در آن وجود ندارد؛ اگر در جای سرسبزی مانند گیلان و مازندران و کشورهای اروپایی بودید دنبال مناطق کویری و دشت و ... میرفتید. البته کویر هم زیبایی خود را دارد، ولی همه انسانها حتی کسانی که در مناطق سبز و پر آب زندگی میکنند از صدای آب و زیبایی سبزه و درخت لذت میبرند لذا خداوند بهشت را با این مسائل توصیف فرمود.
قبلا عرض شد که بهشت قیامت، مادی است، ولی بهشت برزخی، مادی نیست لذا درباره قیامت جا دارد که از توصیفات مادی استفاده شود. مرحوم آیتالله خوشوقت میگفت کسانی که در مراتب پایین بهشت هستند در همین سطح قرار دارند و از این مسائل لذت میبرند، ولی کسانی که اهل معنا هستند از رضوان من الله اکبر و جنتی و ... استفاده میکنند.
ما بیش از ۴۰ سال قبل در مدرسه رضویه طلبه هم هجرهای داشتیم که فردی بسیار با استعداد بود، ولی در جبهه شهید شد؛ گاهی اوقات با هم بر سر مرگ و قیامت، بحث داشتیم و وقتی وارد این مباحث میشد خیلی لذت میبرد و شاد میشد و قضا و قدر این بود که خیلی سریع هم به جبهه رفت و شهید شد و این آیات را شهود کرد.
ورود بهشتیان در سلامت کامل به بهشت
باغهای بهشتی گرچه با حالت مادی در قرآن توصیف شده است، ولی اصلا قابل مقایسه با باغات حتی خیلی سرسبز دنیا نیست؛ در ادامه هم فرمود وارد این باغها بشوید؛ سلام امنین. شیخ طوسی گفته است سلام یعنی دور بودن از هر نوع آفت و ضرر در حالی که در امنیت و کامل هستید یعنی بدون دغدغه و نگرانی. ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ؛ وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ. ما در دنیا در بهترین و زیباترین مناطق هم که باشیم هر لحظه احتمال خطرات وجود دارد و ممکن است طوفان و زلزله و تصادف و جنگی ایجاد شود و آن ارامش را بر هم بزند.
الان مردم غزه با اینکه در یک منطقه زیبا و پر آب و درختی زندگی میکنند این روزها زیر بار جنایات رژیم جنایتکار اسرائیل امنیت ندارند که بخواهند از این زیباییها لذت ببرند، ولی بهشتیان در نهایت سلامت کامل وارد بهشت میشوند.
زمانی امنیت در عراق کم بود و وقتی زائران به زیارت میرفتند تازه مفهوم و معنای امنیت را متوجه میشدند؛ آنجا هر لحظه ممکن بود که حملهای صورت بگیرد و تیری شلیک شود و عدهای کشته شوند بنابراین انسان هرچند در بهترین نقاط دنیا باشد، ولی امنیت نباشد دائما نگران است. خدا فرموده است سلام آمنین؛ در اینجا امنیت کامل وجود دارد و هیچ خطر و نگرانی وجود ندارد.
عمر زودگذر دنیا
مهلت دنیا چند صباحی بیش نیست و بزرگترین عمرهای زمان ما ۱۲۰ سال است و بیش از این کسی نداریم که چنین عمری داشته باشند. نمونه بارز آن ماجرای نوح است که طبق روایات دعوتش را در سن ۵۰ سالگی شروع کرد و طبق قرآن کریم ۹۵۰ سال هم تبلیغ کرد و در هنگام طوفان، نوح هزار ساله بود و براساس روایات بعد از طوفان هم دوباره نزدیک به دو هزار سال عمر کرده است. در منابع عبری و یهودی عمرهای طولانیتر هم مانند سه هزار سال ذکر شده است که در آن دوره غیرمتعارف نبوده است و مردم آن را معجزه تلقی نمیکردند.
ولی با همه این طولانیبودن، در روایت بیان شده است که وقتی عزرائیل برای توفی نفس نوح آمد از سمت آفتاب آمد و نوح در افتاب ایستاده بود؛ او از نوح اجازه گرفت تا جانش را بگیرد؛ نوح گفت میتوانم به سایه بروم؟ و او جواب مثبت داد؛ نوح هم یک قدم برداشت و از آفتاب به سایه رفت و فرمود همه عمر من به اندازه همین یک قدمی بود که از آفتاب به سایه رفتم. اگر عمر نوح اینقدر بود عمرهای ۷۰ یا ۸۰ ساله ما چه مقدار است؟ اینجا چشم برهم زدنی فرصت برای زندگی وجود دارد، ولی در آخرت، زندگی ابدی و خالد است و پایانی ندارد.
خیرات به مردگان میرسد
به تعبیر علی بن ابیطالب (ع)، الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل؛ در آنجا همه محاسبه است و دیگر کاری از دست کسی برنمیآید؛ البته ما میتوانیم برای گذشتگانمان کاری بکنیم و برای والدین و کسانی که چشم امید به ما دارند و یا حقی بر گردن ما دارند خیراتی بفرستیم و مطمئن باشیم که این خیرات به آنان میرسد.
در روایت بیان شده است که برخی گفتهاند ما برای والدینمان و اقوام مرده کارهای خیر میکنیم و نماز میخوانیم و ... آیا به آنان میرسد و حضرات معصومین (ع) جواب دادند همه کارهای دنیا با حساب و کتاب است و قطعا به آنان خواهد رسید و بدانید که اگر این کار را کردید به حساب خودتان هم خواهند ریخت و این پاداش مضاعف خواهد بود و علاوه بر ثواب خیرات، ثواب صله رحم و ادای دین را هم خواهید دید.
کسانی که دستشان از دنیا کوتاه شده است حسرت میخورند کهای کاش در دنیا فلان کار را کرده بودند و نتوانستهاند و ما هم این حسرت را خواهیم خورد؛ مرحوم آیتالله بهجت به این مسئله توجه زیادی داشت و برای افراد بد وارث و بیوارث دعا میخواند و نماز میخواند؛ انسان باید در این مسائل هم دلسوز و به فکر دیگران باشد و بداند ثواب آن به خود او هم خواهد رسید.
در آیه ۴۷ «وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ» هم نکته بسیار مهمی را فرموده است و آن اینکه ما در بهشت هر چه از غل و کینه و دشمنی در قلب مؤمنین و متقین است برمیداریم و همه بهشتیان در حالی روی تخت نشستهاند برادرانه روبروی هم قرار دارند که در جلسات آتی توضیح خواهیم داد.