به گزارش خیمه مگ،حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم، در ادامه شرح آیات سوره مبارکه ملک، اظهار داشتند: عقل در مقابل وحی و شرع نیست که ما بگوییم فلان مطلب شرعی است یا عقلی! عقل کوچکتر از آن است که در مقابل وحی یا شرع باشد و شرع بزرگتر از آن است که مقابل داشته باشد، خود عقل میفهمد که نمیفهمد و باید تابع محض شرع و وحی باشد در نتیجه عقل در مقابل وحی نیست بلکه در مقابل نقل است.
ایشان ادامه دادند: شریعت صراط است و عقل سراج. چراغ هرگز کار صراط را انجام نمیدهد، تنها کسی که راه را تنظیم میکند ذات أقدس الهی است و تنها کسی که این راه را از ذات أقدس الهی میگیرد و خود به این راه معتقد است و عمل میکند، قرآن و عترت هستند؛ لذا به اینها میگوییم: «أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ»؛[1] اما آنچه این صراط را تشخیص میدهد و این راه را تبیین میکند، گاهی دلیل و برائت عقلی است وگاهی دلیل و برائت نقلی. بنابراین عقل تنها یک چراغ است، چراغ کمتر از آن است که در برابر راه قرار بگیرد و اگر کسی ـ معاذالله ـ به عقل خود بخواهد بسنده کند، او خود را در مقابل وحی و شرع قرار داده و باید حواسش جمع باشد.
معظم له خاطرنشان کردند: همانطور که گفته شد خود عقل میفهمد که نمیفهمد و محتاج به پیغمبر است؛ منتها قرآن کریم به همین عقلی که میفهمد که نمیفهمد، آن قدر بها میدهد که آن را در برابر خدا قرار میدهد. ببینید در سوره مبارکه «نساء» خداوند چقدر به عقل بها میدهد و برای آن حرمت قائل است! در این سوره مبارکه بعد از اینکه نام بسیاری از انبیا را میبرد، میفرماید که رسلی بودند که ﴿لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیكَ وَ كَلَّمَ اللّهُ مُوسَی تَكْلِیماً ٭ رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ﴾، چرا؟ چون ﴿لِئَلاَّ یكُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾؛[2] این چقدر حرمت نهادن به عقل است!
حضرت آیت الله جوادی آملی تصریح داشتند: خداوند می فرماید ما اگر انبیا نفرستیم، عقل علیه منِ خدا استدلال میکند، میگوید تو که ما را به صورت یک موجودی ابدی آفریدی، چرا یک راهنما برای ما نفرستادی؟ این جلال و عظمت عقل است. فرمود اگر من پیغمبر نفرستم، عقل علیه منِ خدا استدلال میکند. در نتیجه من پیامبر را فرستادم که دیگر کسی علیه منِ خدا احتجاج نکند: ﴿لِئَلاَّ یكُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾. بعد وقتی انبیاء را فرستاد اوّل کسی که به آنها ایمان میآورد، عقل است. چون وحی و معجزه را عقل تشخیص میدهد، نبوت را عقل تشخیص میدهد، رسالت و ولایت و امامت را عقل تشخیص میدهد، بعد ایمان میآورد و میپذیرد. در نتیجه انسان یا مجتهدانه، فقیهانه، محقّقانه، یک مطلب را میفهمد که شارع اینطور گفت یا اگر خودش محقّقانه نفهمید دارای سمع باشد و از مجتهد تقلید کند.