شهید نوید صفری متولد 1365 در تهران بود که برای انجام ماموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بود و پس از پایان ماموریت به درخواست خود او و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شد؛ تا اینکه طی نبرد سنگین با تروریستهای داعش در 15 آبان سال 96 در شهر زالبوکمال زخمی شد و به اسارت تروریستها در آمد. به همین دلیل، تاریخ شهادت او را 15 و بعضا 19 آبان سال 96 دانستهاند.
مدتها خبری از او نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریستهای تکفیری در تاریخ 5 آذر ماه 1396 پیکر مطهر او شناسایی و مشخص شد که همچون سالار و سرور شهیدان، سر از پیکرش جدا شده است. همسرش مریم کشوری خاطره ای از این شهید عزیز روایت می کند:
تازه با هم نامزد کرده بودیم و ماه محرم و صفر سال 95 در پی بود و آن سال هرکداممان جداگانه پیاده روی اربعین رفتیم. ایشان برایم پیام داده بودند که یادتان نرود درمسیر پیاده روی و درحرم برای شهادت من دعا کنید. آن سال گذشت و ما مدتی بعد عقد کردیم.
قرار بر این بوده است که بعد از ماه محرم و صفر سال بعد مراسم ازدواجمان برگزار شود البته تاریخ دقیق را مشخص نکرده بودیم. نوید یک مقدار پس انداز داشت می خواست یک آپارتمان نقلی بخرد. آقا نوید سپرده بود که آپارتمان را بپسندید و قول نامه کنید. بارها بعد از شهادتش از بنگاه به منزل پدری اش تماس میگرفتند که برایش آپارتمان پیدا کرده اند!
اما 18 آبان 1396 درست روز اربعین ایشان شهید شد. اما 2 هفته مفقود بود و 8 آذر مصادف با سالروز ازدواج حضرت خدیجه و پیامبر- احتمال می دهم اگر میآمد این تاریخ را برای عروسی مشخص می کردیم- پیکرش برگشت و ما با پیکرش به مشهد رفتیم انگار به ماه عسل می رویم. آقا نوید در وصیت نامه اش نوشته بود عروسی من شهادت من است، زمانی که پیکرش را به معراج آوردند یکی از اقوام مومن ما خواب دیده بود که کارت عروسی من و آقا نوید را مادرش در حرم امام رضا بین زائرها پخش میکند.