۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰

راز دریافت رزق صبح گاهی چیست؟

راز دریافت رزق صبح گاهی چیست؟
الهى! كه عالَم از ناله عاشقان و فريفتگانِ جمال محبوب، خالى و بی‏صدا مباد و همواره فرياد ناله عشقشان در جهان طنين انداز باشد؛ كه آهنگ و صدايى دلپذير دارند.
کد خبر: ۲۸۸۳

به گزارش خیمه مگ،مطرب عشق عجب ساز و نوایى دارد نقشِ هر پــرده که زد، راه به جـــایى دارد

عالم از نــالــه عشّـــاق مبـــادا خـالــى‏ که خوش آهنگ و فرح بخش صدایى دارد

احسان به تمام آن است!

گویا خواجه در این غزل در مقام اظهار اشتیاق به دوست بوده و مى خواهد بگوید: حال که به عشقت مبتلایم ساختى، از دیدارت محرومم مگردان؛ و لطفت را به من کامل گردان و نفحات و نسیم هاى طرب آورنده و تجلّیاتِ به وجد کشنده دوست، چه زیبا، عشّاق جمالش را از راه هاى گوناگون به وجد آورده و به صفتى و جلوه اى از کمال و جمال خود راهنمایى مى نماید.

شاهد روائی این فراز شعر حافظ

در نتیجه، با این بیان مى خواهد بگوید: «أَسْأَلُکَ أَنْ تُنیلَنى‏ مِنْ رَوْحِ رِضْوانِکَ، وَتُدیمَ عَلَىَّ نِعَمَ امْتِنانِکَ. وَها! أَنَا بِبابِ کَرَمِکَ واقِفٌ وَلِنَفَحاتِ بِرِّکَ مُتَعَرِّضٌ، وَبِحَبْلِکَ الشَّدیدِ مُعْتَصِمٌ، وَبِعُرْوَتِکَ الوُثْقى‏ مُتَمَسِّکٌ.» (۱) (از تو درخواست مى کنم که مرا به آسایش مقام رضایت نایل ساخته، و نعمت هایى را که به من منّت نهادى پاینده دارى و هان! اینک من به درگاه کرمت ایستاده و در معرض نسیم هاى لطفت در آمده‏ام، و به ریسمان محکم تو چنگ زده، و به دستگیره مطمئنّت در آویخته ‏ام.).

شرح بیت دوم غزل حافظ

و درادامه می‌خواهد بگوید: عشق دوست در عالم غوغایى بپا کرده، به هر چیز و صدا و حرکت و سکونى که توجّه مى کنم، دانسته و ندانسته از عشق ورزى به او دم مى ‏زنند؛ لذا مى گوید:

عالَم از ناله عشّاق مبادا خالى‏ که خوش آهنگ و، فرح بخشْ صدایى دارد

معنی پر بودن عالم از آه و عشق الهی

الهى! که عالَم از ناله عاشقان و فریفتگانِ جمال محبوب، خالى و بى‏صدا مباد؛ و همواره فریاد ناله عشقشان در جهان طنین انداز باشد؛ که آهنگ و صدایى دلپذیر دارند، زیرا اگر اهل محبّت و ناله و گفتارشان نبود، بلکه اگر عشق به محبوب حقیقى (حقّ سبحانه) در ذرّات هستى نبود، کجا تسبیح و سجده و خشوع در پیشگاهش داشتند؛ که: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» (۲): (همه آنچه در آسمان‌ها و زمین هستند، به تسبیح پروردگار مشغولند. - نیز: «أَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَ ضَوْءُ القَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْماءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ، یا أَللَّهُ! لاشَریکَ لَکَ.» (۳): (تویى آنکه تاریکى شب و نور روز و روشنایى ماه و شعاع خورشید و زمزمه آب و صداى درخت [در هنگام وزیدن باد]براى تو سجده مى کند. اى خدا! شریکى براى تو نیست.) و همچنین: «کُلُّ شَىْ‏ءٍ خاشِعٌ للَّهِ.» (۴): هر چیزى در برابر خدا خاشع و فرو تن است. - کجا عالم را جلوه اى بود؟ و چگونه ممکن بود موجودى، بالاخصّ انسان، و بخصوص انسان کامل، در آن قرار و آرامش داشته باشد؟! 

برچسب ها: احسان غزل