به گزارش خیمه مگ،لزوم تعمیق، دقت و واکاوی چیستی اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) ما را برآن داشت تا با بهره گیری از اندیشه های ارزشمند حضرت آیت الله مکارم شیرازی در راستای تحقق استخراج مهمترین ره یافت های این مسألۀ مهم گام برداریم، لیکن از آنجا که بهترين منبع براى رسيدن به این مهم بر سخنان آن حضرت در طول مسير نهضت از مدينه تا كربلا؛ و ديگر زيارتنامه هاى مربوط به آن حضرت استوار شده است،[1] لذا بازتولید معرفتی از اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) در کلام و اندیشۀ معظم له با بهره گیری از اين دو منبع مهم و استراتژیک صورت گرفته است که به مخاطبان گرامی ارائه می گردد.
اصلاح امّت با راهبرد امر به معروف و نهی از منکر
در تبیین این مسأله باید گفت؛ در بخشی از وصیت نامۀ امام حسین(علیه السلام) به محمد بن حنفیه و پس از عدم بیعت آن حضرت با یزید آمده است؛«... إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي؛به منظور اصلاح امّت جدّم قيام كرده ام».[2]،[3]
بنابراين، اوّلين هدف امام حسين عليه السلام از نهضت عاشورا اصلاحات است، «اصلاح» مقابل «افساد» است، و افساد به تباهى كشاندن نظم لازم يك موجود، يا يك فرد، يا خانواده، يا جامعه، يا يك كشور و اصلاح بازگرداندن آن نظم به حالت سابق است.[4] يك امّت نيز ممكن است از جهت مسايل اقتصادى، اخلاقى، اعتقادى، فرهنگى و عاطفى فاسد شود، و اصلاح آن به از بين بردن تك تك مفاسد مذكور و بازگرداندن نظم سابق است.[5]
از این رو امام حسين عليه السلام به قصد اصلاح مفاسدى كه در طول مدّت حکومت معاویه و یزید بر جامعه تحمیل شده بود دست ردّ بر سينه يزيد براى بيعت با او زد، و تصميم گرفت با بازگرداندن نظمِ لازمِ سابق به زندگى فردى و اجتماعى مردم، خاطرات وسنّت هاى دوران حضرت رسول صلى الله عليه و آله را زنده كند.[6]
لذا امام حسين عليه السلام در وصيّتنامه اش خطاب به محمّد حنفيّه فرمود:«أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ؛ هدف من از قيام امر به معروف و نهى از منكر است».[7] که این رویکرد در زيارتنامه هاى مربوط به امام حسين عليه السلام از جمله زيارت وارث[8] نیز مشاهده میگردد.
احياى سنت پيامبر اكرم (ص)
بدیهی است يكى ديگر از اهداف نهضت عاشورا، احياى سنّت پيامبر عاليقدر اسلام، حضرت محمّد صلى الله عليه و آله است. [9] امام حسين عليه السلام در این زمینه مى فرمايد:«ادْعُوكُمْ الى كِتابِ اللَّه وَسُنَّةِ نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله فَانَّ السُّنَّةَ قَدْ امِيتَتْ وَ انَّ الْبِدْعَةَ قَدْ احْيِيَتْ،؛ شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله دعوت مى كنم چرا كه سنّت رسول خدا صلى الله عليه و آله را ميرانده و بدعت ها را احيا كرده اند[10].
در تشریح این فراز نورانی باید گفت ؛ زیرا بدعت هاى فراوان معاویه در دين ، سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله را ميراند[11]، هم چنین تغییر ارزش ها بر مبنای ثروت محوری و طرح ریزی شالودۀ حکومت معاویه و یزید بر مبنای مطامع دنیوی، امتيازات قومى،[12]برتری عرب (هر چند داراى انحطاط اخلاقى بود) بر عجم (غير عرب)، و نیز شیوع تبعيض هاى نابجا و ظالمانه[13] موجب گردید امام حسين عليه السلام بر عليه يزيد قيام نماید تا تبعيض ها برچيده، و عدالت جايگزين آن گردد.[14]
احیاء حق؛ نابودی باطل
به شهادت تاريخ معاويه گروه هايى را تشكيل داده بود كه از شام به سوى عراق مركز حكومت امام على عليه السلام رفته، و مخفيانه به مرزنشينان هجوم برده، و اموالشان را غارت كرده، و باز مى گشتند تا مردم عراق را نسبت به حكومت على عليه السلام متزلزل و نااميد كرده، و امنيّت مناطق تحت نفوذ حضرت را از بين ببرند.[15]،[16]هم چنین معاويه در طول مدّت به قدرت رسيدن على عليه السلام، و به منظور تضعيف حكومت آن حضرت، كشته شدن خليفه سوم، عثمان، را به دست شورشيان بر ضد او مطرح مىكرد[17]، لیکن اوج انحراف معاویه را باید در انتصاب یزيد به عنوان مردى فاسد و فاجر و قاتل انسان هاى پاك و بى گناه و شرابخوار و قمارباز و آلوده دانست.[18] لذا باید گفت آیا این مصادیق احياى باطل و از بين بردن حق نيست؟ از این رو امام حسين عليه السلام قيام كرد تا حق را احيا و زنده كند، و باطل را بميراند و از صحنه جامعه برچيند، و در اين مسير و براى رسيدن به اين هدف حاضر بود هر بهايى بپردازد.[19]
جهل زدایی
از جمله اهداف قيام امام حسين عليه السلام، كه در زيارت اربعين[20]«وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ، وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛ امام حسين عليه السلام خون قلبش را در راه تو داد (و نهايت ايثار و فداكارى را كرد) تا بندگانت را از جهل و نادانى و حيرت و سرگردانى نجات دهد» نیز به آن اشاره شده است، مبارزه با جهل و نجات مردم از ضلالت و گمراهى است،[21] لیکن مسلمانان در دوران بنىاميّه عموماً و در عصر حاكميّت معاويه و يزيد خصوصاً به علت فقدان دشمن شناسی نمىدانستند كه بنىاميّه جانشينان بر حق رسول اللَّه صلى الله عليه و آله نيستند، از این رو جهل آنها به خاطر تقصير و كوتاه ىشان بود، و لذا جاهل مقصّر بودند.[22] در حالی که امام حسين عليه السلام در گفتگو با مروان بن حكم فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است و اگر روزى معاويه را بر بالاى منبر من ديديد او را بكشيد» مردم مدينه او را بر فراز منبر آن حضرت ديدند و نكشتند و در نتيجه خداوند آنها را مبتلا به يزيد فاسق كرد».[23]،[24]
لذا امام حسين عليه السلام براى بيدارى و آگاهى مردم قيام كرد، امّا آن قدر خواب آنها عميق و جهل و نا آگاهيشان ريشه دار بود كه جز خون قلب امام عليه السلام و ياران وفادارش اين آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت.[25]
تشكيل حكومت اسلامى در پرتو نفی اسلام سکولار
بی شک يكى از مهمترين اهداف قيام امام حسين عليه السلام تشكيل حكومت اسلامى بود[26]، لذا آنهایی که مدّعى جدايى دين از سياستاند، نه معناى سياست را فهميده اند و نه دين و برنامه هاى آن را به درستى شناخته اند. زیر ا هنگامى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به مدينه هجرت نمود، و از شرّ دشمنان اسلام نجات پيدا كرد، در اوّلين گام حكومت اسلامى را تشكيل داد تا بتواند اهدافش را پياده كند.[27] لذا با استناد به فرازی نورانی از امام حسین(علیه السلام)« ...وَلكِنْ لِنُرِىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَنُظْهِرَ الْإِصْلاحَ فِي بِلادِكَ، وَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَيُعْمَلُ بِفَرَائِضِكَ وَسُنَّتِكَ وَأَحْكامِكَ؛ بارخدايا!...هدف من از حكومت ارايه معالم و نشانه هاى دينت به مردم، واصلاح بلاد و شهرها و ايجاد امنيّت براى بندگانت و عمل به فرايض و سنّت ها و احكام توست».[28] میتوان دریافت آن حضرت قصد تشكيل حكومت اسلامى داشت لیکن عواملى مانع تحقّق اين هدف مقدّس آن حضرت گردید.[29]
امام حسین(علیه السلام) و اجرای عدالت
امام حسين عليه السلام در نامه اى به مردم كوفه، يكى از اهدافش را جلوگيرى از ظلم و ستم ظالمان و اجراى عدالت بيان مىكند و مىفرمايد:.. خداوند خداوند انسان بی اعتنا به حاكم ظالم و سیاستهای مخالف سنّت و سيره رسول خدا(ص) را در جايگاه همان ظالم ستمگر داخل مىكند (و سرنوشت هر دو يكى است!)»[30]،[31] امام حسين عليه السلام در اين نامه ...پيام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله را در مبارزه با ظلم و ستم و بى عدالتى بيان مىكند، و ضمن اعلام هدف قيامش، همه را به همكارى در اين مبارزه دعوت مىكند.[32]
لذا بايد با مظالم و بى عدالتى هايى كه در گوشه و كنار به چشم مى خورد مبارزه كرد، و به كمك مظلومان شتافت، و آنان را از چنگال ظالمان و ستمگران نجات داد؛ چرا كه اين مجالس سوگوارى مقدّمه اى است براى بيان اين اهداف، و سپس پياده كردن آن. [33]
قیام حسینی؛ محل ابتلا و آزمایش
بی شک قيام امام حسين(علیه السلام) سرور آزادگان جهان آزمونى بود براى مسلمين آن عصر.[34] زیرا بعضى از شيعيان پرادّعا و كم محتوا، كه خود را فدايى پاكباز آن حضرت مى پنداشتند بايد در كوره امتحان فرو روند، و بازماندگان صحابه و ياران پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله كه بارها وصف امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام را از آن حضرت شنيده بودند و كسانى كه آرزو مى كردند در جنگ هاى بدر و احد در خدمت آن حضرت بودند و شربت شهادت مىنوشيدند، و آنها كه تأسّف مى خوردند اى كاش در ركاب اميرمؤمنان على عليه السلام با «ناكثين» و «قاسطين» و «مارقين» پيكار مى كردند همه و همه بايد به امتحان فرا خوانده مى شدند، و قيام امام حسين عليه السلام آزمونى براى همه آنها بود؛ ولى از اين كوره آزمون بزرگ، تنها گروه اندكى پاك بيرون آمدند و "سياه سيم هاى زراندود" هنگامى كه به كوره امتحان رفتند خلاف آن بدر آمدند كه خلق مى پنداشتند. [35]
بهره گیری از مقام شفاعت عظمى
با استناد به زيارت عاشوراى حسينى «أَللَّهُمَّ ارْزُقْني شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَومَ الْوُرُودِ؛ خدايا شفاعت حسين را روز ورود در صحنه محشر به من روزى كن»و... باید به مقام شفاعت آن حضرت اذعان نمود، لیکن شفاعت معصومين و اولياى الهى عليهم السلام نه تنها چراغ سبز براى انجام گناه نيست، بلكه بالعكس به عنوان يك عامل بازدارنده در برابر گناه مطرح است،[36] زيرا به هنگام تقاضاى شفاعت مىگویيم اگر لغزشى از ما سر زد بايد مراقب باشیم آلوده گناه ديگر نشویم تا رابطه ما با اولياى الهى قطع نگردد و روى اين را داشته باشیم كه از آن حضرات بخواهیم شفيع ما بر درگاه خداوند غفور و رحيم باشند.[37]
سخن آخر:
بايد در سايه عزادارى ها معروف ها را گسترش داده و منكرات را برچينيم؟ به يقين هر سال بايد بر عظمت و وسعت عزادارى ها افزوده شود، امّا اگر همچنان معروف ها فراموش شود و منكرات گسترش يابد، قطعاً به هدف سيّدالشهدا نرسيده ايم. لذا در عصر و زمان ما هم مزرعه دين نيازمند آبيارى به وسيله امر به معروف و آفت زدايى با نهى از منكر است و اگر از اين دو اصل مهم غفلت شود، خطرات و آفات جامعه اسلامى را با هجوم فرهنگ ضدّ دينى غرب تهديد خواهد كرد.[38]
هم چنین پيروان و عاشقان مكتب آن حضرت، زمانى مى توانند ادّعاى عشق و پيروى راستين كنند كه به مفاسد موجود عصر و زمان خود بينديشند، و آنچه در توان دارند براى مبارزه با آن به كار گيرند. و به يقين آن حجم عظيم عزاداران هرگاه تصميمى منطقى و حساب شده و مدبّرانه براى برخورد با مفاسد و سوق جامعه به سوى اصلاح بگيرند موفّق خواهند شد.[39]
بنابراین از آنجایی که اكنون نيز يزيديان و پيروان حكومت بنى اميّه در سراسر جهان، مخصوصاً كشورهاى اسلامى وجود دارند و در مسير جاهل نگه داشتن مردم تلاش مىكنند، لذا همه ما وظيفه داريم مسلمانان را نسبت به اين خطر بيدار كنيم. به ویژه آن دسته از دولتمردان به ظاهر اسلامى كه با دشمنان شماره يك مسلمانان، آمريكا و اسرائيل، هم پيمان شده و در جبهه آنها قرار گرفته و بر عليه مسلمانان مظلوم فلسطين، یمن،بحرین، عراق وسوریه .... موضع گيرى مى كنند.[40]