۰۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۸
روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت
طاها بقایی
کد خبر: ۳۵۳۹

مسجد امام ‌صادق(ع) خیابان دانشگاه مشهد یکی از مهم‌ترین کانون‌های فرهنگی شهر برای دانشجویان و جوانان جویای معارف دین بود. اولین‌مرتبه نام کتاب «شرح خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س)» را بعد از نماز مغرب از زبان آیت‌الله سیدعزالدین حسینی‌ زنجانی شنیدم. بعدها آن را در کتابخانهٔ مرکزی آستان قدس رضوی یافتم و مطالعه کردم. کتابی که بر آن است تا با معرفی خطبهٔ فدکیه ابعاد تازه‌ای از سخنان حضرت ‌زهرا را که در احتجاج با حاکمان وقت رخ داده، به روی مخاطب بگشاید. از آنجا که آیت‌الله ‌زنجانی اشراف خوبی بر ادبیات فارسی و قلمی توانمند برای نگارش متون علمی داشت، نوع نگارش کتاب مخاطب را دلسرد نمی‌کند. تحلیل علمی و تاریخی خطبه به‌همراه شرح محتوای توحیدی و اعتقادی آن برای افراد جویای معارف دین خواندنی است. حجت‌الاسلام‌والمسلمین وحید قنبری‌راد از سال 1376 در محضر آیت‌الله سیدعزالدین حسینی ‌زنجانی علاوه‌بر شاگردی در کلاس‌های درس مرجع تقلید فیلسوف و ادیب، از مسئولین دفتر آن مرحوم در مشهد بود. قنبری‌راد در حال حاضر عضو هیئت علمی و استاد دارالقرآن آستان قدس رضوی، پژوهشگر و مدرس حوزه است. او در گفتگوی پیش‌رو به تحلیل محتوای کتاب شرح خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) پرداخته است.

 

انگیزهٔ نگارش کتاب شرح خطبۀ حضرت‌ زهرا(س) چه بوده؟

انگیزهٔ نگارش کتاب شرح خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) به سال‌های قبل از ۱۳۴۲ شمسی برمی‌گردد. ماجرا از این قرار است که در آن سال‌ها و در ایام فاطمیهٔ اول، در زنجان رسم بر آن بوده است بازاریان به مدت سه‌روز بازار را تعطیل می‌کردند. در بیشتر مساجد شهر، مجلس سخنرانی و عزا برگزار می‌شد. مساجد را بیش از دیگران علمای بزرگ شهر زنجان اداره می‌کردند به همین مناسبت در مسجد جامع ‌سید نیز که تولیت آن با مرحوم آیت‌الله‌العظمی زنجانی بود سه‌روز مجلس سخنرانی و عزا منعقد می‌شد. سخنران مجلس آیت‌الله بود. محور صحبت‌های آقا در این جلسات تحلیل بخش‌هایی از خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) بود. در یکی از شب‌های فاطمیه در عالم رؤیا صاحب کتاب نهایةالدرایه، مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ محمدحسین غروی ‌اصفهانی را در خواب می‌بیند که به ایشان می‌گوید: «از حضرت صدیقهٔ طاهره(س) برای شما دستوری دارم؛ ایشان فرمودند به شما بگویم شرح خطبهٔ آن حضرت را بنویسید.» آیت‌الله ‌زنجانی پس از آن، یادداشت‌هایی را تنظیم کرده و دست‌نوشته‌ها را جمع‌آوری می‌کند. چون دقت زیادی در کار پژوهشی داشت برخی از مطالب را چندین‌مرتبه می‌نویسد تا اینکه در سال 1342 و در جریان نهضت امام خمینی(ره) توسط ساواک دستگیر می‌شود. در مدت اقامت اجباری در مشهد گرفتار فشارها و مشکلات بسیاری می‌شود. در این دوران یکی از اهل معنا به آیت‌الله می‌گوید: «به شما مسئولیتی داده شده که آن را درست انجام ندادید.» در مکالمات میان این دو، معلوم می‌شود که آن مسئولیت ناتمام، شرح خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س)است.

به‌دنبال این ماجرا، کار شرح خطبه دوباره شروع و مطالب جمع‌آوری شده که حجم زیادی داشته، به‌مدت دوسال توسط فرزند ایشان آیت‌الله سیدمحمد حسینی زنجانی جمع‌بندی، تنظیم و تدوین می‌شود. کتاب، گرچه در ابتدا به‌صورت دو جلد منتشر می‌شود، اما در چاپ‌های بعدی به‌صورت تک‌جلدی به چاپ می‌رسد. پس از آن نیز کتاب حکمت فاطمی که برگزیدهٔ مطالب شرح خطبه است برای نشر عمومی، توسط آیت‌الله سیدمحمد زنجانی به رشتهٔ تحریر درمی‌آید.

یکی از اتفاقات جالبی که دلیل عنایت حضرت‌ زهرا(س) به این اثر است، حکایت آتش‌سوزی چاپخانهٔ قدس مشهد است که این کتاب برای اولین‌بار در آنجا به چاپ رسیده بود. ماجرا از این قرار است که پس از چاپ این کتاب درحالی‌که کتاب‌ها برای تحویل آماده می‌شد، چاپخانه دچار حریق می‌شود و غیر از کتاب‌های شرح خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) تمام کتاب‌های موجود در چاپخانهٔ سوخته و ازبین می‌رود.

  چرا شرح بر خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) برای آیت‌الله‌ زنجانی مهم بود؟

فارغ از ارادت ویژه‌ای که ایشان به جدهٔ بزرگوار خویش، حضرت‌ زهرا(س) داشت، اهمیت شرح خطبه آن حضرت در نزد ایشان را در دو موضوع مهم می‌توان خلاصه کرد؛ اول اینکه ایشان احاطهٔ بالایی به موضوعات تفسیر، حدیث، کلام و ادبیات عرب داشت و به همین دلیل از جایگاه علمی و ارزشمند خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) آگاه بود بنابراین همواره سعی داشت با شرح و نشر این خطبه، گوشه‌ای از عظمت معنوی و علمی حضرت صدیقهٔ ‌طاهره(س) را برای همه آشکار کرده و اثبات کند که دوری‌گزیدن از مردان نامحرم و در خانه‌ نشستن و به کار تربیت فرزند پرداختن مانع کسب کمالات آن حضرت نشده، بلکه تا آنجا می‌رسد که خانهٔ آن حضرت محل نزول فرشتهٔ وحی و برکات الهی شده و جایگاه به ظهور رسیدن امامان راستین اسلام و منجی عالم بشریت شده است. دوم، ماجرای رویایی بود که بیان شد و نشان از رابطهٔ معنوی آیت‌الله و مادر سادات است. چنانچه در چاپ سوم شرح خطبه که در سال ۱۳۷۶ شمسی به زیور طبع درآمد به این نکته اشاره می‌فرمایند که نگارش این کتاب عنایت و لطف حضرت‌ زهرا(س) به ایشان بوده است.

در این خصوص به خاطره‌ای اشاره می‌کنم :سال 1376 که آغاز شاگردی من در محضر آیت‌الله ‌زنجانی بود، حضرت استاد در پایان درس تفسیر و شرح منظومه که در شب دوم رمضان ۱۴۱۸ قمری بود، کتاب شرح خطبه را که تازه به چاپ رسیده بود به بنده هدیه کرد و با قلم و دستخط مبارک خویش چنین نوشت: «بسمه تعالی / بلبل از فیض گل آموخت سخن / ورنه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش. عنایات سبحانی که مظهرش صدیقهٔ ‌‌طاهره(س)، سیدةنساءالعالمین من‌ الاولین‌ و الآخرین ‌علیها و علی ‌بعلها أفضل‌ صلوات المصلین دستگیری نمود و بحمدالله این اثر ظاهر شده در دو مجلد برای سومین‌بار به طبع رسید به آقای وحید قنبری‌راد هدیه شد. ان‌شاالله از توسل به صدیقهٔ کبری و تذکر اینجانب غفلت ننمایند.»

 

آنچه در شرح خطبهٔ فدکیه آمده است چه برداشتی در بحث دفاع از ولایت به مخاطب می‌دهد؟

اندیشه حضرت‌ زهرا(س) برگرفته از فلسفهٔ ظهور اسلام است. خداوند متعال، اسلام را برای جلوگیری از تفرقه فرستاد: «وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ‌اللهِ جَمیعاً وَلاتَفرقوا» همچنین در روایات اهل‌سنت و شیعه از ولایت علی(ع) و اهل‌بیت طاهرین(ع) آن حضرت به‌عنوان «حبل‌الله المتین» یاد شده است. به‌عنوان مثال؛ حاکم حسکانی روایتی را با سند آورده است که پیامبر خاتم(ص) فرمود: هرکس دوست دارد تا سوار بر کشتى نجات شده و به ریسمان محکم تمسّک جوید و به ریسمان متین خداوند چنگ زند، پس باید ولایت على را پذیرفته و به هادیان از اولادش اقتدا کند. همچنین قندوزى به سندش از ابن‌عباس نقل کرده که گفت: ما نزد پیامبر بودیم که مردى اعرابى وارد شد و عرض کرد: اى رسول خدا! از شما شنیدم که فرمودید: «وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ‌اللهِ» ریسمان خدا که باید به آن چنگ بزنیم چیست؟ پیامبر در این هنگام دستش را بر دست علی زد و فرمود: به این مرد تمسّک جویید که او ریسمان محکم خدا است. این دو موردی که بیان شد از منابع اهل‌سنت است که در آن حبلُ‌اللّه، همان ولایت اهل‎بیت دانسته شده است.

بنابراین خطبهٔ فدکیه همانند قرآن بر مدار ولایت که همان حبل‌الله است، قرار دارد و امت اسلام را از تفرقه می‌رهاند. بنابر اعتقاد مرحوم آیت‌الله ‌زنجانی، قسمت عمدهٔ خطبه در دفاع از ولایت و معرفی امیرالمومنین(ع) است. خطبه، یادآور فداکاری‌ها، جانفشانی‌ها و مقاومت‌های امام علی(ع) و بیان حق مسلم اهل‌بیت(ع) است. مطالب مهم دیگری که در خطبه به آن‌ها تأکید شده مباحثی چون بازگشت جاهلیت در لباس اسلام، ازدست‌رفتن سعادت مسلمانان، سپردن سرنوشت امت محمد به نااهلان و گرفتاری در فتنه‌ای بزرگ است.

 

آیت‌الله ‌زنجانی در کتاب چه محورهایی برای شرح خطبه در نظر گرفته است؟

خطبه دارای محورهای هفت‌گانه‌ای است که در کتاب به آن پرداخته شده است. هریک از این محورها، هدف مهمی را روشن کرده است؛ طرح مسألهٔ توحید و صفات پروردگار و أسمای حسنی و هدف آفرینش محور اول است. محور دوم، تبیین مقام والای پیامبر، وظایف، ویژگی‌ها و اندیشه‌های والای آن حضرت است. بیان عظمت و اهمیت قرآن و عمق اسلام، فلسفه و اسرار احکام و پند و اندرزهایی در این رابطه محور سومی است که حضرت‌ زهرا(س) به آن اشاره دارند. محور چهارم؛ یادآوری و معرفی خویش به‌عنوان فرزند رسول‌الله و بیان خدمات پیامبر است. حضرت‌ زهرا(س) در این محور تفاوت بین اسلام و جاهلیت را بیان فرموده و یادآور می‌شوند که آنکه آن‌ها را از جاهلیت نجات داد، شخص رسول‌الله(ص) بود. تبیین رویدادهای بعد از رحلت پیامبر و تلاش مذبوحانه اهل نفاق برای محو اسلام محور پنجم سخنان حضرت‌ زهرا(س)است. طرح ماجرای غصب فدک و پاسخ به بهانه‌های واهی غاصبان محور بعدی سخنان حضرت فاطمه در خطبهٔ فدکیه است. در پایان آن حضرت برای اتمام حجت، از گروه انصار و اصحاب راستین پیامبر استمداد می‌طلبند و گفتار خود را با تهدید به عذاب الهی پایان می‌دهند. این محورهای هفتگانه تحت‌الشعاع موضوع ولایت است. بنابراین نشر خطبهٔ فدکیه به‌عنوان سند راهبردی وحدت مسلمین باید مورد توجه همهٔ مسلمین قرار گیرد. علمای شیعه باید محتوای وحدت‌آفرین این خطبهٔ ارزشمند را برای علما و امت اسلام تبیین کنند زیرا شخصیت حضرت‌ زهرا(س) مورد وثوق و احترام برادران اهل سنت است و از آنجا که سند خطبه در کتب آنان نقل شده می‌تواند محور وحدت قرار گیرد.

 

آیا در این کتاب، علاوه‌بر محتوای خطبهٔ فدکیه به زندگی حضرت‌ زهرا(س) هم اشاره شده است؟

تلاش مرحوم آیت‌الله‌العظمی زنجانی در شرح این خطبه، شرح اندیشه‌ای است که در خطبه آمده و آن خطبه هم تنها گوشه‌ای از زندگی و اندیشهٔ متعالی آن حضرت است. حضرت‌ زهرا(س) در کلام گهربار امام زمان(عج) به‌عنوان الگوی برجسته‌ای برای آن حضرت یاد شده‌اند. بنابراین دست‌یافتن به اندیشه‌های والای حضرت‌ زهرا(س) جز توسط امام معصوم قابل دسترسی نیست. آنچه که در خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) به دست می‌آید تنها گوشه‌ای از اندیشه‌های آن حضرت است. خطبهٔ فدکیه، حکایت از علم الهی حضرت صدیقهٔ طاهره و اتصال این علم به منبع وحی الهی دارد و همانطور که در روایات آمده فرشته وحی پس از رحلت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام تا پایان حیات حضرت‌ زهرا(س) بر ایشان نازل می‌شده است. این خطبهٔ بلند و پرمعنا که آن حضرت در مسجد مدینه بیان فرموده‌اند، به‌دلیل معارف ناب و آموزه‌‌های فراوانی که در آن موجود است، مورد توجه بسیاری از علما و پژوهشگران به‌ویژه حضرت آیت‌الله‌ زنجانی قرار گرفته است.

در قسمتی از خطبه عصمت حضرت فاطمه(س) بر ما روشن می‌شود. حضرت‌ زهرا(س) می‌فرمایند: «این اولین و آخرین گفتار با شماست و آنچه را که می‌‌گویم غلط و اشتباه نیست و کارهایی را که انجام می‌‌دهم برخلاف حق نیست.» و نیز می‌‌فرمایند: «ستایش مخصوص خداوندی است که مرا به جهت دینش تربیت نمود و مرا رها نکرد که چیزی غیر از او را بپرستم.»

آن حضرت با این کلام عصمت خود را بیان کرده و به همین جهت برای اولین و آخرین‌بار مصونیت خویش را از هرگونه خطایی در سیره و گفتار اعلام می‌دارند. مرحوم آیت‌الله ‌زنجانی معتقد بود به‌جهت همین خطاناپذیری گفتار و کردار این بانوی بزرگوار است که سراسر زندگی علمی و عملی ایشان به‌عنوان الگو و سرمشق اطمینان‌بخش برای کسانی است که به‌دنبال طی طریق کمال هستند. سیرهٔ فاطمی چراغ راه پویندگان حقیقت است. کلام حضرت فاطمه(س) دربردارندهٔ مباحث مهمی در باب خداشناسی، نبوت، قرآن‌شناسی، امام‌شناسی، اهل‌بیت‌شناسی، معادشناسی، احکام فقهی، فلسفهٔ احکام و نیز مباحث اخلاقی است. بر طبق آنچه که آیت‌الله در شرح خطبهٔ صدیقهٔ طاهره بیان کرده؛ اسناد معتبر تاریخی ازجمله مروج‌الذهب مسعودی، سقیفه و فدک جوهری و شرح نهج البلاغهٔ ابن ابی‌الحدید به استناد این خطبه به صدیقهٔ طاهره گواهی داده‌اند.

طبق پژوهشی که دربارهٔ خطبهٔ فدکیه انجام دادم، به این نکته دست یافتم که سخنان حضرت فاطمه(س) اولین سخنی است که بعد از رسول‌ گرامی ‌اسلام بر محور قرآن بیان شده است و در واقع اولین کلامی است که فرمایش پیامبر در حدیث‌ ثقلین را به منصهٔ ‌ظهور رسانده است. به بیانی دیگر این خطبه اولین تفسیر کاربردی قرآن است که با قراردادن قرآن و سنت، خط سیر هدایت بشر را به تصویر کشیده است. حتی قبل از سخنان امیرالمؤمنین(ع) بیان شده و خط و مشی سخنان سایر معصومین را ترسیم نموده است. خطبهٔ فدکیه الگویی را در دست امامان معصوم قرار داده است. شیوهٔ سخن‌وری، صراحت و شجاعت همراه اقتدار در بیان، استدلال و اتقان مطالب توسط آن حضرت در مسجد پیامبر به‌گونه‌ای بود که همگان را به تعجب واداشت تا آنجا که خلیفهٔ دوم ادعا کرد این سخنان را علی به آن حضرت تعلیم داده است. می‌توان به جرأت بیان داشت که امامان معصوم سرمشقی برگزیده در سیره و گفتار خود نهاده و به ارث برده‌اند.

 

آیا آیت‌الله ‌زنجانی آنگونه که باید در شرح خطبهٔ فدکیه موفق عمل کرده بود؟

مرحوم استاد از معدود علما و بزرگان جهان شیعه بودند که در معقول و منقول جامعیت داشت. ایشان علاوه‌بر هوش و ذکاوت سرشاری که داشت، در دامن بزرگمرد مجاهدی چون مرحوم آیت‌الله‌العظمی سیدمحمود حسینی زنجانی معروف به میرزامحمود امام‌جمعه پرورش یافته بود. ایشان در فهم آیات قرآن و روایات دارای نگرشی ژرف بوده و سرآمد زمان خویش بود. در تسلط بر علوم عقلی در زمرهٔ شاگردان برجستهٔ امام راحل و علامه طباطبایی و مورد توجه ویژهٔ آن دو بزرگوار بود. مرحوم علامه ‌طباطبایی در مصاحبه‌ای از آیت‌الله‌ زنجانی به‌عنوان یکی از پنج شاگرد برجستهٔ خویش نام برد که در فلسفهٔ اسلامی صاحب‌نظر بوده و بر آن احاطهٔ کامل دارد. آزاداندیشی و انصاف بالای علمی در کنار تسلط بالای ایشان به علم لغت، ادبیات عرب، فقه و تفسیر قرآن، حدیث، فقه و اصول، اخلاق، عرفان، فلسفه، کلام اسلامی و رجال، از ایشان عالمی ممتاز و زبانزد همگان ساخته بود. مقام ‌معظم‌ رهبری از ایشان به‌عنوان عالمی برجسته و ذوفنون که کانون توجه فرزانگان و اصحاب اندیشه و هنر بود، نام برده‌اند. بنابراین می‌توان گفت خطبهٔ فدکیه در این دوران توسط یکی از برجسته‌ترین فقیهان و عالمان شرح داده شد.

آیت‌الله در زمانی به شرح خطبه پرداخت که این خطبه حتی از نهج‌البلاغه و صحیفهٔ سجادیه مهجورتر بود. ایشان بدون هیچ تعصب و فارغ از هرگونه عواطف پیش‌داورانه، خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) را از لحاظ سند، محتوای ادبی، مضامین بلند کلامی، عرفانی و اخلاقی در اوج یافت و شرح این خطبه را در ایام فاطمیه و بر منابر آغاز کرد. دقت در شرح مکتوب بیانگر مداقهٔ آیت‌الله بر سطرسطر خطبه از بُعد علمی است.

 

یکی از اماکنی که آیت‌الله ‌زنجانی با جوانان ارتباط ویژه و پدرانه‌ای داشت، مسجد امام‌صادق(ع) خیابان دانشگاه (مشهد) بود. آیا ایشان در مسجد هم به معرفی خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) می‌پرداخت؟

عمدهٔ زمانی که ایشان در مسجد امام صادق(ع) حضور داشت برای اقامهٔ نماز و با هدف ارتباط با دانشجویان دانشکدهٔ علوم و دانشکدهٔ علوم پزشکی بود تا به بیان احکام و رفع‌شبهات این قشر بپردازد، به همین دلیل فرصت اینکه مطالب این خطبه را در این اوقات منتقل کند، نبود مگر برای کسانی‌که به‌طور خاص در خصوص این شرح مراجعه می‌کردند و یا اینکه در برخی منبرها فرصت بیان مطالبی از خطبهٔ فدکیه پیش می‌آمد. وقتی هر مخاطبی پای صحبت‌ها و نصایح پدرانه و شیرین ایشان می‌نشست، تأثیر سیرهٔ رفتاری و گفتاری خطبهٔ حضرت‌ زهرا(س) را در ایشان می‌یافت. من معتقدم اندیشه‌های حضرت‌ زهرا(س) در کلام ایشان تبلور داشت.

 

در ابتدای صحبت از ماجرای رویای آیت‌الله و توصیهٔ معنوی به نگارش کتاب شرح خطبه گفتید. رابطهٔ عاطفی آیت‌الله ‌زنجانی با حضرت‌ زهرا(س) دارای چه ابعاد دیگری است؟

آیت‌الله ‌زنجانی از ناحیهٔ پدری از سادات منتسب به امام سجاد(ع) و از ناحیهٔ مادری به امام موسی کاظم(ع) انتساب داشت. طبیعتاً رابطهٔ عاطفی ایشان خارج از ارتباط علمی و ارادت به جایگاه حضرت‌ زهرا(س)، جنبهٔ‌ فرزندی نیز داشت. این تعلق نَسَبی موجب شده بود که هرگاه نام حضرت صدیقهٔ طاهره برده می‌شد، اشک در چشمانش حلقه می‌زد. در مکتوبات اهتمام داشت که نام خانوادگی ایشان حسینی ‌زنجانی نوشته شود. خاطرهٔ دیگری که از ارتباط عاطفی ایشان با حضرت‌ زهرا(س) حکایت دارد اینکه؛ ظهر جمعه‌ای یکی از سادات اهل فضل که دارای سن بالا و نابینا بود خدمت ایشان رسید و خطبهٔ حضرت در جمع زنان انصار را از حفظ خواند. مرحوم آیت‌الله ‌زنجانی زیر لب با این فرد همخوانی کرد و از آغاز تا پایان خطبه گریست، گویا در مقابل صدیقهٔ ‌طاهره نشسته بود. استاد در همه‌حال و هر کاری از توسل به حضرت صدیقه غافل نبود و حتی در زمان انجام استخاره‌ها با صلوات خاصهٔ حضرت‌ زهرا(س) از خداوند طلب خیر می‌کرد و معتقد بود اگر این صلوات معروف را قبل از استخاره بخوانیم هر چه از قرآن در پاسخ استخاره به ذهن برسد، گویا وحی شده است و آن صلوات این بود: «اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَبیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنیهَا وَ سِرِّالمُستَودَعِ فِیهَا، اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تَفعَل بِی مَا أنتَ أهلُه وَ لَاتَفعَل بِی مَا أنَا أهلُه»

 

یکی از مسائل مهم جامعهٔ ما مسئلهٔ حجاب زن مسلمان است. آیا در خطبهٔ فدکیه یا حواشی مربوط به این مسئله اشاره شده است؟ برداشت آیت‌الله در این زمینه برای مخاطب چیست؟

خطبهٔ فدکیه در ضمن روایتی بیان شده است که ابتدا راوی از کیفیت ورود حضرت فاطمه به مجلسی که در مسجد مدینه برای رحلت پیامبر برگزار شده بود سخن به میان آورده و سپس به نقل خطبه از زبان گهربار آن حضرت پرداخته است.

مرحوم آیت‌الله ‌زنجانی تنها به شرح اصل خطبهٔ حضرت صدیقهٔ ‌طاهره پرداخته و ذهن خواننده را بر روی مطالب بیانی آن حضرت متمرکز کرده و به حواشی نپرداخته است. در این خطبه مستقیماً صحبتی از حجاب و عفاف به میان نیامده، اما نقل ابتدایی راوی به‌خوبی از جایگاه عفاف و حجاب در نزد حضرت‌ زهرا(س) پرده برداشته و راهکاری خداپسندانه برای حضور زنان در جامعه مطرح می‌کند، ضمن آنکه این نوع ورود با تدبیر حضرت‌ زهرا(س) به مجلس همراه با رعایت تمامی جوانب، حکایت از آن دارد که ایشان با برنامه‌ای حساب‌شده و به‌دور از هرگونه هیجان و احساسات به دفاع از ولایت پرداخته‌اند. شایسته است به بیان کیفیت شرکت آن حضرت در مجلس مسجد مدینه بپردازم: بنابر نقل راوی این خطبه، هنگامی‌که حضرت فاطمه(س) مطلع شدند مهاجرین و انصار در مسجد جمع شدند، برخاستند و پوششی که شبیه روسری‌های بلند الان است و به خمار معروف بود بستند، به‌نحوی که تمام سر و گردن را پوشاند. جلباب، پوشش سراسری که روی لباس انداخته می‌شود و به عبا در مناطق عرب‌نشین و چادر در بین مردم ما معروف است را هم بر سر مبارک‌شان انداختند که تمام بدن پوشیده شد. راوی در ادامه می‌گوید: حضرت همراه با گروهی از یاران خویش به‌سوی مسجد حرکت کردند. آنان حضرت را چون نگین درخشانی در میان خویش گرفتند و با آن حضرت همراهی کردند. چنانچه ملاحظه می‌کنید؛ اول مسئلهٔ پوشش شخصی حضرت بوده است که چگونه خود را برای حضور در اجتماع و مسجد پوشاندند و بعد مسئلهٔ همراهان است. همراهان به دو دلیل حضور داشته‌اند؛ عدم اشراف نامحرم بر وجود مطهر حضرت‌ زهرا(س) و حفظ وقار آن حضرت و دوم یاری‌کردن ایشان. همان‏طور که امروز اگر کسی برای حضور در مجلس احتجاج حرکت می‏کند گروهی از همفکرانش نیز او را همراهی می‌کنند. زمانی هم که آن حضرت وارد مسجد می‌شوند بین ایشان و مردان حاضر در جلسه پرده‌ای آویخته می‌شود. بنا به روایت تاریخ همین که حضرت وارد می‌شوند دستور می‏دهند که پرده‌‏ای بین ایشان و دیگران بیاویزند که برای حفظ آن حضرت از نگاه نامحرم صورت می‌گیرد. این مسأله از همین‌جا به‌صورت سنت درآمده و در مجالس مذهبی رعایت می‌شود.

اما دیدگاه مرحوم آیت‌الله ‌زنجانی در موضوع حجاب و عفاف که قطعاً متأثر از سیرهٔ حضرت‌ زهرا(س) بود بسیار شفاف و سازنده است. ایشان معتقد بودند که حجاب ضروری دین است و هر کسی که منکر این ضروری دین باشد از دایرهٔ دین خارج شده و کافر است. ایشان با استناد به نظر آیت‌الله‌ سیدمحمود حسینی ‌زنجانی این نظر را بیان می‌کردند. پدر آیت‌الله از مخالفین به حکومت رسیدن رضاشاه و بعدها در ردیف منتقدین سرسخت او بود به این دلیل که رضاشاه منکر حجاب شده بود. به اعتقاد او ضروری دین را انکار کرده و کافر می‌دانست و می‌فرمود: هر کسی که در کفر رضاشاه شک کند من در ایمان او شک می‌کنم .

نکتهٔ مهمی که در رفتار اجتماعی آیت‌الله ‌زنجانی باید به آن توجه شود شیوهٔ برخورد با بانوان بود. مرحوم آیت‌الله ‌زنجانی برای ورود خانم‌ها به محضر شریف خویش سخت‌گیر روی پوشش نبود و اجازه می‌داد هر فردی با هر عقیده‌ای خدمت ایشان برسد اما در فرصت مقتضی و با روشی هوشمندانه به رعایت حجاب و پوشش تذکر می‌داد. او معتقد بود مهم‌ترین راه برای جلوگیری از بی‌حجابی و بدحجابی و حفظ عفت، تلاش دولت‌ها برای تسهیل ازدواج است. ایشان صراحتاً عنوان می‌کرد که به‌جای برگزاری همایش‌ها و سمینارهایی که بار علمی لازم را ندارد دولت هزینهٔ آن‌ها را صرف ساختن خانه برای جوانان کرده و مسیر ازدواج آسان را فراهم کند تا بیشتر مشکلات کشور حل شود. ایشان برای بانوان ارزش زیادی قائل بودند و تخریب‌کنندگان جایگاه و مقام زن را صراحتاً مورد نقد قرار می‌داد. ایشان همواره بانوان را به کسب مدارج عالیهٔ علمی و معنوی تشویق می‌کرد.   

خواندنی ها
مطالب بیشتر
توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

در گفتگو با بانو مجتهده زهره صفاتی و دکتر مریم معین‌الاسلام عنوان شد

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم

چند روایت خواندنی از زنان تازه‌مسلمانی که به حضرت‌ زهرا(س) و حجاب فاطمی‌ ارادت دارند

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم