به گزارش خیمه مگ، استان بوشهر در حماسه دفاع مقدس نقش بهسزایی داشت و در این راه شهدای بسیاری را تقدیم کرده است، بزرگترین پایگاههای نظامی کشور در استان بوشهر قرار دارد و طی هشت سال دفاع مقدس این استان در جبهههای زمینی، هوایی و دریایی نقش ویژه و مهمی ایفا کرد، هرچند شهدایش آنچنان که باید و شاید به نسل امروز همچون دهه هشتادیها و نودیها معرفی نشدهاند.
در این راستا خبرگزاری قصد دارد در قالب پروندهای ویژه و نگاه به تاریخ مجاهدت شهدا و رزمندگان این استان در دوران دفاع مقدس، به معرفی آنان بپردازد.
شهید احمد آذرکشت
شهید «احمد آذرکشت» دهم مرداد ۱۳۴۵، در روستای زیارت از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد، پدرش علی و مادرش سلطان نام داشت، تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و هفتم خرداد ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، سینه، پهلو و کمر، شهید شد و در نهایت پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند.
روایت ستار فتحی همرزم این شهید
منطقه عملیاتی فاو کمتر از دو ماه از آزادسازی خود را تجربه مینمود، حال و هوای خاصی داشت، لذت خدمت در جبههها را زمانی بیشتر حس کردم که با سردار بزرگ جبههها، پاسدار احمد آذرکشت هم رزم شدم، لذتی که نه در مراحل قبل و نه بعد از آن درک ننمودم، ایمان، اعتقاد، شوخ طبعی، جدیت در عمل به وظایف و راز داری، همه باعث شده بود که وقتی کنار احمد باشی حس شاد بودن و سرزندگی داشته باشی.
اوقات فراغت را با ذکر خاطرات گذشته و خاطرات جنگ و جبهه برای هم میگذراندیم، یکی از روزها، نزدیک غروب به تماشای امواج اروند نشسته بودیم و ساحل خشن اروند را در فاو که با سیمهای خار دار کلافهای در چند ردیف بهم فشرده و در جلوتر وجود بشکه انفجاری که قبل از موانع خورشیدی به هم تنیده شده بودند، سدی به ظاهر مستحکم در ساحل فاو ایجاد کرده بود، با حالتی طنز آلود که میخواست حقیقتی را بیان نماید، گفت: "ستار اگر گربهای در این موانع گرفتار شود، پس از چند روز میتواند خود را خلاص نماید؟ " و من که هیچ راه نفوذی برای عبور کوچکترین جانداری نمیدیدم، گفتم هرگز! ادامه داد: "راستی که رزمندگان با قدرت لایزال خدایی، ایمان و اعتقاد خود توانستند این موانع را پشت سر بگذارند". سپس اشاره به فرمایشات امام (ره) داشت که: "فاو را خدا آزاد کرد".
روزی هم گفت: آنان که تا به حال به جبهه اعزام نشدهاند برای نسلهای بعد از خود چه جوابی دارند؟ آنانی که نسل آینده را از شنیدن این خاطرات غرور آفرین محروم ساختهاند.
اما افسوس که فرصت بازگویی به نسل بعد از خود هیچوقت برای او پیش نیامد، سه روز پس از این دیدار، هنگام برگشت از مرکز مخابرات و پس از اعلام روز مرخصی جهت برگزاری مراسم عروسی، قلب پاکش هدف ترکش توپ فرانسوی قرار گرفت.
وقتی به بالای سرش رسیدم، در حالی که ذکر یا حسین بر لب داشت نجوایی نیز با پدر خود میکرد.
۲۷ خرداد ۶۵ گواهینامه شهادتش را با اهداء قلبش دریافت نمود.