به گزارش خیمه مگ،این اثر در واقع شامل برشهای کوتاهی از زندگی و زمانه امام سجاد (ع) است و ششمین جلد از مجموعه چهارده جلدی"چهارده خورشید، یک آفتاب" به شمار می رود.
نویسنده در این کتاب کوشیده با تکیه بر احادیث و روایات در قالب ۱۰۰ برش کوتاه، زندگی امام زین العابدین (ع) را روایت کند.
در بخشی از این کتاب آمده است؛
مدتها میگذشت از عاشورا. غذا که میآوردند برایش، نمیخورد. گریه میکرد، میگفت: «بابایم گرسنه بود که شهیدش کردند.» خدمتکارش گفت: «آقا وقتش نرسیده که دیگر گریه را کنار بگذارید؟»
گفت: «یعقوب یک یوسف بیشتر نداشت، آن قدر برای همان یکی گریه کرد که چشمهایش سفید شد. من جلوی چشم خودم، هجده یوسف را دیدم که یکی یکی افتادند زمین.»
گریه کرد. خدمتکارانش هم.
لازم به ذکر است که از دیگر کتابهای این مجموعه میتوان به «تا همیشه آفتاب»؛ برشهایی کوتاه از زندگی و زمانه امام زمان (ع) نوشته فرشته سعیدی؛ «آفتاب آخرین»؛ اثر مهدی قزلی درباره زندگی پیامبر گرامی اسلام (ص)، «آفتاب بر نی»؛ روایت داستانی از زندگانی امامحسین (ع) نوشته زینب عطایی، «آفتاب در محراب»؛ روایت داستانی از زندگانی امامعلی (ع)، «آفتاب دانش»؛ روایت داستانی از زندگانی امام محمد باقر (ع) نوشته بهزاد دانشگر؛ «مادر آفتاب»؛ روایتی داستانی از زندگی حضرت فاطمهزهرا (س) بهقلم مهرالسادات معرکنژاد و «به شرط آفتاب»؛ روایتی از زندگی و زمانه امامرضا (ع) نوشته لیلا شمس اشاره کرد.