به گزارش خیمه مگ،به مناسبت ایام ذکر و دعا و مناجات و تبیین اهمیت دعا بویژه در دهه سوم ماه شعبان و در آستانه ورود به ماه مبارک رمضان، در گفت و گو با حجتالاسلام و المسلمین میرزا احمد اسدی مفهوم مناجات و دعا را به بحث نشسته است.
ابتدا از اقدامات مثبتی که اهالی خبرگزاری حوزه به عمل میآورند تشکر میکنم، در حد خود قابل توجه میباشد و به نوعی تعظیم و بزرگداشت شعائر دینی و گرامیداشت و معرفی گنجینه گرانبهای معنوی مناجاتها و ادعیه نیز میباشد، این اقدامات آرام آرام در جامعه و حتی در بین حوزویان و حوزه های علمیه آثار مثبت خویش را آشکار خواهد نمود، کمترین اثر این اقدامات این است که طلاب یا کاربران فضای مجازی و ارباب جراید و مطبوعات با این دعاها آشناتر میشوند. و به تدریج این کارهای فرهنگی و تبلیغی موجب ایجاد یک فرهنگ متعالی قرآنی میگردد.
حقیقت قرآن و دعا
همانطوری که مستحضر هستید عرفا قرآن و دعا را یک حقیقت واحده میدانند و به تعبیر امام راحل «ادعیهای که از ائمه علیهمالسلام وارد شده است، قرآن صاعد است. صحیفه امام ج19 ص 286»؛ حقایقی که از بالا به پایین و از مقام اجمال به کثرت و از مقام وحدت به تفصیل میآید قرآن است و از مطالبی که از عالم کثرت به مقام وحدت میرسد تعبیر به «دعا» میکنند. اگر ادعیه ائمه (ع) را بررسی کنید، به همان حقایق موجود در آیات قرآن منتهی میشوند، اما به زبان دیگری بیان شدهاند؛ لذا این اقدامات گرانسنگ خبرگزاری حوزه به نوعی تبلیغ و ترویج معارف قرآنی و قرآن میباشد؛ و قابل تقدیر است.
لزوم تهیه متون عرفانی بر اساس مکتب اهل بیت (ع)
جا دارد در همین جا متعرض مقدمه ای شوم که در حقیقت یک آرزو است و از قدیم آرزو داشتم که با اساتیدم نیز مطرح میکردم چه خوب است، کتاب های عرفانی جدیدی بر اساس آیات قرآنی و روایات اهل بیت (ع) تدوین و تنظیم گردد. چرا که عرفان نظری مصطلح که از قدیم الایام در حوزهها رائج بوده و صد البته بسیار جامع و غنی نیز میباشد، مخصوصا در مباحث توحیدی که مشحون از معارف و قواعد توحیدی است. برخی مطالب این صحف عرفانی جز از محضر وحی و مصدر عصمت ممکن نیست، صادر بشود، بهر حال عرض من این است که چه میشد که اساطین حکمت و عرفان ما مبتنی بر معارف اهل بیت (ع) بنویسند، مثلا علامه حسن زاده آملی در شرحی که بر فصوص دارند و قابل ملاحظه است، به همان سبک و سیاق سایر فصوص و با همان ادبیات و قالب، فصلی بر فصوص 27 گانه محی الدین به نام «فص حکمت العصمتیه فی کلمةالفاطمیه» افزودهاند.
لزوم توجه به معارف صادره از چشمه زلال عصمت در قالب ادعیه و مناجات ها
اگر سری به نهج البلاغه مولی امیر المومنین بزنیم، پر است از معارف توحیدی آن هم در سطح بالا، بعضی اساطین حکمت و عرفان ما میگفتند؛ که چرا عرفای بزرگ ما از نهج البلاغه غافل بودهاند، در این خطبهها نکات عمیقی یافت میگردد که میتواند منبع عرفان اصیل باشد؛ در کتب عرفانی گاهی برای بیان یک نکته علمی صفحات زیادی نگاشته میشود، اما همین مطلب در کلام معصوم بسیار کوتاه و گزیده و رسا بیان شده است؛ مرحوم علامه مطهری نیز در این باب ورودی داشتهاند و در الهیات نهجالبلاغه، مطالبی را نیز گفتهاند و من هم از کتاب ایشان الهام گرفتم و بیش از 15 سال است در الهیات نهجالبلاغه کار میکنم،همچنین مرحوم علامه طباطبایی در نوشتههای خود به طور فراوان به نهج البلاغه و معارف توحیدی آن استناد میکنند. بعد از نهج البلاغه علوی ادعیه صادره از مشکات نورانی خاندان عصمت میتواند، مهمترین ماخذ دریافت معارف الهی باشد و در بین این ادعیه و مناجاتها از جمله مناجات شعبانیه، دارای درخشش خاصی است که انصافا برای تبیین و تالیف و تصنیف در مقوله مسائل الهی و معرفتی بسیار بسیار بلند و بالا است.
مناجات شعبانیه از ماخذ قابل توجه برای کسانی است که در سیر و سلوک علمی و عملی میباشند؛ خدا رحمت کند امام راحل را که بسیار به این مناجات عنایت داشتند و شاید هم وجه عنایت ایشان این بود که میخواستند این معارف را آرام آرام در بین حوزهها متعارف کنند، البته ایشان در مقام روحی و معنوی بودند که این مطالب ایشان را دلخوش میکرد، اما گویا میخواستند را رواج هم بدهند. مناجات شعبانیه در بین ادعیه و سائر مناجات ها از منابع عظیم معرفتی ماست و جایگاه بسیار مهمی در این جهت دارد.
مناجات در لغت و اصطلاح و تفاوت آن با دعا
نکته اول اینکه، کلمه مناجات جمع نیست و از نظر رسم الخطی نیز باید با تا مدوّر "ة" به این صورت " مناجاة" نوشته شود و مصدر باب مفاعله میباشد، نکته دیگر اینکه فرق بین مناجات و دعا! در بین امامیه از بعض ادعیه تعبیر به مناجات شده است؛
چرا به بعضی ادعیه، مناجات اطلاق میگردد و بعضی دعا؟ آیا فرق بین این دو هست که بزرگان به برخی از ادعیه اطلاق مناجات میکردند؟ مناجات از ماده " ن ج و " است و نجوی به نوعی در بردارنده مفهوم «خلوت» نیز میباشد "مناجاة" گفتگویی محرمانه به دور از دیگران و راز و نیازی سرّی بین عاشق و معشوق است؛ لذا مناجات، خلوت کردن و سرّی سخن گفتن است،اما دعا به معنای ندا دادن است و دعوت کردن و از کسی یاری خواستن میباشد.
نجوای مذموم و ممدوح و جایگاه آن در فقه و قرآن
گاهی اصطلاح نجوی در بین عوام به معنی درگوشی حرف زدن است و این مطلب در اخلاق مذموم است، در قرآن کریم هم از نجوای شیطان به عنوان نجوای مذموم یاد شده است «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطان؛ مجادله آیه 10»؛ البته در فقه هم مسئله نجوی مطرح شده است، مثلا در احکام فقهی آمده است نماز گزار میتواند در حال نماز هر نوع مناجاتی با خدا داشته باشد، در روایتی صحیح السندی آمده است «لَا بَأْسَ أَنْ يَتَكَلَّمَ الرَّجُلُ فِي صَلَاةِ الْفَرِيضَةِ بِكُلِّ شَيْءٍ يُنَاجِي بِهِ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ من لا یحضره الفقیه ج 1 ص 316» لذا در فقه هم بحث نجوی مطرح شده است که نجوی چیست؟ انسان در نماز میتواند هر حرفی بزند، اما به عنوان مناجات، مناجات یعنی رازگویی با خدای متعال و مخاطب ما هم خدا میباشد،لذا محقق حلی نیز در شرایع ج 1 ص 82 میفرماید «يجوز أن يدعو به کل دعاء يتضمن تسبيحا أو تحميدا أو طلب شيء مباح من أمور الدنيا و الآخرة قائما و قاعدا و راكعا و ساجدا و لا يجوز أن يطلب شيئا محرما و لو فعل بطلت صلاته» البته در اینجا تعبیر به دعا میکنند و مراد مناجات است.
مانند مناجاة شعبانیه را سراغ ندارم
امام خمینی (ره)میگفتند: من سراغ ندارم دعایی مانند مناجاة شعبانیه را که مورد توجه همه ائمه بوده باشد و ائمه (ع) این دعا را در ماه شعبان میخواندند و مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی هم در مراقبات میفرمایند: «این مناجاة را اختصاص به ماه شعبان ندهید و در همه سال بخوانید و اهل معرفت در این ماه با این مناجات انس داشتند.» اینها حرف هایی بود در حاشیه و خارج بحث که انشا الله همه ما بتوانیم از معارف بلند ادعیه و این مناجات بلند مرتبه بهرههایی ببریم.