به گزارش خیمه مگ، حضرت آیتالله مظاهری از اساتید اخلاق، صاحب تألیفات متعدد در زمینههای مختلف از جمله مباحث اخلاقی و به ویژه در رابطه با خانه و خانواده هستند و یکی از تألیفات ایشان کتاب «اخلاق در خانواده» است که در آن به مسائل مرتبط با روابط خانوادگی و زناشویی پرداختهاند و مطلب حاضر بخشی از کتاب مزبور است که در آن به پیامدهای اختلافات خانوادگی و راهکارهای حل این اختلافات پرداخته شده است.
در خانه به یکدیگر آفرین بگوئید؛ تقصیرپذیر باشید؛ مخصوصاً به آقایان محترم که زیر بار نمیروند بگویم. تقاضا دارم که اگر یک وقت عصبانی شدی، که نباید بشوی، اگر بد گفتی که نباید بگوئی، وقتی غضب برطرف شد فوراً عذرخواهی کن؛ فوراً تقصیر را به گردن بگیر؛ این زیر بار رفتن یک خودسازی است.
خانه باید برای ما مکتب باشد. بهترین مکتبها، بهترین کتاب های اخلاقی، بهترین معلمهای اخلاق برای زن و مرد، مخصوصاً برای خانمها، خانه است. اگر خدای ناکرده آقا بدی کرد و زیر بار نرفت، عذرخواهی کند. تقاضا دارم از خانم ها فوراً عذرخواهی کنید؛ قهر نکنید؛ فخر نداشته باشید؛ اخم نکنید؛ بی نشاط نباشید. قهر از جهنمیهاست نه بهشتی ها؛ بی نشاطی و ترشروئی و اخم کردن از اهل جهنم است. اگر میخواهی بهشتی باشی خانهات باید با نشاط باشد. اگر یکی از زن یا شوهر زیر بار نرفت و عذرخواهی نکرد تو تقصیر را به گردن بگیر و عذرخواهی کن. نگو تقصیر توست بگو تقصیر من است. بالأخره در نزاع ها هم همین طور است که اگر یک طرف کوتاه بیاید، نزاع تمام میشود. اگر می بینی نزاع تمام نمیشود برای این است که کوتاه نمیآئیم؛ یا هر دو یا یک نفر؛ اگر بهشت میخواهی کوتاه بیا. اگر نشاط و آن تخت های زبرجد و در مقابل یکدیگر نشستن و بالأخره آن نعمت های عجیب بهشتی را می خواهی کوتاه بیا.
اگر اختلافی آمد فوراً این اختلاف را رفع کن. مواظب باش این اختلاف در خانه نماند. حتی یک ساعت در خانه نماند. مرد باید مردانگی داشته باشد. زن باید خانم باشد. قرآن می فرماید: زن وقتی خانم است که در مقابل شوهر ولو شوهرِ تقصیرکار، متواضع باشد، قرآن می فرماید، زن شایسته این است: «فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ» [۱] پس زنان شایسته، مطیع(شوهران بوده) و در غیبت آنان حافظ حقوقشان می باشند و آنچه را خدا به حفظ آن امر فرموده نگه میدارند.
زن شایسته، دو صفت دارد: یکی اینکه در مقابل شوهر متواضع است ولو شوهر تقصیر داشته باشد و دیگر اینکه عفت دارد چه در خلوت، چه در جلوت؛ چه در مقابل شوهر، چه در غیاب او. بدحجاب نیست ولو پیش خویشان شوهرش، پیش نامحرم، ولو پیش برادر شوهرش، عفت دارد؛ و همان جا هم که شوهرش نیست بدحجاب نیست. در خانه و مدرسه هم بدحجاب نیست. به این می گویند زن شایسته.
مرادم آن جمله اول بود که قرآن شریف میفرماید: خانم شایسته آن است که کوتاه بیاید، زیر بار برود. اختلاف در خانه یک امر طبیعی است. بعضی اوقات میآید. مرد و زن میخواهند که در خانه اصلاً اختلاف نباشد. اما آن که قرآن می فرماید این است که اگر اختلاف آمد هر دو یا یک نفرتان مخصوصاً خانم کوتاه بیاید؛ زیر بار برود؛ ساکت شود تا آتش اختلاف خاموش شود. این دامن زدن به آتش، بنزین ریختن روی آتش و در حقیقت برافروختن آتش جهنم است.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»[۲] ای کسانی که ایمان آوردهاید(در طاعت من بکوشید و) خود را به همراه خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید؛ چنان آتشی که مردم(دل سخت و کافر) و سنگ خارا، هیزم آن است.
ای کسانی که ایمان دارید بترسید از آتش جهنم؛ خود را از آتش جهنم نجات بدهید آن آتشی که آتش گیرهاش خود شما و صفات رذیلهای است که در دل شماست.
مادرِ دلمُرده نمی تواند فرزندان بانشاط تحویل جامعه بدهد.
قرآن شریف می فرماید: در خانه اختلاف نداشته باشید. زیرا ابهت و شخصیت شما را میبرد. اگر خدای ناکرده زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن، رویشان به هم باز شد، دیگر ابهت و شخصیت پیش یکدیگر ندارند. بدا به حال آن مردی که در خانه ابهت و شخصیت نداشته باشد. بدا به حال آن خانمی که حکومت بر دل شوهر نداشته باشد. بدا به حال آن خانهای که در آن نشاط نباشد. مادرِ دلمرده که نمیتواند یک دختر با نشاط، یک پسر با نشاط تحویل جامعه بدهد. مردِ دل مرده و بی نشاط که نمیتواند برای دنیا، برای آخرت و برای دیگران فعال باشد. به قول مردم، دستِ شکسته به کار می رود اما دل شکسته و دل بی نشاط به کار نمیرود.
حضرت موسی بن جعفر (ع) در یک روایتی می فرماید: «إِیَّاکَ وَ الضَّجَرَ وَ الْکَسَلَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِ حَظَّکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ» [۳] بپرهیز از بی قراری و تنبلی که مانع بهره وری تو از دنیا و آخرت می شوند.
حضرت می فرماید: مواظب باش کسل نباشی، فعال باش، مواظب باش تنبل نباشی. خانم در خانه مواظب باشد، تنبل نباشد. مرد مواظب باشد تنبلی بر او حکمفرما نشود. مواظب باشید بینشاط نباشید. زیرا آن که کسالت دارد، آن که بینشاط است، نه خیر دنیا دارد و نه از خیر آخرت بهره مند است. معلوم است زنِ دل مُرده، نه می تواند شوهرداری کند، نه می تواند بچهداری کند و نه خانهداری. معلوم است مردِ دل مرده عضو زائد جامعه است.
قرآن میفرماید: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ»[۴] با هم اختلاف و نزاع نکنید که (در آن صورت) بد دلی و ترس در شما رخنه کرده و آبرویتان میرود.
اختلاف باعث میشود که بوی شما میرود. بوی شما میرود، یعنی چه؟ مسلمان ابهت و شخصیت دارد. مردی که زبانش رکیک باشد، خیال نکند که ضرر به خانمش می زند. نه. اول ضرر به خودش میزند. برای اینکه آن کس که زبانش رکیک است اول کاری که می کند ضرر به شخصیت خودش میزند؛ شخصیت خودش را لکهدار میکند؛ خانم خیال نکند اگر پرخاشگر شد، دلش خنک شده است؛ برای اینکه به شوهرش بد گفته است؛ نه. اول ضرری که خانم برده این است که محبتش از دل شوهر میرود. زنی که حکومت بر دل شوهر نداشته باشد؛ شوهری که در خانه شخصیت نداشته باشد بدا به حال این زن و شوهر.
قرآن می فرماید: یکی از نعمت های بزرگ برای بندگان الفت است؛ محبت است. لذا منت میگذارد بر سر مسلمانها و می فرماید: و جملگی به رشت? (دین) خدا چنگ زده به راههای متفرق(مدعیان دین ساز) نروید و به یاد آورید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید پس خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و همه به لطف خدا برادر دینی یکدیگر شدید، در صورتی که در پرتگاه آتش بودید و خدا شما را نجات داد. باری (بدین مرتبه وضوح و بدین پایه کمال) خداوند آیاتش را برای راهنمائی شما بیان میکند باشد که هدایت شوید[۵].
آقا! خانم! دنیا میگذرد. اما دو چیز نمیگذرد: یکی «فداکاری» و دیگری «گذشت و ایثار» است. این ایثار و گذشت و فداکاری یک صفاتی است که انسان را به اندازهای نورانی میکند که وقتی وارد صف محشر میشود مثل ماه میدرخشد و به اندازهای درخشندگی دارد که صف محشر را به خود جذب میکند و دیگری هم نعمتهای بهشتی و عذابهای دردناک جهنم است و الا دنیا میگذرد.
به اندازهای اختلاف در میان ما زیاد شده است که باسواد از بی سواد بدتر، بازاری از کارمند بدتر، کارمند از بازاری بدتر. میبینیم آقا دکتر است و بالاترین تخصصها دارد، اخلاقش هم در جامعه خوب است اما وقتی دل خانمش را باز کنی، میبینی یک دریا خون است از دست این آقای باسواد.
می بینی خانم روشنفکر است، متمدن است، فرهنگش بالاست، با زن ها بسیار سازگار است اما وقتی دل شوهرش را باز کنی یک دیوی دچار این مرد شده است.
روان شناسان می گویند: مثال های جامعه آینه فکر جامعه است. راستی این جور است. یک مثال عوامانه ای نقل می کنم.
میگویند: یک آقایی روی منبر می گفت: آن کسی که از دست زنش راضی نیست، بلند شود بایستد. همه بلند شدند جز یک نفر. این خیلی خوشحال شد. گفت: الحمدلله در جلسه یکی را پیدا کردیم که از دست زنش راضی است. یک وقت داد این مرد بلند شد و گفت: آقا! نه. خانم زده پایم را شکسته نمیتوانم بلند شوم! وضع فعلی ما این گونه است! یک نفر پیدا نمیشود که از ناحیه همسرش صد در صد راضی باشد. یک خانم پیدا نمیشود که صد در صد از ناحیه شوهرش راضی باشد.
در روایات داریم اگر بین دو مسلمان اختلاف شد بین یک زن و شوهر اختلاف شد، لازم است همان روز اول آشتی کنند و رسم این است که از بزرگ تر عذرخواهی کند. یعنی خانم عذرخواهی کند ولو آقا تقصیر داشته باشد. بعد روایت میفرماید: اگر روز اول نرفتند روز دوم. اگر کوچکتر رفت که رفت و الا بزرگتر برود و با هم آشتی کنند. دیگر کینه با هم نداشته باشند ولو العیاذبالله اشتباه بزرگی کردند و زخم زبان زدند اما دیگر کینه نداشته باشند. صاف، با حقیقت و با گذشت باشند. فراموش کنند آنچه گذشته است.
اگر روز دوم نرفتند، روز سوم حتماً واجب است این کار را بکنند. اگر روز سوم با هم آشتی نکردند کینه یکدیگر در دلشان است، در این روایت که بیش از ده تای آن را مرحوم کلینی(ره) نقل میکند و علامه مجلسی(ره) بیش از سی روایت نقل می کند، ائمه طاهرین(ع) فرمودند: این دو از ربق?(حوزه) اسلام بیرون می روند.
اگر ما به فکر دنیایمان نیستیم، به فکر اولادمان نیستیم، لااقل به فکر این روایت ها باشیم. به فکر اسلاممان باشیم. این اختلافها کنار برود. چرا اینقدر با هم اختلاف داریم؟ آقا! اگر از نظر مادی برایت سخت است خانم بیچاره در منزل چی؟ خانم! اگر شوهر نمی تواند آن جور که تو می خواهی برسد اختلاف چرا؟ پرخاشگری چرا؟ خودت را به جای او بگذار ببین می تواند این طلا را بگیرد یا نه؟ می تواند این لباس را بگیرد یا نه؟ اگر نمی تواند چرا بی نشاطی؟ چرا قهری؟ چرا پرخاشگری می کنی؟ چرا داد می زنی؟ شما را به خدا قسم وقتی می خواهید به دختر جهیزیه بدهید بنشینید با هم مشورت کنید، فکر کنید، با تسلط بر اعصاب بگوئید که باید چه کرد. نه اینکه او به او پرخاشگری کند و بالاخره یک جهیزیهای به زور درست بشود که مبارک نیست.