به گزارش خیمه مگ،به مناسبت هفته پژوهش نوشتاری از آيت الله العظمي جوادي آملي در باب الزامات و بايسته هاي پژوهش را ارائه می دهد.
بديهي است آدمي در برابر بسياري از امور و افراد مسئول است كه يكي از مهم ترين هاي آنها در حوزه علم و فن آوري است تا بتواند به واسطه آن علوم و فنون، علاوه بر روشن ساختن ابعاد آفرينش و علوم مؤثر در آسايش و آرامش بشريت، پاسخ گوي ابهامات و سؤالات ذهن هاي خلاق، کنجکاو و حقيقت خواه باشد، لذا بايد از باب اداي وظيفه، به امر حياتي پژوهش توجه اساسي گردد چرا که حفظ و تصفيه انديشه انسانها در دژ تحقيق رقم مي خورد.[1]
هم چنين بايد گفت بي شک پژوهش، اساس دين تحقيق محور و علمي اسلام است[2] که حيات فردي و اجتماعي انسان ها را تحقيق مي داند[3]، هم چنين قرآن قانونگذار، راه تحقيق را پش روي انسان ها گشود تا زندگي خويش را محققانه تنظيم و استوار نمايد، به اين صورت که يا خود محقق باشند يا از کسي که اهل تحقيق است، اطاعت کنند؛[4] زيرا تحقيق بر جاهلان واجب است؛[5] تا به فضل الهي از اقدام جاهلانه پرهيز شده و اسباب رشد انسانيت فراهم شود، چرا که روح تحقيق مايه ترقي انسان هاست،[6] البته تحقيقي که رشد حقيقي و واقعي را به دنبال مي آورد که انسان مسئوليت پذير با به تعبير ديگر «خليفه الله»[7] از طهارت و پاکي حين تحقيق برخوردار مي شود.[8] با اين تفاسير ضرورت واکاوي مهم ترين الزامات و بايسته هاي تحول و پويايي مقوله پژوهش با بهره گيري از آراء و انديشه هاي متعالي حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي (مد ظله) مي تواند در تبيين دقيق چگونگي اين مسأله موثر واقع شود که در ادامه به مخاطبان گرامي ارائه مي گردد.
* لزوم انطباق پژوهش با فطرت و فلسفه خلقت
پايبندي انسان به دين و به تبع آن پايبندي به فطرت در گرو تحقيق در حوزه دين است، چرا که انسان در فطرت و نهاد خود به دين گرايش دارد اما براي اين که دين حق را در بُعد انديشه علمي و انگيزه عملي بيابد بايد اقدام به پژوهش و تحقيق کند و محقّقانه آن را بپذيرد، و متحقّقانه به آن معتقد و به برنامه هاي عملي آن پايبند شود، تا با نيل به دين به فطرت برسد[9]، از سوي ديگر تحقيق، علم آموزي و علم آوري در اسلام عبادت محسوب مي شود، عبادتي که علت و فلسفه خلقت موجوادت است: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ[10]؛ و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.».[11]
* حفظ حريم ديگران، مهم ترين ضرورت در پژوهش
بايد اذعان نمود پرهيز از ظلم اجتماعي و رعايت کامل حقوق توده مردم و دوري از هرگونه تعدّي به حريم جامعه، فضيلت براي تمام انسان ها محسوب مي شود ، زيرا اسلام عدالت اجتماعي را پايه سعادت تمام ملت ها دانسته و پيروان خود را از هر گونه جور و ستم بر حذر مي دارد.[12]
از اين رو براي حفظ حريم خصوصي ديگران از سوء استفاده هاي احتمالي، بايد رازداري يا کتمان سرّ که يک سنت الهي است در بين آحاد انسان ها زنده شود تا رحمت ها محفوظ بماند، خداوند، عالِم بر غيب که هيچ چيز از گستره علم او بيرون نيست اما همه اين دانسته ها را براي همگان بيان نمي کند، سنت و نشان خدا براي مومن يا انسانها، پوشيدن راز و هويدا نکردن اسرار است، و مومن هم اينچنين بايد باشد.[13]
لذا عالمان به احاظ تفخيم و رعايت حريم افراد علاوه بر اين، براي امتياز گذاردن بين گوينده و گفته شده، قول و قائل و پرهيز از مغالطه بين انگيزه و انگيخته هرگاه نقدي بر معاصرين خود داشته باشند از ذکر نام فرد خودداري مي ورزند.[14]بدين ترتيب توفيق در حفظ حريم ها احترام به ارزش هاي حقوق ديگران در ورود به عرصه اخلاق است.[15]
* صداقت، اصل راهبردي در پژوهش
ترديدي نيست محقق و پژوهشگر بايد از حب ها و بغض هاي شخصي و گروهي و مطامع دنيوي خود را برهاند تا در تحقيقات علمي پس از رسيدن به حقيقت آن را مطروح و مطرود نگرداند، زيرا شرط اصلي حقيقت گويي، نداشتن حب و بغض و دنيا خواهي است. به تعبير ديگر اين صفات مي تواند نگاه ها را تغيير داده و انديشه ها را از مسير حق منحرف سازد، از طرفي انسان با مراجعه به وجدان و درون خود مي يابد که صداقت محبوب اوست، از اين جهت صادقين مورد ستايش خواهند بود.[16] لذا صداقت و انصاف از مهم ترين شرايط تحقيق و پژوهش است.[17]
* هدفمندي، راهبرد بنيادين در پژوهش
در تبين اين مسأله بايد گفت؛ قرآن کريم به ما مي آموزد که در استفاده از نعمت هاي هستي راه درست را برگزينيم و در تحقيق و پژوهش به دنبال اصلاح و نجات باشيم.[18]
هم چنين بايد گفت؛ هدف نهايي از پژوهش، تحقيق و تحقق، رسيدن انسان متحقّق به مقام شامخ لقاي خداست:«إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ[19]؛ ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مى گرديم»... سرّ لزوم چنين هدفي آن است که هر بالعرض بايد به بالذات منتهي شود. غايت هاي بالعرض بايد به غايت بالذات رجوع نمايند که آن هم خداوند است، لذا اهداف همه کارهاي انساني مادامي که به لقاي خداوند نرسد، هدف متوسط است نه نهايي، قهراً بالعرض خواهد بود نه بالذات.[20]
* تخصص گرايي، شاخصه کليدي در پژوهش
بي ترديد محقق و پژوهشگر قبل از ورود به عالم پژوهش بايد به تخصص حرفه اي برسد، چنان که حضرت علي(ع) مي فرمايد؛ «قَدِّر ثمَّ اقْطَعْ و فَکر ثُمَّ انْطِقْ و تُبَين ثمَّ إعْمَلْ[21]؛ [ابتدا] اندازه گير، سپس بِبُر؛ و بينديش، سپس بازگو؛ و بسنج، سپس به کار برخيز.»[22]
با اين تفاسير بايد گفت ناقلان از نقل و عاقلان از عقل در کندوکاوهاي علميِ خويش يا به واقع مي رسند يا به آن نائل مي شوند، گاهي در اثر مهارت تام و مراعات کامل، آب صاف در اختيار انسان قرار مي گيرد و گاهي در اثر غفلت و ذهول، آب گل آلود و مشوب، يقين در نيل به واقعيت، انسان نيازمند تحصيل معارف، کمال، احتياط و تخصص است تا به آب صاف و رأي صائب برسند.[23]
* جامعه محوري، رويکرد حياتي در پژوهش
بديهي است لزوم شناخت صحيح نسبت به حيات اجتماعي و رسالت انسان در آن ساحت، از جمله ضروري ترين معرفت هاي بشري است[24]، به کار رفتن واژگاني در باب اجتماع و جامعه در قرآن و ذکر احکام فقهي، اجتماعي، حقوقي فراوان در کنار ديگر مسائل بيانگر اهميت اين مسأله در قرآن و عمق اهتمام کلام وحي به امور اجتماعي است، لذا اولاً تمام مطالب مطروح در جوّ دانش و پژوهش بازنگري و پالايش شده و بخش هاي فائل و آفل احتمالي آنها زائل گردد و جوانه هاي جديد و بالنده و به روز و کارآمد بر آنها افزوده شده و انسجام بين سالف و آنف حفظ شود و نوترين ره آورد فنّي بشري که در حد خود فيض تازه الهي است، مورد ارزيابي قرار گيرد.[25]
* امانت داري، مؤلفه راهبردي در پژوهش
بي ترديد امين کسي است که نه چيزي بر مورد امانت بيفزايد و نه چيزي از آن بکاهد،[26] امانت دار به عنوان يک اصل انساني[27] سبب تحکيم پايه هاي نظام بوده و خيانت در آن، مايه تهديم و تخريب آن است.[28]
لذ بايد گفت مراجعه نکردن به منابع اصلي و کافي دانستن منابع فرعي از جمله مصاديق خيانت در امانت و به عنوان آفت اصلي در مقوله پژوهش و تحقيق مورد نظر مي باشد.[29]
* حق محوري، شاکلۀ بنيادين پژوهش
بي شک حق محوري و حقيقت جويي و حقيقت طلبي نياز فطري انسان است[30] و جهان هستي با حقيقت اداره مي شود.[31] از اين رو قرآن حکيم هندسه آفرينش را حق مداري و باطل گريزي مي داند«وَ ما خَلَقْنا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ[32]؛ و ما، آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست، به بازى و سرگرمي نيافريديم».[33]
بنابراين تنها کساني به هدف نايل مي شوند و از اضطراب نجات مي يابند که طبق رهنمود عقل و نقل حقيقت ياب شده و حق را بيابند.[34] لذا حق مداري نخستين پايه تحقيق علمي درباره حق است[35]، از اين رو اگر انسان محقق مهتدي و بر محور حق نباشد نمي تواند هادي ديگران باشد.[36]
* انصاف، مهم ترين الزام در پژوهش
بايد اذعان نمود محقق بايد منصف بوده و پيش داوري نداشته باشد، پيش داوري مانند خانه اي پيش ساخته است که براي ذهن به منزله زندان خواهد بود و راهي براي آزاد انديشي ذهن باز نخواهد گذاشت، تفکر با انصاف، زمينه مستعد هدايت است.[37]
البته انصاف زماني خواهد بود که آزادي در فضاي تحقيقي وجود داشته باشد، فقدان آزادي در عقيده، قلم و بيان انصاف را منزوي و از زندگي بشر دور مي اندازد.[38]
* نشر فراگير؛ اصل راهبردي در پژوهش
نبايد فراموش نمود که نشر، نتيجه زحمات يک پژوهشگر است، بعد از کاويدن در ساحت انديشه و فکر و با حفر نقب هاي عميق و وسيع، چشمه انديشه فوران کرده با انتشار و سيراب کردن سرزمين انديشه و تفکّر، به بهره مندي جامعه از آن منجر خواهد شد.[39] زيرا نشر علوم و معارف ديني و الهي که قطعاً در خدمت بشر است براي هدايت، تربيت و نيل به کمال، محبوب و خواسته الهي است.[40]
* سخن آخر
در خاتمه بايد گفت پژوهش نوعي طلب دانش است که به عنوان فريضه ديني مطرح است، گاهي سمعي و بصري است که متزمّن و متمکّن است و گاهي عقلي و قلبي است که خارج از حوزه زمان و بيرون از قلمرو زمين است،[41] لذا بايد گفت دستور کتاب آسماني حرکت محقّقانه براي اثبات حق و نفي باطل است،[42] لذا فتواي شرع مبين، حرکت در مدار تحقيق است نه رکود درخوابگاه تقليد.[43]
بنابراين روح تحقيق و پژوهش مايه ترقي انسان هاست چرا که بدون اختلاف نظر و تضارب آراء و با بهره بردن يکسان از انديشه هرگز علم و صنعت پيشرفت نمي گردد و زمينه حل مسايل پيچيده فراهم نخواهد شد.[44]