۰۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰

روحانی شهید چه کسی را نفرین کرد؟!

روحانی شهید چه کسی را نفرین کرد؟!
انقلاب که به ثمر نشست، از هیچ کوششی برای حفظ و حراست از آن دریغ نکرد. تعصب غیرتمندانه ای نسبت به نهال نوپای نظام جمهوری اسلامی داشت و ...
کد خبر: ۵۳۱۱

به گزارش خیمه مگ،انقلاب که به ثمر نشست، از هیچ کوششی برای حفظ و حراست از آن دریغ نکرد. تعصب غیرتمندانه ای نسبت به نهال نوپای نظام جمهوری اسلامی داشت و در این مرام و مسلک، البته با کسی شوخی نداشت. این است که در وصیت نامه خویش این گونه درخواست انقلابی خویش را از همگان اعلام داشت؛ «از امت مسلمان و پاك ايران تقاضا دارم براي حفظ خون شهدا از امام امت جدا نشوند. مبادا كسي خداي ناكرده براي دلسوزي نسبت به من به حكومت جمهوري اسلامي بد بگويد. اگر چنين كرد لعنت خدا بر او باد».

اميرهوشنگ موسي‌رضايي ، در هفتم شهريور ماه سال 1341 در خانواده‌اي مذهبي و زحمتكش در تهران متولد شد.

دوران طفوليت خود را تحت مراقبت و توجهات والدين سپري نمود و همراه پدر در مجالس قرآن مسجد شركت كرد و قبل از ورود به مدرسه تلاوت قرآن كريم را فرا گرفت.

وي دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را به خوبي سپري كرد و به سبب تشويق و راهنمايي پدر و اشتياق به فراگيري علوم حوزوي براي ادامه تحصيل در مدرسه علميه امام جعفر صادق(ع) ثبت نام كرد. هوش و استعداد تحصيلي وي به حدي چشمگير بود كه از سوي اساتيد مدرسه به محقق رضايي معروف و ملقب شد.

شهيد موسي رضايي علاوه بر كسب فيض از علماء و اساتيد گرانمايه حوزه با مسائل سياسي روز نيز آشنا شد و در شهرها و روستاهاي دور دست به تبليغ و روشنگري دين مبين اسلام پرداخت.

جنگ تحميلي صدامیان عليه ايران مظلوم که شروع شد در بسيج عضويت يافت و پس از طي دوره‌هاي آموزش نظامي، حضور در جبهه‌هاي نور عليه ظلمت را بر خود فرض دانست.

این شهید والامقام در سال 1361 پس از برگزاري آزمون ورودي حوزه علميه فيضيه قم به تحصيل در آن مدرسه مشغول شد و در هجدهم ذيحجه سال 1402هـ.ق مصادف با شب عيدغدير به لباس مقدس روحانيت ملبس گرديد.

وی فردي فروتن، مخلص، خوشرو و مهربان بود به گونه ای که حقیقتا با پيشه ساختن سيره ائمه اطهار(ع) زبانزد خاص و عام قرار گرفت. مقاومت و ايستادگي در مقابل گروهك هاي معاند و ضدانقلاب موجب شد تا چندين بار از سوي عوامل آنان مورد تهديد قرار گيرد. پس از فرمان حضور همگاني بسيجيان از سوي حضرت امام خميني(ره)، او بي‌درنگ بر اين فرمان گردن نهاد و در منطقه عملياتي سومار به صف مجاهدان و رزمندگان الي الله پيوست و عليرغم مجروحيت و اصابت تركش به بازويش، پس از رسيدگي مقدماتي امدادگران حضور در جبهه را مقدم بر انتقال به بيمارستان دانست.

سرانجام در 24 آبان ماه سال 1361 هنگام گذر از ميدان مين به لقاءالله رسيد و پيكر مطهرش در منطقه باقي ماند

برچسب ها: انقلاب حراست