۰۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۰

شعری که امیرالمومنین(ع) بر سنگ قبر سلمان نوشت چه بود؟

شعری که امیرالمومنین(ع) بر سنگ قبر سلمان نوشت چه بود؟
میراث سلمان محمدی، همه آن چیزهایی است که او را به این مقام و مرتبت نایل نمود: از روحیه آزادی خواهی و حق جویی که او را از دین مانوی و آیین مسیحیت به حقیقت آفتاب انور دین محمدی کشاند، تا حس راستی و ولایت مداری که او را از میان جمع اصحاب و زمره اهل اسلام، به وصف زیبا و پرجلال «منا اهل البیت»ی رساند.
کد خبر: ۵۴۰۱

به گزارش خیمه مگ،چهارشنبه هشتم صفر، برابر است با سالروز رحلت بزرگ‌مردی از خطه اصحاب خاص پیامبر(ص) و راز رشیدی از زمره اهل فکر و دل؛ سلمان فارسی که در زیر باران رحمت محمد(ص) و تحت لوای آیین اسلام و به مدد راستی و درستیش، به مقام «سلمان محمدی» نایل گشت.

نام سلمان فارسی یا همان روزبه ایرانی که از زرتشت، مانویت و مسیحیت به اسلام زیبای محمدی(ص) نایل آمد، همیشه و در هماره تاریخ، برای هر اهل نظر و خبری یادآور بزرگی و سلامت، آزادگی، شور و شیدایی است.

او که با ذهنی جوال و فکری حق جو، قدم در راه بی برگشت آزادگی نهاد و این توفیق را یافت که به مقام و منصب بی‌نظیر و «سلمان منا اهل البیت»ی نایل آید.

او که تاریخ زندگی‌اش سرشار از فراز و فرودها دلنواز و قابل تأمل است.

سرداری که با پاک‌بازی، رشادت و همراهی‌های مجاهدانه و مخلصانه‌اش با رسول اکرم(ص) و اهل بیت مطهرش، نامی بلند، یادی سترگ، منشی شگرف و اسطوره آسا برای تاریخ به ارمغان آورد.

وقتی فکر بکر ایرانی با روحیه ایمانی در زیر لوای اسلام رحمانی، ممزوج و توأمان می‌گردد، پدیده ای همچون سلمان پاک به منصه ظهور و بروز می رسد، که منش، روش، فکر و ذکرش در تاریخ به عظمت، برتری و وارستگی و نجابت مانا و ماندگار می گردد.

سلمان را با روحیه آزادی خواه و منش حقیقت گرایش می‌شناسیم؛ با ولایت‌پذیری رادمردانه و رشادت های مومنانه اش می شناسیم و همچنین با عظمت روح و سترگی وجودش.

آن جا که رسول اکرم(ص) با مقایسه‌ای میان سلمان و ابوذر، به وسعت نظر و دریای وجود این مرد بزرگ اشاره می نماید و از وی به عظمت یاد می‌کند.

یا وقتی در جنگ خندق، تجربه سلمان از رسم جنگاوری در ایران باستان به مدد سپاه اسلام می آید و حفر خندق و آرایش نظامی خاصی که به پیامبر اسلام (ص) پیشنهاد می‌دهد یاری‌گر لشکر اسلام می‌شود و آنان را به پیروزی بزرگی موفق می‌دارد و دشمنان را در مصافی ویژه به تعجب و درماندگی وامی دارد.

سلمان فارسی با همه این ویژگی‌ها و مختصات ایمانی و انسانی، خاصه با آن روح و روان پاک و محجوب و ممتاز ایرانی، به مقامی نایل می‌آید که رشک همه اصحاب و یاران می گردد:

«السلمان منا اهل البیت»!

و همین امر از او چهره ای جاودانه، تباری بزرگ و عظیم الشأن در طول تاریخ می‌سازد.

شیخ طوسی در کتاب امالی از منصور بن رومی نقل می نماید که:

روزی به امام صادق گفتم:«ای مولای من، سخن سلمان فارسی را فراوان از شما می‌شنوم. سبب چیست؟»

فرمود:«مگو سلمان فارسی. بگو سلمان محمدی سبب آن که او را زیاد یاد می‌کنم این است که او به سه خصلت بزرگ آراسته بود: اول آن که خواسته‌ی مولایش امیرالمؤمنین را بر خواسته‌ی خود مقدم می‌داشت؛ دیگر اینکه فقرا را دوست می‌داشت و آنان را بر ثروتمندان ترجیح می‌داد و سوم اینکه به علم و علما محبت داشت.»

پیامبر، سلمان را از اهل بیتش خواند در حالی که بسیار کسان دیگر از عرب و سایر قبایل و زمرة مقربین و سابقون در میان صحابه و کبار و اطرافیان ایشان بودند، اما موفق به کسب این لقب نشدند و این خود علاوه بر شأن و مرتبت سلمان، گویای این حقیقت هم هست که نژاد، قبیله، رنگ، زبان و چیزهایی از این دست در دین مبین اسلام و طریقت متعالی رسول آن، هیچ جایگاه و پایگاهی ندارد، تنها و تنها تقوا، منزلت عرفانی، سلوک ایمانی و عزم اعتقادی راسخ و پاکی و صداقت آنهاست که می تواند افراد را از هر تیره و درجه و قوم و قبیله ای که باشند به چنین مقام و مرتبتی نائل گرداند.

اما سلمان فارسی و به عبارت دیگر سلمان محمدی، امروز در نسل معاصر جامعه ما و هویت اکنون سرزمین عزیزمان چه جایگاهی داراست.

این سوال مهمی است که پاسخ درخور به آن می‌تواند برطرف کننده بسیاری از گره های کور فرهنگی و برآورنده راهی نو برای ظهور سبکی از زندگی شود ما میراث داران سلمان محمدی می‌توانیم از این خوان پرکرامت و غنی برگیریم.

میراث سلمان محمدی همه آن چیزهایی است که او را به این مقام و مرتبت نایل نمود:

روحیه آزادی خواهی، حق جویی و حق‌گویی که او را از دین مانوی و آیین مسیحیت، به حقیقت آفتاب انور دین محمدی(ص) کشاند.

حس راستی و ولایت مداری که او را و تنها او را از میان جمع اصحاب و زمره اهل اسلام به وصف زیبا و پرجلال «منا اهل البیت»ی رساند.

ذهن متفکر و خرد ناب او که در هر مصاف و میدانی یاری‌گر و گره‌گشای سپاه اسلام بود و از هیچ مجاهدت و کوششی در این راه از بذل اندیشه، جان، مال و توانش گرفته، تا هر اقدام دیگری که حق خواهی او را بدان وامی داشت، دریغ نورزید.

سلمان فارسی در طول دوران پیامبر اسلام(ص) همواره یار همدل رسول عشق بود و پس از رحلت ایشان هم در غم و اندوه وقایع تلخ پدیدآمده پس از ایشان، غم‌خوار مولا و مقتدایش امیرالمومنین(ع).

او در دوران خلافت مولی علی(ع) والی مداین گردید و دمی از یاری ولایت و امامت فروگذار ننمود.

سلمان وصیت کرد تا بر روی سنگ قبرش این شعر را بنگارند که:

 وفدت علی الکریم بغیر زاد

من الحسنات والقلب السلیمی

بر خدایی کریم وارد و داخل شدم، بدون زاد و توشه؛ نه حسنه ای دارم ، نه قلب سلیم و پاک.

و نقل است که امیرالمومنین علی(ع) با حضور در مراسم تدفین سلمان بیتی به این شعر اضافه فرمود بدین گونه:

وحمل زاد اقبح کل شی

اذا کان الوفود علی الکریم

همراه بردن زاد و توش برای انسان که بر خداوند وارد می‌شود زشت است

آری؛ سلمان فارسی سرداری بود پاکباز، رشید و بصیر که همراهی های مجاهدانه و مخلصانه اش با رسول اکرم(ص) و اهل بیت مطهرش، نامی بلند و یادی سترگ برجای نهاد.

او که با پیوند فکر بکر ایرانی با روحیه ایمانی در زیر لوای اسلام رحمانی پدیده ای ناب و تابناک به منصه ظهور و بروز رساند که منش و روش و فکر و ذکرش در تاریخ به عظمت و برتری و وارستگی و نجابت مانا گشت.

درود خدا و همه پاکان و نیکان بر روح پرفتوح سلمان فارسی؛ یادش گرامی و زنده و راهش پر رهرو و پاینده باد!

خواندنی ها
مطالب بیشتر
توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

در گفتگو با بانو مجتهده زهره صفاتی و دکتر مریم معین‌الاسلام عنوان شد

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم

چند روایت خواندنی از زنان تازه‌مسلمانی که به حضرت‌ زهرا(س) و حجاب فاطمی‌ ارادت دارند

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم