۰۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰

چرا خداوند روزی بعضی از بندگان را زیاد و برخی را کم قرار داده است؟

چرا خداوند روزی بعضی از بندگان را زیاد و برخی را کم قرار داده است؟
مشکلات و گرفتاری ها و آثار و بقایای آن، همواره در کنار خوشی ها و راحتی ها قرار دارد و هرگز از آن جدا نمی شود
کد خبر: ۵۴۶۳

به گزارش خیمه مگ،ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است و در این ماه برای انس و الفت قلب‌ها با این هدیه الهی، به بررسی شبهات قرآنی در شماره‌های گوناگون خواهیم پرداخت.

پرسش:

چرا خداوند روزی بعضی از بندگان را زیاد و روزی برخی دیگر را کم قرار داده است؟

پاسخ اجمالی:

امام علی (ع) در خطبه ۹۱، با تأکید بر عدالت خداوند در تقسیم روزی بندگان، هدف از این تقسیم را آزمایش بندگان عنوان کرده است. آنانکه از نعمت فراوان بهره می‌گیرند آزمایش می‌شوند که آیا شکر این همه نعمت را به جا می‌آورند و بخشی از ثروت خداداد را در اختیار محرومان قرار می‌دهند؟ و گروهی که گرفتار تنگی روزی می‌شوند آیا صبر و استقامت می‌کنند؟ اینکه فقر و غنا و سلامتی و بیماری، آن چنان به هم نزدیک یا آمیخته شده اند که نمی‌توان آن‌ها را از هم تشخیص داد برای آن است که هیچ کس در حال غنا و سلامت و شادی مغرور نگردد و همگان بدانند این امور همیشه و همه جا در معرض زوال و نابودی است.

پاسخ تفصیلی:

امام علی (علیه السلام) در فرازی از خطبه ۹۱ «نهج البلاغه» می‌فرماید: (خداوند روزی‌ها را مقدّر کرد و اندازه گیری فرمود؛ گاه آن را زیاد و گاه کم نمود؛ گاه با تنگی و گاه با وسعت، روزی [بندگان]را تقسیم کرد)؛ «وَ قَدَّرَ الْأَرْزَاقَ فَکَثَّرَهَا وَ قَلَّلَهَا، وَ قَسَّمَهَا عَلَی الضِّیقِ وَ السَّعَةِ»، و از آنجا که ممکن است این چنین توّهم شود که تفاوت گذاشتن میان بندگان، با عدالت سازگار نیست در جمله بعد می‌افزاید: (خداوند ارزاق را به طور عادلانه تقسیم کرد)؛ «فَعَدَلَ فِیهَا». اشاره به این که عدالت به معنای مساوات و برابری نیست؛ بلکه عدالت آن است که به هر کس آنچه مصلحت او است بدهند چنان که در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است که فرمود: خداوند می‌فرماید: «فَإِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنینَ مَنْ لَایُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَاقَةَ وَ لَوْ أَغْنَیْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذلِکَ، وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِی مَنْ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الصِّحَّةُ وَ لَوْ أَمْرَضْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذلِکَ ...» (۱).

(بعضی از بندگانِ با ایمان من هستند که جز تنگدستی آن‌ها را اصلاح نمی‌کند و اگر آن‌ها را غنی سازم موجب فسادشان می‌شود و بعضی از بندگان من هستند که جز سلامت [و غنا]آن‌ها را اصلاح نمی‌کند و اگر آن‌ها را بیمار [و فقیر]کنم موجب فسادشان می‌شود؛ [بنابراین به هر یک آنچه سبب صلاح حالشان می‌شود می‌دهم]). سپس در این زمینه شرح بیشتری می‌دهد؛ می‌فرماید: (هدف از آن تقسیم این بوده است که هر که را بخواهد به وسعت روزی، یا تنگی آن بیازماید [و به تعبیر دیگر:]به وسیله آن، شکر و صبر غنی و فقیر را امتحان کند)؛ «لِیَبْتَلِیَ مَنْ أَرَادَ بِمَیْسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا، وَ لِیَخْتَبِرَ بِذلِکَ الشُّکْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِیِّهَا وَ فَقِیرِهَا».


ممکن است این تفاوت در اشخاص مختلف باشد؛ گروهی از نعمت فراوان بهره گیرند تا در میدان آزمایش نشان دهند که آیا شکر این همه نعمت را به جا می‌آورند و بخشی از ثروت خداداد را در اختیار محرومان قرار می‌دهند و آنچه را دارند در جای خود مصرف می‌کنند، یا به عکس، فزونی ثروت، آن‌ها را از خدا و خلق بیگانه می‌کند و در غرور و غفلت فرو می‌برد؛ یا این که تنگی روزی، صبر و استقامت آن‌ها را درهم می‌شکند و آنان را به حرام و ناشکری و اعتراض بر پروردگار وادار می‌سازد.


حتّی در یک انسان ممکن است هر دو حالت واقع شود: گاه غنی و بی نیاز، و گاه فقیر و تنگدست؛ و هر کدام از این دو، میدان آزمون الهی است، میدان آزمون شکر و صبر و عدم استقامت و بی تابی.


در ادامه این سخن، به این نکته اشاره می‌کند که فقر و غنا و سلامتی و بیماری، چنان از هم جدا نیستند که انسان بتواند بر یکی تکیه کند؛ بلکه چنان به هم نزدیک یا آمیخته اند که بر هیچ یک نمی‌توان اعتماد کرد؛ می‌فرماید: (سپس روزیِ وسیع را با باقیمانده فقر و بیچارگی درآمیخت، و تندرستی را با حوادث دردناک توأم ساخت، و شادی و سرور را با غصّه و اندوه قرین کرد)؛ «ثُمَّ قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِیلَ فَاقَتِهَا، وَ بِسَلَامَتِهَا طَوَارِقَ آفَاتِهَا، وَ بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا». (۲)


تا هیچ کس در حال غنا و سلامت و شادی و سرور مغرور نگردد و همگان بدانند این امور همیشه و همه جا و در مورد هر کس در معرض زوال و نابودی و تبدیل به ضدّ است و به گفته شاعر:بر مال و جمال خویشتن غرّه مشو *** کان را به شبی برند و این را به تبی!


با توجّه به اینکه «عقابیل» جمع «عقبوله» (بر وزن جرثومه) به معنای بقایای بیماری و مشکلات و آثاری که از «تب» به صورت «تبخال» بر لب‌ها باقی می‌ماند، می‌باشد. تعبیر بالا نشان می‌دهد که مشکلات و گرفتاری‌ها و آثار و بقایای آن، همواره در کنار خوشی‌ها و راحتی‌ها قرار دارد و هرگز از آن جدا نمی‌شود و جمله «بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا» تأکید دیگری بر این معنا است؛ چرا که «أَتْرَاح» جمع «ترح» (بر وزن فرح) به معنای غم و اندوه است؛ در نتیجه امام (علیه السلام) می‌فرماید: «شادی‌ها با اندوه‌ها آمیخته و غصّه‌ها در کنار شادمانی نشسته است». (۳)