به گزارش خیمه مگ،معظمله، امروز در نخستین جلسه از سلسله جلسات مباحث «کلام اسلامی» که در مدرسه عالی نواب برگزار شد، با اشاره به ريشه و لغت واژه «تقيه»، خاطرنشان كردند: اين كلمه از تقوا گرفته نشده، بلكه از وقيه و وقايه به معني سپر استفاده شده است.
ايشان در ادامه افزودند: تقيه آن است كه فردي آزادي هاي ديگري را سلب كرده و فرد ناچار است، براي حفظ جان ، مال و عرض خود نوعي موافقت با مخالف را نشان دهد.
اين مرجع تقليد با طرح اين سؤال كه تقيه از كافر است يا مسلم؟ اظهارداشتند: بر اساس آيات قرآن كريم، تقيه در امم پيشين بوده و قرآن آن را به عنوان عملي امضائي نقل نموده است.
معظمله با بيان اين كه در ميان اهل سنت معروف است كه شيعه اهل تقيه است و كانه اين كه شيعه اين عمل را ايجاد نموده است، گفتند: تقيه را عقل و و حي امضاء كرده به طوری که هم در امم قبل و هم در ميان امت اسلامي وجود داشته است.
وي به آيه « مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (سوره نحل آيه 106) اشاره و اظهار داشتند: انساني كه به زبان كافر شود، اما در باطن به ايمانش باقي باشد خدا او را استثناء مي كند و بر غير اين مورد كه در ظاهر و باطن كفر مي ورزد، مي گويد «فلهم عذاب عظيم».
حضرت آيت الله سبحاني، شأن نزول اين آيه را درباره اظهار كفر عمار عنوان كردند و يادآور شدند: تمام تفاسير اين آيه را درباره عمار دانسته اند و پيامبر اكرم (ص) نيز عمل او را تصديق كرده اند.
استاد حوزه علميه قم در ادامه به آيه 28 از سوره آل عمران اشاره كرده و با بيان اين كه در اين آيه مؤمنان را از قراردادن كافران به عنوان ولي و اولي به نفس منع كرده است،خاطرنشان كردند: طبق اين آيه در صورتي كه مسلماني در يك حكومت كفر به ناچار زندگي كند، مي تواند در صورت وجود ضرري از راه تقیه، اوامر آن ها را عمل نمايد.
حضرت آيت الله سبحاني در ادامه با اشاره به اینکه زندگي اصحاب كهف بر اساس تقيه بوده است، ابرازداشتند: اگر اين دو آيه را با هم مقايسه كنيم مي بينيم كه در امت هاي گذشته تقيه بوده و قرآن در واقع با بيان اين دو داستان به امضاء آن پرداخته است.
ايشان افزودند: با توجه به اين مطالب، مسأله تقيه موافق با فطرت انساني است كه براي حفظ جان، عرض و مال، سپر قرار مي گیرد.
ايشان ادامه دادند: حضرت ابوطالب تا آخر عمر تقيه نكرده است، بلكه از زمان ماجراي شعب به بعد اين تقيه را كنار گذاشته و ايمان خود را اظهار كرده است.
معظمله با تأكيد بر اين كه در عين قرآني بودن، روايي نيز هستيم، به رواياتي از ائمه معصومين (س) درباره تقيه اشاره و خاطرنشان كردند: با توجه به حديثي از امام صادق ع)، تقيه از دين است و كسي كه تقيه را رد كند، قرآن و آيات قرآني را رد كرده است؛ زیرا براي تقيه دليل قرآني و روايي وجود دارد.
حضرت آیتالله سبحانی با تصريح بر اين مطلب كه ملاك، همين مصادره آزادي در صورت به خطر افتادن فرد مي باشد، به بيان مطلبي از امام شافعي پرداخته و اظهارداشتند: رازي در تفسير خود در جزء هشتم آن در تفسير آيه « لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ» (سوره آل عمران آیه 28 ) مي گويد كه مذهب شافعي در اين مورد اين است كه اگر حالت مسلمان با مسلمان مثل حالت او با كافر شد، در اينجا تقيه حلال مي باشد.
ايشان ادامه دادند: جمال الدين قاسمي نيز در تفسير خود به نام «محاسن التأويل» به اين مطلب اشاره كرده است.
معظمله با بيان اين كه بين نفاق و تقيه تفاوت وجود دارد، اظهار داشت: برخي تقيه را از شعب نفاق مي دانند كه ظاهرش با باطن آن فرق دارد.
اين مرجع تقليد، تقيه را سلاحي ضعيف در برابر سلاح فرد قوي دانستند و گفتند: اگر در تقيه نقطه ضعفي هست، اين نقطه ضعف به انسان ضعيف برنمي گردد، بلكه درباره ظالم است كه او را وادار به تقيه نموده است.
گفتني است در اين سلسله جلسات موضوعاتي با عنوان تقيه و دلايل قرآني و فرق آن با نفاق، تفاوت كلام شيعي با كلام معتزلي و اشعري، مرتد از نظر كلامي و ارتباطش با "لااكراه في الدين"، تبرك جستن، توسل به ائمه اهل بيت (ع) ، زيارت و آثار آن و مسأله اخلاق در فقه اسلامي از نظر كلامي مورد بحث قرار مي گيرد.
اين سلسله جلسات از امروز تا پنجم مردادماه از ساعت 11 تا 12 در مدرسه عالي نواب مشهد برگزار خواهد شد.