به گزارش خیمه مگ،حضرت آیت الله سبحانی در ادامه بحث خود در مدرسه علميه عالي نواب مشهد، توسل به ذات پیامبر اکرم (ص) را مورد بررسی قرار دادند و گفتند: وهابیون این مطلب را شرک می دانند.
* توسل به ذات پیامبر شرک نیست
ایشان با استناد به روایتی از «سنن ترمذی» درباره فرد نابینایی که از پیامبر (ص) درخواست دعا برای سلامتی اش نمود و رسول خدا به وی فرمودند نماز بخواند و دعا کند، اظهار داشتند: پیامبر گرامی اسلام در این ماجرا برای وی دعا نکرد، بلکه به او تعلیم دعا نمود و فرد نیز به ذات، مقام و قداست آن حضرت توسل جست.
معظم له با بیان اینکه هیچ کس بر این روایت خدشه ای نیاورده و ابن تیمیه نیز آن را صحیح دانسته است، یادآور شدند: وهابیون تأویل آورده اند که این روایت در جایی است که رسول اکرم (ص) در قید حیات باشند در حالی خودشان تأویل را قبول ندارند.
ایشان به حدیث دیگری که در زمان عثمان اتفاق افتاده و همین بحث پیش آمده است، اشاره کردند و با بیان اینکه توسل انجام شده در زمان موت رسول الله بوده است، خاطرنشان کردند: اینها به سند این مطلب خدشه دارند، اما بنده در تحقیقی که درباره سند آن انجام داده ام متوجه شدم که نام راوی مورد نظر را اشتباهاً ذکر می کنند.
حضرت آیت الله سبحانی افزودند: راویی که آنان نام آورده اند، روح بن صلاح است، اما با توجه به تحقیق اینجانب، راوی روح بن قاسم است که مورد خدشه نیست و ثقه می باشد.
ایشان اضافه کردند: فرضاً این راوی همان روح ابن صلاح باشد، فقط یک نفر او را تأیید ننموده است.
معظم له توسل به ذات را مؤثر دانسته و برای سخن خود به روایتی از کتاب فتح الباری اثر ابن حجر اشاره کردند و گفتند: در این کتاب آمده که ابوطالب در زمان نوجوانی پیامبر (ص) به ذات ایشان متوسل و دعای طلب باران کرده اند.
حضرت آیت الله سبحانی افزودند: در طول تاریخ تمام بشر برای برآورده شدن حاجات خود به ذات افراد توسل جسته اند.
ایشان به روایتی در صحیح بخاری نیز اشاره کردند: در جلد دو صفحه 32 این کتاب آمده که در زمان یکی از خلفا برای طلب باران به عموی پیامبر (ص) (عباس) توسل جسته اند.
* برزخیان صدای ما را می شنوند
معظم له در ادامه به اشکال وارده درباره حائل بودن برای کسانی که در برزخ به سر می برند با توجه به آیه «لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»( المؤمنون : 100 ) اشاره کردند و پاسخ دادند: این آیه اشاره دارد که برگشت به دنیا امکان ندارد، پس این امر مانع از شنیدن سخن افرادی که در دنیا هستند، نیست.
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به اشکال دوم وهابیون که با توجه به آیات قرآن کریم « وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ»( فاطر : 22 ) و « إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»( النمل : 80 )، «مردگان نمی شنوند» و نمی شود با آنان سخن گفت، پاسخ دادند: ابن حجر در اینجا آورده که اگر اینطور است پس چرا می گویند میت صدای پای مشایعت کنندگان را می شنود و تلقین برای او می خوانند؟
ایشان در ادامه پاسخ خود به کتاب «الروح» اشاره کرده و گفتند: در آن کتاب نفی شنیدن را برای منفعت می داند و مراد از آیات را نفی انتفاع از شنیدن ذکر می کند نه نفی شنیدن.
* ارتباط مردگان با دنیا قطع نمی شود
معظم له اشکال سوم را قطع ارتباط با مرگ عنوان کرده و با اشاره به «اذا مات انقطع عمله الا عن ثلاث ...» عنوان کردند این ها با توجه به این سخن معتقدند که حتی پیامبر (ص) نیز پس از مرگ به عنوان یک انسان قادر به شنیدن نیست، در صورتی که از این آیه بدست می آید که انقطاع و قطع عمل زمانی است که خود میت منتفع شود از آن عمل و البته این مطلب هم با سه قید بیان شده است.
* توسل به پیامبر بعد از مرگ شرک نیست
این مرجع تقلید در ادامه به اشکال چهارم نیز اشاره کردند و افزودند: وهابیون توسل به پیامبر (ص) بعد از موت را شرک می دانند و معتقدند که با توجه به آیه «وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ»( يونس : 18 )، بت پرستان هم قضاء حاجات خود را از بت ها طلب می نموده اند.
ایشان به این اشکال اینگونه پاسخ دادند که با توجه به آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آَمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ»(البقرة : 165 ) بت پرستان معتقد به ربوبیت ، اولوهیت ، نصرت و عزت داشتن به دست بتها بوده اند در حالی که ما معتقد به ربوبیت، اولوهیت خدای تعالی و بدست آوردن نصرت و عزت از سوی او هستیم.
حضرت آیت الله سبحانی ادامه دادند: باید دقت کرد که میزان در این مطلب صورت عمل نیست بلکه میزان باطن آن می باشد.
ایشان توضیح دادند: اگر میزان، صورت اعمال باشد، تمام کار ها در حج همان کارهایی است که بت پرستان انجام می داده اند ، پس فرق در این است که ما معتقدیم «وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»( آل عمران : 126 )
* پاسخ به اشکال پنجم
این مرجع تقلید در پایان به آخرین اشکال وهابیون که بنا به آیه «أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ»( الزمر : 3 ) منظور این است که بت پرستان هیچ مقامی برای بت ها قائل نبوده، بلکه آنها را بنده خدا و مایه نزدیکی به الله می دانسته اند، اشاره کرده و گفتند: اولاً بنا به آیات قبل، بت پرستان قائل به اولوهیت بت ها بوده اند و ثانیاً با توجه به آیه «إن الله لا یهدی من هو کاذب کفار» بت پرستان دروغ گفته و خدا را کنار گذاشته و بت ها را ناصر و عزیز می دانستند
حضرت آیت الله سبحانی در پایان علت تدریس دروس کلام در مشهد را احساس خطر نسبت به ترویج شبهات کلامی از سوی وهابیت عنوان کردند.