۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰

ماجرای مرحوم کوهستانی و تاثیر بر قوانین فیزیکی

ماجرای مرحوم کوهستانی و تاثیر بر قوانین فیزیکی
تبیین مفهوم نوافل و تفاوت آن با فرائض، جایگاه تقوا و نقش آن در معارف انسان مضامین‌ دعای بیست و هشتمین روز از ماه مبارک رمضان است که از سوی حجت الاسلام والمسلمین عرفان تشریح شد.
کد خبر: ۶۳۱۰

به گزارش خیمه مگ،«اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ‏ وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ يَا مَنْ لاَ يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّين».

ای خدا در این روز بهره‌ام را از مستحبات زیاد کن و با آمادگی مسائل در حقم کرم فرما و وسیله‌ام را از بین وسایل به سوی حضرتت فراهم کن، ای خدایی که اصرار اصرارکنندگان او را سرگرم نمی‌کند.

* نوافل چیست؟

نوافل جمع نافله است و در معارف اسلامی ‌نوافل به دو معنا به کار برده می‌شود. در معنای اول به نمازهای مستحبی و در معنای دوم به مطلق مستحبات نوافل می‌گویند.

وقتی در فقه، از نوافل بحث می‌شود غالباً       نمازهای مستحبی اراده شده است.

بزرگان معتقدند که مقام قرب دوگونه است یکی مقام قرب فرائض و دیگری مقام قرب نوافل می‌باشد.

مقام قرب فرائض این است که انسان با انجام دادن واجبات به خداوند متعال نزدیک شود و مقام قرب نوافل یعنی این که انسان با انجام نوافل به خداوند نزدیک شود.

در بین علماء نیز این بحث مطرح می‌باشد که آیا مقام قرب فرائض بالاتر است یا مقام قرب نوافل؟

* مقام قرب فرائض

امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: هیچ عبادتی مانند اداء فرائض نیست. «لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ». (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 176)، روایت قدسی مشهوری نیز وارد شده است که: «أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ تَقُولُ لِشَيْ‏ءٍ كُنْ فَيَكُونُ»؛ تو اوامر مرا اطاعت كن تا تو را به مقامى برسانم كه به هر چه گفتى موجود باش، موجود شود». (عده الداعی ونجاح الساعی (ص)310). این نوع اطاعت، ظهور در اطاعت واجبات دارد.

*جریان مرحوم آیت‌الله کوهستانی

يكي از علاقه‌مندان مرحوم آيت الله كوهستاني، آقاي سيد خالق موسوي كِنِتي، چنين نقل كرده است: در سفري كه مرحوم آقاجان كوهستاني به منطقه هزار جريب داشتند، در مسير راه به روستاي كِنِت رسيدند. شب را در منزل برادرم كه او نيز از ارادتمندان آقاجان بود، به سر بردند. در همان شب معظم له نياز به حمام پيدا كردند و از بنده پرسيدند: شما در محل حمام داريد؟ عرض كردم، حمام داريم ولي قابل استفاده نيست و آب حمام هم سرد است، چون زمستان و هوا بسيار سرد بود. گفتم، براي شما آب، گرم مي كنيم. فرمود: نه ! مرا تا حمام همراهي كن. من ايشان را ملازمت كردم. آقا به من گفتند: شما در همين جا، منتظر باش تا برگردم ! مدتي صبر كردم، ديدم آقاجان دير كردند. با خود گفتم شايد از سردي آب حمام است كه آقا دير كردند والا نبايد اين قدر طول مي دادند، لذا نگران شده و آهسته داخل حمام رفتم، ولي با كمال تعجب، ديدم آقا، داخل خزينه است و از آب خزينه هم بخار بالا مي زند ! دستم را داخل آب كردم، ديدم گرم است. متحيرانه بيرون آمدم؛ وقتي آقا، از حمام بيرون آمدند خطاب به من فرمودند: مگر نگفته بودم منتظر باش، چرا وارد حمام شدي؟ عرض كردم: شما خيلي طول داديد و من نگران شدم و الان هم در شگفتم كه چگونه آب حمام گرم شده بود.مرحوم کوهستانی فرمود: « هر چه ديدي. راضي نيستم تا زنده ام براي كسي نقل كني» ایشان به جایگاهی از عمل صالح و اطاعت الهی رسیده بودند که بر قوانین فیزیکی حاکم بر طبیعت اثر می‌گذاشتند. (برقله پارسایی،(ص)257)

*نقش نماز اول وقت

مرحوم علّامه طباطبایی و آیت‌الله بهجت از مرحوم آقاي قاضي (ره) نقل مي‌كردند كه ايشان مي‌فرمود: اگركسي نماز واجبش را، اول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد، مرا لعن كند. (داستان هایی ازنماز اول وقت- خلف زاده-ص60).                                                                        

در حدیث دیگری امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «أَنْفَعُ الْمَالِ مَا قُضِيَ بِهِ الْفَرْضُ»، سودمندترین ثروت، آن چیزی است که واجب به وسیله آن اداء‌ شود. (تصنیف غرر الحکم و دررالکلم ص367)

این موارد، از موارد قرب فرائض است که مهم‌تر از مقام قرب نوافل می‌باشد.

اما مقام قرب نوافل این است که انسان با انجام مستحبات (بعد از این که واجبات را انجام داد)، به خدا نزدیک می‌شود که در حدیث قدسی، حضرت حق می‌فرماید: «لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِه...» بنده من، پیوسته به وسیله نوافل به من نزدیک می‌شود تا جایی که من گوش او می‌شوم، که با آن گوش می‌شنود... (ارشادالقلوب الی‌الصواب ج1، ص91)

البته مقام قرب نوافل یک شرط سازنده دارد که در صورت انجام‌ندادن آن، فاجعه‌آفرین خواهد بود و آن شرط این است که انجام نوافل به فرائض و واجبات ضرر و آسیب وارد نکند.

حضرت علی (ع) فرمودند: «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَ»؛ وقتی که مستحبات به واجبات ضرر برساند، مستحبات را رها کنید. (بحار ج68، ص218). مثلاً در ایام محرم افراد تا سحر سینه‌زنی و عزاداری می‌کنند، اما نماز صبح واجب خود را قضا می‌کنند و یا این که افراد به زیارت‌های مستحبی (مشهد، عتبات عالیات،‌عمره مفرده) می‌روند،‌ اما خمس واجب مال خود را پرداخت نمی‌کنند.

* ولایت فقیه، همین است

در كربلا خدمت حضرت امام خميني «قدس سره» بودم كه فردي به ايشان گفت: مكّه بوده ام و ايّام حجّ و طواف، جمعيّت زياد بود به طوري كه نزديك بود شانه هايم بشكند، اگر همه مسلمان شوند و جمعيّت طواف كننده زياد شود، چه بايد كرد؟ معظم له فرمود: ما آن زمان طواف مستحب را، حرام خواهيم كرد. گفت: مگر مي شود مستحب خدا را حرام كرد؟ امام فرمود: بله، معناي «ولايت فقيه» همين است، زماني كه طواف مستحبي ضرر بزند و مزاحمت براي واجب ايجاد كند، همين كار را بايد كرد و وظيفه هم همين خواهد بود. ( خاطرات حجة الاسلام قرائتي-ص138-139)

مقام قرب نوافل، هنگامی‌ ارزشمند است که اولاً بعد از به جا آوردن واجب، انجام شود و ثانیاً به واجبات ضرر نرساند، متأسفانه الان در جامعه ما بعضی افراد، مستحبات را به خوبی انجام می‌دهند، ولی واجبات را اداء نمی‌کنند.

«وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ»، خدایا مرا در این روز به آماده‌سازی درخواست‌ها، تکریم کن، یعنی دعاها و خواسته‌هایم را مستجاب کن. یکی از جلوه‌های اکرام، این است که درخواست‌های میهمان، فراهم شود.

«وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ»، خدایا در این روز وسیله‌ام را از بین وسائل به سوی خودت نزدیک کن.

راه‌های رسیدن به خداوند تبارک و تعالی فراوان است.

خداوند می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، (سوره مائده، آیه 35)؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوا پیشه کنید و برای رسیدن به خدا وسیله بجویید.

وسائل رسیدن به خدا شامل: «ایمان، تقوا، توبه، عبادت، ‌احسان به بندگان خدا، ‌توسل به اهل بیت (ع)، دلِ‌شکسته، دعا و مبارزه با هوای نفس» می‌باشد.

*نتیجه احترام به سادات

آقاي بهلول می‌گفت: زماني در مشهد، به منزل يكي از آشنايان كه سيّد بود رفتم، اتفاقاً شب باراني بود و خانم خانه هم زايمان كرده بود و چند تا بچه هم داشت، شوهرش هم در منزل نبود، متوجه شدم كه حالش مساعد نيست به او گفتم: شما بخوابيد من از بچه ها نگهداري مي كنم. او كه خوابيد نصف شب ديدم بچه ها خيلي گريه مي كنند، فهميدم كه خودشان را كثيف كرده اند، آمدم داخل حياط كه كهنه ها را بياورم و آنها را پاك كنم و قنداق نمايم؛ امّا متأسفانه باران آمده بود و تمام آنها را خيس كرده بود. به داخل اتاق برگشتم و عباي خود را چهار تكّه كردم و به وسيله آن، بچه‌ها را تميز كردم و آنها را قنداق نمودم، اذان صبح كه به طرف حرم حضرت رضا عليه السلام حركت كردم در بين راه چند سگ به من حمله كردند، مشغول دفع سگها بودم كه سيّدي آمد و سگها را رد كرد و به من گفت: كسي كه تا صبح از بچه هاي ما مراقبت كرده، ما قادر نيستيم چهار تا سگ را از او دفع كنيم! بعد هم غيب شد. (اعجوبه عصر، بهلول قرن چهاردهم- موسوی مطلق- ص102)

*فقط یک گام

یکی از بزرگان گفته بود، برای رسین به محبوب،‌ دو گام باید برداشت. یگ گام بر خویش و گام دیگر را بر پیش گذار.

عارفی در جواب او گفت: گوینده خطا گفته است و راه خدا نزدیک‌تر است و آن این که: ما با خدا یک گام بیشتر نداریم و آن گام این است که فقط یک گام بر خویش نهیم.

اگر گام را روی هوا و هوس و نفس اماره خود گذاشتیم، با همین گام، به خداوند رسیده‌ایم. همان کاری که پوریای ولی کرد؛ همه قهرمانان با زمین‌زدن، مشهور اهل زمین شدند، ولی، پوریای ولی، با زمین خوردن، مشهور اهل زمین وآسمان شد.

البته دور یا نزدیک‌بودن بین انسان و خدا، به واسطه رتبه وحالات خود انسان است و الّا نسبت خداوند متعال، به همه مخلوقات «قرب» است. «وَ هُوَ مَعَكُمْ»، خداوند با شما است (حدید-4) و یا می‌فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد»؛ و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم. (سوره ق، آیه 16).

شرایط نفسانی انسان به گونه‌ای است که انسان، گاهی به خداوند نزدیک و گاهی از حیث رتبه، از خدا دور است.

روزه‌دار در این روز از خدا می‌خواهد که نزدیک‌ترین راه را برای رسیدن به او جلوی انسان قرار دهد.

«يَا مَنْ لاَ يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّين»؛ ای کسی که اصرار اصرارکنندگان در دعا، او را مشغول نمی‌سازد. مشغول‌شدن به چیزی و غافل‌شدن از چیز دیگر، از شأن موجودات محدود، مثل انسان است.

خداوند در «سوره فتح آیه 11» می‌فرماید: «شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا»؛ حفظ اموال و خانواده‌های ما، ما را به خود مشغول داشت.

طبق این آیه شریفه، انسان‌ها به خاطر ضعف و نقص در وجودشان، وقتی به چیزی مشغول می‌شوند از چیزهای دیگر باز می‌مانند، ولی خداوند تعالی منزه از عیب و نقص است و هیچ چیز نمی‌تواند او را مشغول سازد.