به گزارش خیمه مگ،سالروز غروب ستارهای از آسمان فقه و فقاهت است که عزت نفس را به سادهزیستی آمیخته بود و هیچ گاه زخارف دنیوی بر او غلبه نکرد.
آری این عالم ربانی که تبلور عینی ساده زیستی و فقه و اخلاق بود، کسی نبود جز آیت الله میرزا علی احمدی میانجی که همواره دل در گروه اهلبیت(ع) داشت، فقط به فکر تربیت شاگردان این مکتب بود.
اینک در سالگرد عروج ملکوتی آن عالم وارسته به بازخوانی شمهای از زندگانی پربار ایشان میپردازیم.
میلاد
آیتاللّه احمدی میانجی، چهارم محرم الحرام 1345 ه . ق (1306 ش) در روستای پورسخلو از توابع میانه آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی را در چنین محیط خانوادگی، که سرشار از تلاش و کوشش، صفا و صمیمیت و عبودیت و معنویت بود، سپری کرد و در دامن مادری از سلاله رسول اکرم (ص) تربیت یافت.
در محضر پدر
مرحوم میرزا علی ؛ آموزش کتاب های «نصاب الصبیان»، «گلستان سعدی»، «منشأت امیر نظام»، «ابواب الجنان»، «تاریخ نادر» و مقدمات عربی را نزد پدر گذرانیده و با پشتکار خود توانست حدود دویست بیت از «نصاب» را حفظ کند و تا حدودی به زبان فارسی مسلط شود
اساتید
مرحوم احمدی میانجی از محضر بزرگانی چون 1- آیت الله میرزا ابو حامد حجتی [1] 2-آیت الله شیخ علی زنوزی [2] 3- آیت الله میرزا رضی زنوزی و بزرگانی چون: آیت الله بروجردی، گلپایگانی، محقق داماد و... ( رضوان الله علیهم اجمعین) بهرهمند شد.
ورود به حوزه تبریز و راهیابی به محضر علامه طباطبایی ( ره )
آیت الله شیخ علی زنوزی با مشاهده استعداد و ضمیر پاک آیتاللّه احمدی به گوهر وجودی او پی برد. لذا برای شکوفایی استعداد شاگردش، توقف بیش از پنج سال در حوزه میانه را به صلاح وی ندانست. بدین جهت به آیتاللّه احمدی پیشنهاد کرد که هر چه زودتر به یکی از حوزه های قوی و مهم هجرت کند و نامه ای به علامه طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان)، که در تبریز بود، نوشت و از ایشان خواست تا مقدمات تحصیلات سطوح عالی را در آن شهر برای آیتاللّه احمدی فراهم کند. بدین ترتیب آیتاللّه احمدی ، در سال 1323 ه . ش بنا به اصرار آیتاللّه زنوزی، عازم حوزه تبریز شد و در مدرسه «حسن پاشا» ساکن گردید. ایشان خود در این باره نقل می کرد:
«... بعد از استقرار در مدرسه، خواستم به خدمت علامه طباطبایی برسم و نامه را تقدیم کنم. لذا از طلاب و اساتید و سایر علمای شهر، نشانی منزل ایشان را خواستم؛ اما هیچ کس ایشان را نمی شناختند و می گفتند ما تا به حال یک همچون اسمی و شخصی را نشنیده و ندیده ایم. به مدارس دیگر مانند طالبیه رفتم، آنها هم چنین گفتند. چند روز به همین سبب معطل شدم تا این که بالاخره پس از مدتی با مشقت بسیار نشانی منزل ایشان را به دست آوردم. فوری به خدمتشان رسیدم و نامه را تحویل دادم. ایشان مرا مورد لطف قرارداد و به آیتاللّه میرزا رضی زنوزی که در آن ایام از مدرسین بزرگ حوزه تبریز بود، معرفی کرد...»
هجرت به قم
آیتاللّه احمدی، درمدت کوتاهی که در حوزه تبریز بود، از محضر اساتید بزرگ از جمله آیتاللّه میرزا رضی زنوزی کسب فیض نمود؛ اما بنا به دلایلی در همان سال به میانه برگشت و از آنجا به سوی شهر مقدس قم روانه شد، او در این شهر، سطوح عالی را نزد مرحوم آیتاللّه سید حسین قاضی آموخت. و بخش دیگری از آن را هم در محضر حضرت علامه طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان) که به تازگی از تبریز به قم مشرف شده بود، فرا گرفت. آیتاللّه احمدی پس از اتمام سطوح عالی فقه و اصول، درس خارج اصول را در خدمت مرحوم آیتاللّه آقا میرزا احمد کافی الملک یاد گرفت. همزمان با این درس، دروس خارج فقه را در ابواب مختلف، از محضر بزرگانی چون: بروجردی، گلپایگانی، محقق داماد و علامه طباطبایی (ره) بهره می جست و حتی در درس خصوصی مرحوم محقق داماد و علامه طباطبایی نیز شرکت می کرد، البته با مرحوم علامه طباطبایی انس بیشتری داشت و به طور خصوصی در زمینه فقه، اصول و اخلاق بهره ها برد.
فعالیت های علمی فرهنگی
ایشان در کنار تحصیل، با همکاری و همفکری چند تن از دوستان فاضل خود، همچون آیات: سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید مهدی روحانی و سید ابوالفضل میرمحمدی، اقدام به برگزاری بحث تفسیر هفتگی کردند و پس از ایشان نیز آیات دیگری مثل: آقا موسی زنجانی، احمد آذری قمی، احمد پایانی، موسوی زنجانی و... به جمع آنان پیوستند. این محفل علمی، به طور مرتب در هر هفته برگزار می شد. اعضای جلسه هر کدام به تفاسیر مختلف مراجعه می کردند و پیرامون آیات مباحث مفیدی را مطرح می نمودند که اغلب ظریف و دقیق و پربار بود. چنان که این اواخر آیتاللّه احمدی تأسف می خورد که چرا مذاکرات این جلسات از اول یادداشت و ضبط نشد.
معلم اخلاق و مدرّس فقه
این عالم وارسته از همان دوران طلبگی ضمن تحصیل، به تدریس نیز اهتمام داشت و درس های پیشین را به طلاب و فضلای پایین تر از خود می آموخت. آیتاللّه احمدی در حوزه علمیه قم از اساتید شناخته شده در سطوح عالی به شمار می رفت. به فقه و بخصوص به کتاب ارزشمند مکاسب شیخ انصاری، عنایت و علاقه خاصی داشت و هر سال آن را برای عده ای تدریس می نمود. او در امر آموزش طلاب، با شهید آیتاللّه قدّوسی در مدرسه حقّانی همکاری داشت و از اساتید سرشناس این مرکز علمی و انقلابی محسوب می شد. همچنین درس اخلاق ایشان نیز در سطح حوزه علاقمندان زیادی داشت. لذا از مدارس مختلف دعوت می شد و برای طلاب و فضلا در سطح های گوناگون درس اخلاق، که با جذابیت ویژه ای توأم بود، ارائه می داد. او که یک عمر فقه را با اخلاق به هم آمیخته بود، تبلور عینی یک «فقیه اخلاقی» بود.
آثار و تالیفات
آیتاللّه احمدی میانجی، در وادی قلم و تحقیق نیز به حق نبوغ، نوآوری، استعداد و تلاش طاقت فرسای خود را به وضوح در معرض دید و قضاوت تاریخ گذاشته است. آثار این دانشمند فرزانه از جهات مختلف قابل توجه و تأمل می باشد ؛ بعض از آثار ایشان عبارتند از :
مکاتیب الرسول [4] / مواقف الشیعه / التبرک / الاسیر فی السلام / السجود علی الارض /مالکیت خصوصی / لزوم وزارت اطلاعات در حکومت اسلامی / حاشیه و تعلیقه بر کتاب های «معادن الحکمه» مرحوم فیض کاشانی و «شیعه در اسلام» مرحوم علامه طباطبایی و....
یار امام
سال 1341، که قیام مراجع معظم تقلید به رهبری حضرت امام خمینی بر ضد لایحه «انجمن های ایالتی ولایتی» آغاز شد، آیتاللّه احمدی حضور متعهدانه خود را در این نهضت بزرگ اسلامی به خوبی نشان داد. او در هر رخداد مهمی، در صورت لزوم، نخست به خدمت حاج آقا روح اللّه خمینی و سایر مراجع معظم می رسید. بعد از کسب رهنمودهای لازم، عازم میانه می شد و پیام آنان را به روحانیت و مردم آن دیار می رساند و با سازماندهی روحانیت و روشنگری مردم، در جهت آرمان های نهضت اسلامی گام های مؤثر و بلندی برداشت.
حکومت از منظر آیت الله میانجی
یکی از ویژگی های بارز آیتاللّه احمدی، این بود که مسائل اسلامی را از دیدگاه حکومتی ارزیابی می کرد و اعتقاد داشت که فقه اسلامی و شیعی برای اداره بشر از گهواره تا گور است و می تواند جوامع بشری را به خوبی اداره کند.
ایشان با این بینش و تفکر وارد میدان تحقیق و پژوهش شد و از آیات، احادیث و روایاتی که تا دیروز تنها در ابعاد فردی استفاده می شد، در ابعاد حکومتی از آنها بهره برداری کرد و کتابی را تحت عنوان «اطلاعات و امنیت در حکومت اسلامی» به رشته تحریر درآورد که از این نظر در نوع خود، کم نظیر و بدیع می باشد. بر اساس همین بینش، ایشان به «احکام حکومتی» که زیر نظر ولایت ولی فقیه جامع الشرایط اداره شود، به جدّ اعتقاد داشت و از این رو، حتی مقررات و قوانین معمولی را هم لازم الاجراء می دانست؛ به طوری که اظهار می داشت: «اگر کسی در نیمه شب مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نکرد و پلیس هم حضور نداشت، واجب است خود، جریمه خلافش را به صندوق حکومت واریز کند؛ در غیر این صورت ذمه اش مشغول خواهد شد».
ایشان در باب اخذ وجوه شرعیه (خمس، زکات و...) نیز نظر خاصی داشت که از همان نظریه حکومتی ایشان نشأت می گرفت. او اخذ وجوه شرعی و مصرف آن را، ابتدائاً یکی از شئون اساسی ولی فقیه می دانست. به همین سبب با این که ایشان مجتهد مسلم بودند؛ اما در این باب خود را ملزم کرده بودند تا از مقام معظم رهبری اجازه بگیرند.
اندرزهایی از مرحوم میانجی
آثار وضعی گناه
گناه آثار وضعی دارد حتی بعد از توبه نیز آن آثار در روح انسان باقی می ماند و برای همین نیز، در آیات قرآن بعد از کلمه «تابوا» [توبه کنید] کلمه «اصلحوا» [اصلاح کنید] آمده است; یعنی صرف توبه کافی نیست . بعد از آن باید با جدیت به اصلاح روح پرداخت تا آثار وضعی گناه از جان و دل زدوده شود .
مناجات با خداوند
از خدا حاجت خواستن، خودش توفیق است . در دعا هست که، «امّا الراحِلُ الیک قریبُ المسافة .» منظور از راحل این است که خدایا، کسی که می خواهد به سوی تو بیاید، قریب المسافة است . من به ذهنم آمده که شاید «قریب المسافة» این باشد که عبد هر قدر هم دور باشد، اگر بخواهد برگردد، فاصله نزدیک است; فقط یک دفعه بگوید: نفهمیدم; خدایا، نفهمیدم; غلط کردم .
آزمون الهی
امتحان «خوشی » خیلی مشکل است . من خیال می کنم از هزار، یک نفر از عهده امتحانش بیرون می آید . خدا پول بدهد، مقام بدهد، صحت بدن بدهد، وسایل و امکانات بدهد، آدم خودش را گم نکند . چند نفر می توانند از عهده چنین امتحان بیرون بیایند؟ !
آداب دعا
یکی از آداب دعا این است که به خدا راه نشان ندهیم .ما باید از فضل خدا بخواهیم، بقیه کارها دیگر به دست اوست. بگوییم خدایا می دانی که من احتیاج دارم به فلان عطیه شما .مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: آداب دعا این است که از فضل خدا بخواهی و در راه و خصوصیات آن دخالت نکنی .
آشنایی با شرح حال بزرگان
وقتی آدم شرح حال بزرگان و وارستگان را می خواند، فایده اش این است که احساس کمبود می کند . مقامات آنها را می بیند و آن وقت می فهمد چقدر از نظر معنوی کمبود دارد . آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: اگر کسی «وصل » را درک نکند، نمی فهمد معنای «فصل » چیست و چرا علی (ع) در دعای کمیل می فرماید: توان فراق تو را ندارم .
کمالات اخلاقی
احترام به همسر
نقل شده است که: «در این چند سال اخیر، چون همسر آیتاللّه میانجی کسالت داشتند، ایشان هیچ دعوتی و مهمانی را نمى پذیرفت.»
پول هنگفت
آیتاللّه احمدی میانجی نقل مى فرمود: یکی از ثروتمندان، پول هنگفتی را به من داد که برای رفع مشکل محرومان خیلی کارساز بود؛ امّا احساس کردم او مى خواهد بعداً بیاید برای کارهای خود از من تأییدیه و توصیه نامه بگیرد. لذا آن همه پول را رد کردم!»