به گزارش خیمه مگ،در این نوشتار انگیزه تأسیس حسینیه ارشاد از سوی مؤسسین و علل استعفای شهید مطهری را منتشر می کند.
در سال 1346 حسینیۀ ارشاد به همت محمد همایون و با همکاری شهید مطهری، سیدعلی شاهچراغی و میناچی تأسیس شد. اهدافی را که استاد مطهری برای این مؤسسه در نظر داشت به گفتۀ خود وی امور زیر بوده است:
1- دعوت از سخنرانان دانشمند و ذی صلاحیت کشور برای ایراد یک سلسله سخنرانی های آموزنده، مستدل و متناسب با سطح افکار طبقه تحصیل کرده....
2- دعوت دانشمندان برجسته و ذی صلاحیت کشور برای ایراد کنفرانس های علمی، فلسفی، تاریخی، ادبی در حدود مسائلی که با حقایق دین اسلام ارتباط دارد....
3- چاپ و نشر سخنرانی ها و کنفرانس ها به منظور توسعۀ نشر و تکمیل و استفاده از آنها...
4- ایجاد دایرۀ پاسخ به پرسش ها.
5- ایجاد و تأسیس دایرۀ تحقیقات اسلامی.
6- ایجاد کلاس های تعلیماتی در قسمت های مختلف اعتقادی، اخلاقی، فقهی، ادبی و غیره.
7- پیشقدم شدن در حُسن اجرای برنامه های اجتماعی، اسلامی از قبیل تشکیل کاروان نمونۀ حج، سفرهای دسته جمعی و غیره.
8- ایجاد مراکز فرهنگی از قبیل: کودکستان، دبستان، دبیرستان و آموزشگاه و غیره.
9- ایجاد مراکز فعالیت های خیریّه از قبیل تأسیس درمانگاه ها و غیره.
10- فعالیت های سالم و مفید اقتصادی به منظور توسعۀ بودجه مؤسسه.... .
*فعالیت های استاد در حسینیه ارشاد
شهید مطهری در جهت ارتقای سطح علمی و نیل به اهداف مورد نظر خود فعالیت های بسیاری را در حسینیه ارشاد انجام می دهد؛ از جمله آن که در سال 1347 به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت رسول اکرم صلی الله علیه وآله تصمیم گرفته می شود تا کتابی پیرامون ابعاد گوناگون شخصیت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله منتشر شود. از این روی وی از جمعی از فضلا و دانشمندان درخواست مقاله می کند که مجموع آنها در دو مجله در سال های 47 و 48 منتشر می شود.
به علاوه خود استاد مطهری نیز سخنرانی های بسیاری در حسینیۀ ارشاد ایراد می کند؛ از جمله موضوعاتی چون: خاتمیت، امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، احیای تفکر اسلامی، سیری در نهج البلاغه، جاذبه و دافعه علی علیه السلام و عدل الهی را در طول چند سال حضور خود در این مؤسسه فکری ارشاد مورد بحث قرار می دهد.
در مورخۀ 7/2/49 استاد مطهری در حسینیۀ ارشاد، سخنرانی مهمی با عنوان احیای تفکر اسلامی ایراد و در ضمن آن برای آوارگان فلسطینی تقاضای کمک می کند. در این سخنرانی اعلام می کند که حسابهایی در سه بانک به نام ایشان، علامه طباطبائی و ابوالفضل موسوی زنجانی گشوده شده تا افراد خیرخواه، پول واریز کنند. از آن جا که این پول به نام سازمان چریکی الفتح بوده، ساواک حساسیت های بسیاری از خود نشان می دهد.
*نگاه استاد به دکتر شریعتی
یکی از کارهای شهید مطهری در این دوران دعوت از محمد تقی شریعتی و دکتر شریعتی برای ایراد سخنرانی در حسینیه ارشاد بود. سخنرانی ها و نوشته های دکتر شریعتی سر و صدای بسیاری را به راه انداخت. برخی از روحانیون ایراد می گرفتند که چرا مطهری و یارانش به جای مسجد، حسینیه راه انداخته اند و به جای روحانیون از افرادی چون دکتر شریعتی و فخرالدین حجازی استفاده می کنند. حتی آیت الله رفیعی قزوینی پیغام داده بود که در حسینیۀ ارشاد حرف هایی زده می شود که برای ما تکلیف شرعی ایجاد می کند. استاد مطهری در جواب ایشان می گوید: ما مثل شما هم فقه خوانده ایم و هم فلسفه و مواظب اوضاع هستیم.
شهید مطهری از یک سو وجود شریعتی را برای جوانان مفید می دانست و از سوی دیگر به جهت برخی نظرات فکری وی نمی توانست هماهنگی کامل با او داشته باشد. در ضمن، اعتقاد داشت که وی همیشه احساسات افراد را تحت تأثیر قرار می دهد تا اندیشۀ آنها را.
در آن دوران شرایط اجتماعی به گونه ای پیش می رود که استاد مطهری دیگر نمی تواند پاسخگوی مخالفان باشد. در واقع وی از چند طرف تحت فشار روحی قرار داشت. حتی ایشان یک بار سراغ آیت الله قمی می رود و از ایشان می خواهد تا با دکتر شریعتی گفت وگو کند و او را بر آن دارد تا از تندروی های خود دست بردارد. خلاصه از یک سو مقدس مآبان، استاد مطهری را محکوم می کردند که موجب حضور شریعتی در حسینیۀ ارشاد بوده و از طرف دیگر، جوانان احساساتی و تندرو به خاطر برخی مخالفت های فکری آقای شریعتی در مقابل وی موضع گیری می کردند و در عین حال، هیئت مدیرۀ حسینیه نیز برای حلّ معضلات پیش آمده، تلاش جدی نمی کند.
این حوادث باعث شد که شهید مطهری ناگزیر به کناره گیری از حسینیۀ ارشاد شد. به زعم ایشان ریشۀ بسیاری از مشکلات و عدم حلّ آنها مربوط به عملکردهای اجرایی میناچی بوده است. از مجموعه مطالبی که از استاد مطهری در مورد عوامل استعفای ایشان برمی آید- به ویژه استعفانامه مورّخه 29/10/47- علل استعفای ایشان را باید در موارد زیر دانست:
1- روش خودسرانه و تصمیمات فردی آقای میناچی.
2- تباین میان اهداف میناچی با اهداف مؤسسه.
3- تمایل شدید میناچی در جهت تبدیل حسینیه ارشاد به یک مؤسسه جنجالی و توخالی.
4- اختیار بیش از حدّ میناچی در امور استخدامی، مالی، ادارۀ جلسات، تعیین سخنرانان، مصاحبۀ تلویزیونی و غیره.
5- توجیه گری های بیهودۀ میناچی از کارهای غلط انجام شده و نشر اکاذیب و مجعولات.
6- عدم حفظ اسرار و اطلاعات مخفیانه.
7- بی احترامی به حیثیات افراد.
8- تلاش در جهت نزدیک کردن حسینیۀ ارشاد به مؤسسات دولتی.
9- عدم اعتقاد به حسن نیت میناچی.
*در قسمتی از استعفانامه شهید مطهری چنین می خوانیم:
«طرز تفکر و هدف بنده با ایشان متفاوت است و وقتی که هدف و طرز تفکر متفاوت شد قهراً عقیدۀ بنده و ایشان، در نوع فعالیت هایی که باید در این مؤسسه صورت بگیرد متفاوت خواهد بود. هدف و فکر بنده این است که این مؤسسه را به صورت یک مؤسسه تحقیقی و تبلیغی اسلامی در سطح بسیار عالی که جوابگوی نیازهای فکری جامعه تکان خوردۀ امروز باشد درآورم؛ من می خواهم این مؤسسه به صورتی درآید که به اصطلاح ایدئولوژی اسلامی را در مقابل ایدئولوژی های دیگر جهانِ امروز به طور صحیح عرضه بدارد و قهراً معتقدم آنچه بیش از هر چیز از این مؤسسه به صورت سخنرانی یا نشریه باید صادر شود، منطق است نه بیانات و نشریات احساساتی.
به عقیدۀ بنده بیانات احساساتی لازم است، اما در حاشیه منطق و تفکر، نه بیشتر. ولی طرز تفکر معزّی الیه این است که این مؤسسه، هر چه بیشتر چشمگیر باشد و تشریفات ظاهری، کافی است و هر چه بیشتر باید در این جا جنجال و هیاهو و شور و واویلا به پا کرد. نظر وی نیز خلاف بنده با کمیت است نه کیفیت؛ و حتی عملاً با هر نوع فعالیت منطقی در سطح بالا مخالفت می کردند.»
شهید مطهری در اسفند ماه سال 1349 نیز پیشنهادهایی را جهت اصلاح حسینیۀ ارشاد به محمدتقی شریعتی و هیئت مدیره حسینیۀ ارشاد می دهد که مکتوبات آنها موجود است. هیئت مدیره طی جلساتی در اردیبهشت 1350 نظرات اصلاحی جدید خود را ارائه می دهد. به دنبال تعقیب مذاکرات اعضای حسینیه در ششم مهرماه 1350، وی نظرات و پیشنهادهای دیگر را ارائه می دهد.