به گزارش خیمه مگ،نوشتار حکیم متأله حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص اعتکاف، فضیلت و اهمیت این سنت حسنه را منتشر میکند.
انسان در گریز از هوای نفس و فرار از اشتغالات زندگی، در طریقت اُنس با معبود، همواره نیازمند خلوتی است تا در انزوای وجود خویش در آثار صُنع پروردگارش با دیدۀ عبرت بیندیشد و با سوز دل و اشک دیده، باطن خود را از زنگار گناهان بشوید و خانه دل را مصفای حضور خالق هستی بخش سازد؛ اعتکاف زمینه چنین خلوتی را فراهم می کند و فرصت و مجالی برای پرداختن به امور نفس خویش و جلوه گری نور محبت خدا در اعماق سرای وجود انسان می دهد تا انسان بدون دلواپسی از کارهای انجام نشده و وابستگی های روز مرّه، خود را در سرای معبود خویش نظاره گر باشد.
ایشان وجود تأکیدات و فضایل فراوان در اعتکاف را با نگاهی مفسرانه به تحقیق نشسته و با پرداختن به دو ویژگی خاص، این عمل عبادی را از دیگر عبادات متمایز ساخته و آورده اند:
عبادت ذات اقدس اله، شئوني دارد. گاهي به صورت فکر و ذکر و شکر است؛ گاهي به صورت حرکت و زماني به صورت سکون. تا معبود (عزّوجلّ) چه دستور دهد و رسول معبود (صلي الله عليه و آله و سلم) چه پيامي آورده باشد.
آنجا که فکر و ذکر و شکر عبادت است، آيات و روايات در خصوص آن فراوان وجود دارد و نيازي به شرح آن نيست؛ و آنجا که حرکت، عبادت باشد، نظير طواف که گشتن به دور کعبه، خود عبادت است و مانند سعي بين صفا و مروه که آن حرکت مخصوص و هروله اي که در آن است، خود عبادت محسوب ميشود و به قصد قربت انجام ميگيرد؛ و آنجا که توقّف، عبادت است، مانند وقوف در عرفات و مشعر و مِنی؛ البته آن جا «وقوف» به معناي «سکون» نيست؛ ولي حرکت هم واجب نيست. صِرف ماندن در عرفات و مشعر و مِنی با آن آداب و سنن خاصّ، واجب است.
پس معبود، گاه دستور حرکت و هروله ميدهد، نظير سعي بين صفا و مروه؛گاهي دستور گردش به دور خانۀ خود را لازم ميداند، نظير طواف در حج و عمره؛ گاهي هم وقوف و عکوف و اقبال همراه با تعظيم و بزرگداشت را در خانۀ خود، واجب يا مستحب ميشمارد، نظير اعتکاف.
عکوف يعني اقبال و روي آوردن به چيزي همراه با تعظيم و بزرگداشت آن. اعتکاف در مسجد، خود نوعي عبادت است که حرکت در آن شرط نيست؛ سکون هم در آن معتبر نيست؛ مانند وقوف در عرفات، مشعر و مِنی.
*اعتکاف قسیم رکوع و سجود
در فضيلت اعتکاف همين بس که معادل طواف خانهٴخدا قرار گرفته و عِدْل و قسيم و همتای رکوع و سجود به شمار آمده است.
چنانکه دو تن از پيامبران بزرگ الهي مأمور شدند تا کعبه و حريم آن را از لوث وجود «وثنيّت» و «ثنويّت» تطهير کنند تا عبادت کنندگان در مطاف و در کنار قبله و حرم ذات اقدس اله به طواف و اعتکاف و رکوع و سجود بپردازند.
ذات اقدس إله در اين زمينه ميفرمايد: ﴿وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾. و به ياد آوريد زماني که خانۀ کعبه را محل بازگشت و جايگاه امنيت مردم قرار داديم و از مقام ابراهيم، عبادتگاهي براي خود برگزينيد. و ما به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم که خانهٴ مرا براي طوافکنندگان و معتکفان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان، از هر گونه آلودگي تطهير کنيد.
از اين که اعتکاف در کنار طواف و عِدْل رکوع و سجود قرار گرفته، معلوم مي شود که از بارزترين مصاديق بندگي در پيشگاه ذات اقدس اله است.
*اهميت و فضيلت اعتکاف
آنچه بر اهميت و فضيلت اعتکاف مي افزايد دو نکته است که يکي مهم و ديگري مهم تر است؛ نکتۀ مهم آن است که اعتکاف همچون نماز نيست تا بتوان آن را در هر مکاني به جا آورد. در مورد نماز، بر پايۀ «جُعلتْ لي الأرض مسجداً وطهوراً» ميتوان آن را در هر مکاني انجام داد؛ حال آنکه اعتکاف، چنين نيست. اعتکاف بايد در مسجد و خانۀ خدا باشد. آن هم نه هر مسجدي، بلکه مسجد اعظم، يا به تعبيري ديگر مسجد جامع و يا مسجد الحرام و مسجد النبيّ (صلي الله عليه و آله و سلم) يا مسجدي که معصوم (عليهالسلام) در آن نماز جمعه و يا جماعت اقامه کرده باشد؛ يا امامي عادل هر چند غير معصوم در آن نماز جمعه يا جماعت برپا کرده باشد.
پس اعتکاف بايد در مسجدي باشد که مصلاي تودۀ مسلمانان است؛ يعني مسجد جامع يا اعظم؛ و مسجدي که در شهر، جزو بزرگترين مسجدهاست و جماعت هاي رسمي در آن اقامه ميشود. بنابراين، مسجد بودن خود مزيت است و اقامۀ نماز جمعه يا جماعت در آن، مزيّتي ديگر.
*اختصاص اعتکاف به مساجد چهارگانه بنابر افضلیت است
انعقاد اعتکاف در مسجد متروک و مهجور صحيح نيست. عدهاي که اعتکاف را به خصوص مسجد الحرام و مسجد النّبي (صلي الله عليه و آله و سلم) يا مساجد چهارگانه اختصاص دادهاند، بايد سخن آنان را بر افضليت حمل کرد و نه تعيّن.
نکتۀ مهم تر آن است که «روزه» که خود از ارکان مهم دين و از مباني مهم و اصيل اسلام است، که: «بُني الاسلام علي خمسٍ: علي الصلاة والزکاة والصوم والحجّ والولاية» عبادتي که بدين پايه از اهميت است، شرط اعتکاف قرار گرفته است؛ ارزش اعتکاف به حدي است که يکي از برجسته ترين ارکان دين، شرط آن قرار ميگيرد! همانگونه که نماز بدون طهارت تحقق نمييابد؛ که: «لا صلاة إلاّ بطهورٍ» اعتکاف هم بدون روزه صحيح نيست؛ که: «لا اعْتکاف إلاّ بصومٍ». و اين از سخنان بلند ائمۀ اطهار (عليهمالسلام) است.