۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰

بدعت چیست؟

بدعت چیست؟
يكي از اشكالات مهم وهابيت بر مسلمانان همين مسأله زيارت قبور است كه در منابع خودشان از اين عمل به عنوان يك عمل شرك آميز، حرام و بدعت ياد مي كنند چنانكه ابن تيميه ...
کد خبر: ۶۷۷۸

به گزارش خیمه مگ، شناخت دین یکی از وظایفی است که بر عهده هر مسلمانی بوده که این راستا در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی از مباحث دینی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* مخالفان زیارت قبور

وهابيان قائلند كه هر گونه زيارت قبور (پيامبر- صلي الله عليه و آله- و غير ايشان)، بدعت و حرام بوده و موجب شرك است!

يكي از اشكالات مهم وهابيت بر مسلمانان همين مسأله زيارت قبور است كه در منابع خودشان از اين عمل به عنوان يك عمل شرك آميز، حرام و بدعت ياد مي كنند چنانكه ابن تيميه بنيانگذار تفكر وهابيت در كتاب «الرّد علي الاخنائي» مي گويد: «من زار قبره (نبي - صلي الله عليه و آله -) او قبره غيره يشرك به و يدعوه من دون اللّه فهذا حرام كلّه و هو مع كونه شركاً باللّه»[1] هركس قبر پيامبر- صلي الله عليه و آله - و غير او (از اوليا و صالحان) را زيارت كند به غير خدا رو آورده و به خداوند شرك ورزيده، پس اين عمل حرام و شرك به خداوند است.

و در كتاب «الجواب الباهر في زوار المقابر» مي گويد: «زيارت قبور انبياء اوليا و صالحين، بدعت و نامشروع است»[2]

آيات قرآن كريم و احاديث متواتر نبوي به زيارت قبور مخصوصاً زيارت قبور پيامبران و اوليا و صالحان تأكيد كرده و بر آن فضيلت ها و پاداش هايي بر شمرده اند. قبل از استدلال به قرآن و روايات فراوان در خصوص جواز زيارت قبور لازم است به مفهوم سنت و بدعت اشاره كنم: سنت در لغت به معناي «دستور، مقررات و قانون مي باشد»[3] و در اصطلاح به معناي «قول معصوم و فعل او و تقرير او است».

بدعت در لغت به معني عمل بي سابقه و جديد است. هر چيز تازه و نوظهور كه بدون سابقه انجام بگيرد در لغت به آن بدعت مي گويند.[4]

در تعريف اصطلاحي بدعت گفته شده است:

بدعت، آن است كه چيزي بر دين افزوده يا از آن كاسته شود و اين عمل، به حساب دين گذاشته شود.[5] و به تعبير ديگر بدعت، نوآوري در دين است در حالي كه دليلي بر جواز آن در شرع نباشد و چنان چه اين نوآوري ريشه در شرع داشته باشد، بدعت نيست.[6]

بنابراين هر نوع تصرف در دين بدون جواز شرعي به عنوان نوآوري خواه به صورت افزايش و خواه به صورت كاهش بدعت ناميده مي شود.

حال با توجه به معناي اصطلاحي بدعت و سنت، با تتبع در آيات قرآن و سنت و سيره ي نبوي براي محققين و جويندگان راه حق و حقيقت روشن مي گردد كه زيارت قبور از مقوله ي سنت است، نه بدعت.

قرآن و زيارت قبور

مشروعيت زيارت قبور ـ عموماً ـ قبر پيامبر ـ خصوصاً ـ از نظر قرآن به اثبات رسيده است؛ چنان كه خداوند خطاب به پيامبر مي فرمايد: (وَ لا تُصلِّ عَلي اَحَد مِنْهُمْ اَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلي قَبْرِهِ اِنَّهُمْ كَفَروُا بِاللّهِ وَ رَسولِهِ وَ مَاتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ)[7]

هرگز، بر مرده ي هيچ يك از آنان (منافقان) نماز نگذار و بر قبر آنان (براي طلب مغفرت) نايست. آنان به خدا و پيامبر او كفر ورزيده و در حالي كه فاسق و بدكارند، مرده اند.

در اين آيه خداوند براي كوبيدن شخصيت منافق، به پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ دستور مي دهد كه هيچ گاه بر جنازه ي احدي از منافقان نماز مگذارد و بر قبر آنان نايستد. مفهوم آن اين است كه درباره ي غير منافق (مؤمنين) اين كار خوب و شايسته است. اكنون بايد ببينيم مقصود از (وَ لا تَقُمْ عَلي قَبْرِهِ) چيست؟ آيا مقصود، ايستادن به هنگام دفن آنان است يا مقصود اعم از موقع دفن و ديگر مواقع است؟ برخي از مفسران، مانند بيضاوي در تفسير خود و نويسنده تفسير روح البيان به اين آيه از ديد وسيع نگريسته و آن را چنين تفسير مي كنند: «وَ لا تَقِفْ عِندَ قَبْرِهِ لِلْدَّفْنِ أوِ الزِّيارَه»[8] از اطلاق آيه همين معناي گسترده به دست مي آيد، اعم از توقف هنگام دفن و يا وقوف پس از آن.

و نيز در قرآن مي خوانيم: (ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيماً)[9] واگر اين مخالفان،هنگامي كه به خود ستم مي كردند(و فرمانهاي خدا را زير پا مي گذاردند)، به نزد تو (اي پيامبر) مي امدند، و از خدا طلب امرزش مي كردند، و پيامبر هم براي انها استغفار مي كرد، خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند. بدون شك مفهوم زيارت عبارت است از حضور نزد پيامبر اعم از آن كه اين حضور براي استغفار باشد يا غير آن. و پس از آن كه رجحان و مشروعيت اين كار در زمان حيات پيامبر ثابت شد، پس از رحلت نيز ثابت خواهد بود؛ زيرا با ادله ي ديگر به اثبات رسيده كه پيامبر پس از رحلت از اين جهان، حيات و زندگي برزخي دارد و سلام مردم را مي شنود و جواب مي گويد و اعمال مردم بر او عرضه مي شود.[10] لذا دانشمندان اسلامي از اين آيه عموم فهميده و آن را شامل حال حيات و ممات پيامبر دانسته اند و حتي گفته اند: مستحب است اين آيه كنار قبر آن حضرت تلاوت شود.[11]

در اين زمينه داستاني از اعرابي نقل مي كنند و اجمال آن به عبارت ذيل است:

محمد بن حرب هلالي مي گويد وارد مدينه شدم و به زيارت قبر پيامبر رفتم. زيارت كردم و در برابر قبر شريف نشستم. در اين هنگام عربي آمد و گفت: سلام بر تو اي رسول خدا! شنيدم خداوند فرمود: «اگر آنان وقتي بر نفس خويش ستم كردند به حضور تو برسند و توبه كنند، و رسول خدا درباره ي آنان طلب آمرزش كند خدا را تواب و رحيم مي يابند» اينك با پشيماني و استغفار از گناه خويش آمدم تا اين بنده ي گناه كار را در پيش گاه خداوند شفاعت كني. سپس گريه كرد و اشعاري را سرود و استغفار نمود.[12]

زيارت قبور از ديدگاه سنت (روايت)

براي اثبات جواز زيارت قبور چهار دسته روايت وارد شده است:

الف) رواياتي كه به طور عام به جواز زيارت قبور دلالت دارند.

ب) روايات خاص در زيارت قبر شريف پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ

ج) رواياتي كه بيان از سيره ي پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ و اصحاب او درباره ي زيارت قبور است.

د) روايات مربوط به تعليم كيفيت زيارت قبور.

رواياتي كه به طور عام بر جواز زيارت قبور دلالت دارند

1. ابي ذر غفاري مي گويد: پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ به من فرمود: «زرِ القُبُورَ تَذْكُرْ بِها الاَخِرَه»[13] قبور را زيارت كنيد و به وسيله ي آن آخرت را به ياد بياوريد. حاكم بعد از نقل اين حديث در مستدرك خود مي گويد: «هذا الحديث صحيح».

2. عايشه مي گويد: «ان رسول اللّه رَخَّص في زياره القبور»[14]. پيامبر خدا، زيارت قبور را اجازه داد.

3. ابو هريره نقل مي كند رسول خدا ـ صلي الله عليه وآله ـ فرمود: «زورُوا القبور، فإنَّها تُذَكِّرُكُمْ الاخِرَه»[15]؛ قبور را زيارت كنيد كه شما را به ياد آخرت مي اندازد.

4. در كتاب هاي معتبر اهل سنت از راه هاي مختلف نقل شده كه پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ فرمود: «كُنْتُ نَهَيْتُكُمْ عَنْ زيارَه القُبُور، فَزُورُها فَإنَّها تُزَهِّدُ في الدُّنيا وَ تُذَكِّرُ الاخِره»[16] در بعضي روايت مي فرمايد: «... فَزورُ القبور فانّها تذكركُمْ الموتُ»[17])؛ من شما را از زيارت قبور نهي كرده بودم (اما) از اين به بعد زيارت كنيد؛ زيرا زيارت قبور، شما را نسبت به دنيا بي اعتنا و زاهد مي گرداند و آخرت را به ياد مي آورد و در روايت ديگر مي فرمايد: قبرها را زيارت كنيد؛ زيرا زيارت آن ها مرگ را به يادتان مي آورد.

5. ابن ابي مليكه مي گويد: رسول خدا فرمود: «زُوروا مَوْتاكُمْ وَ سَلِّموا عَلَيهِمْ فَاِنَّ لَكُمْ فيهِمْ عِبْرَه»[18]؛ مُردگانتان را زيارت كنيد و بر آن ها سلام بفرستيد؛ چون در اين امر براي شما عبرت است.

روايات خاصه در زيارت قبر نبي اكرم ـ صلي الله عليه وآله ـ

درباره ي زيارت قبر شريف پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ روايات فراواني وارد شده است؛ ليكن به جهت اختصار به چند نمونه اشاره مي كنيم:

1. «مَنْ زارَني بَعْدَ مَوْتي كان كَمَنْ زارَني فِي حَياتي»[19]؛ هر كس پس از مرگم مرا زيارت كند، مثل اين است كه مرا در حال حيات زيارت كرده است.

2. «مَنْ زارَ قَبْرِي (أو قَالَ مَنْ زارَني) كُنْتُ شَفِيعاً لَهُ[20]؛ هر كس قبر مرا زيارت كند، من شفيع او مي گردم».

3. «عَن عَبْدِ اللّه بن عُمَر: من زارَ قَبْري وَجَبَتْ لَهُ شَفاعَتي[21]؛ هر كس قبر مرا زيارت كند از شفاعتم بهره مند خواهد بود.»

4. «مَنْ جاءَني زائِراً (لا تَحْمِلُه) اِلاّ زِيارَتي كَانَ حقاً عَلَي اَنْ اَكُونَ شَفِيعاً له يومَ الْقِيامَه؛[22] هر كس به قصد زيارت به سوي من آيد، شايسته است بر من كه در روز قيامت شفيع او باشم.

اين ها نمونه هايي از احاديث فراواني است كه در آن ها، پيامبر خدا ـ صلي الله عليه وآله ـ مردم را به زيارت قبر خود دعوت كرده است و تعداد اين احاديث مطابق تتبّع و بررسي الغدير[23] به بيست و دو حديث مي رسد و سمهودي در كتاب خويش به طور مفصل در اسناد روايات نقل شده به اندازه ي كافي بحث نموده است و بدين ترتيب جواز زيارت قبور را با كتاب و سنت و اجماع علما ثابت كرده است.[24]

سيره پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ و اصحاب او در زيارت قبور

در اين مورد نيز روايات فراوان است. به جهت اختصار به چند نمونه اشاره مي كنيم.

1. عن ابو هريره قال: «زار النبي قَبْرَ اُمِّهِ، فَبَكي وَ أَبكي مَنْ حَوْلَهُ... وَ قال: فزوروا القبور فانها تُذَكِّرُكُمْ الْمُوْتُ»[25]

ابو هريره مي گويد: پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ قبر مادر خود را زيارت كرد و در كنار قبر او گريست و كساني را كه دور او بودند گرياند و فرمود: قبرها را زيارت كنيد زيرا زيارت آن ها مايه ي يادآوري مرگ است.

2. نافع بن هلال مي گويد: «كان ابن عُمر رأيتُهُ مائه مَرَّه أو اكثر، يجيء إلي القبر فيقول: السلام علي النبي...[26]؛بيش از صد بار ديدم كه عبدالله عمر به زيارت قبر پيغمبر مي آمد و مي گفت: السلام علي النبي...».

3. سليمان بن بريده عن ابيه: «قالَ زارَ الْنَّبِي ـ صلي الله عليه وآله ـ قَبْرَ اُمِّهِ فِي اَلْف مُقَنَّع[27] فَلَمْ يَرْباكِيَاً اَكْثَرَ مِنْ يَوْمَئِذ[28])؛ سليمان بن بريده از پدرش نقل مي كند كه پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ با هزار نفر از نيروي نظامي خود (در حالي كه لباس جنگي به تن داشتند) قبر مادرش را زيارت كرد و خيلي گريه كرد به طوري كه ديده نشده بود به اندازه ي آن روز گريه كند». حاكم نيشابوري بعد از نقل اين حديث مي گويد: هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين.

4. عن علي بن الحسين عن ابيه قال: «أنّ فاطمه بنت النبي ـ صلي الله عليه وآله ـ كانَتْ تزورُ قَبْرَ عمِّها حمزه بن عبدالمطلّب، كُلِّ جُمَعَه فَتُصَلّي وَ تَبْكِي عِنْدَهُ[29]؛ علي بن حسين از پدرش نقل مي كند كه مي گفت «فاطمه» دختر پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ در هر جمعه به زيارت قبر عموي خود «حمزه» مي رفت و در كنار قبر او نماز مي خواند و گريه مي كرد».

5ـ غزالي از ابن ابي مُلَيكه روايت مي كند كه گفت: «روزي ديدم عايشه از زيارت اهل قبور مي آيد، پرسيدم: ام المؤمنين از كجا مي آيي؟ عايشه گفت: از زيارت قبر برادرم عبدالرحمن. گفتم: مگر پيغمبر از زيارت قبور منع نكرده است؟ عايشه گفت: «قبلا منع كرده بود ولي بعد دستور داد به زيارت اهل قبور بروند».[30]

و در روايت ديگر نقل شده كه وقتي عايشه از مدينه به مكه آمد، به زيارت قبر برادر خود رفت و در كنار خاك او دو بند شعر در سوگ او سرود و سخناني گفت.[31]

6ـ محمد بن حرب هلالي مي گويد: وارد مدينه شدم و به زيارت قبر پيامبر رفته، زيارت كردم و در برابر قبر شريف نشستم در اين هنگام عربي آمد و گفت: «سلام بر تو اي رسول خدا شنيدم خداوند فرمود: «اگر آنان وقتي بر نفس خويش ستم كردند، حضور تو برسند و خود آنان توبه كنند، و رسول خدا درباره آنان طلب آمرزش كند خدا را تواب و رحيم مي يابند» اينك با پشيماني و استغفار از گناه خويش آمدم تا اين بنده گناه كار را در پيشگاه خداوند شفاعت كني، سپس گريه كرد و اشعاري را سرود و استغفار نمود.[32]

و روايات فراوان ديگر كه از عهده اين مختصر خارج است.

رواياتي كه دلالت بر كيفيت زيارت اهل قبور دارد:

در كتاب هاي احاديث اهل سنت مانند صحاح و سنن، راجع به آداب و كيفيت زيارت اهل قبور، احاديث زيادي وارد شده است. به نمونه هايي از آن اشاره مي كنيم:

1. عايشه مي گويد: پيامبر زيارت قبور را براي من تعليم كرد. «تأمرني ربّي آتي البقيع فَاسْتَغفِرَ لَهُم قالَتْ قُلتَ كيفَ اَقُولُ لَهُم يا رسول اللّه؟ قال: قُولي: السلامُ علي اَهلي الدّيار مِنَ المؤمنينَ و المسلمينَ يَرْحَمُ اللّهُ المُستَقدمينَ مِنّا وَ المُسْتأخِرينَ وَ إنّا إن شاءَ اللّهُ بِكُمْ لَلاحِقُونَ»[33])

پروردگارم دستور داد كه به بقيع بيايم و بر آن ها طلب آمرزش كنم. عايشه مي گويد: گفتم يا رسول اللّه! من چه بگويم؟ فرمود: بگو سلام بر اهل اين ديار از مؤمنان و مسلمانان، خدا گذشتگان از ما و عقب ماندگان از ما را رحمت كند! ما به شما به همين زودي ملحق مي شويم.

2ـ از بعضي احاديث استفاده مي شود كه پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ با اصحاب خود به طور دسته جمعي به زيارت اهل قبور مي رفتند و حضرت به آن ها تعليم مي كرد كه اهل قبور را چگونه زيارت كنند. مانند اين حديث كه مي گويد:

«كان رسولُ اللّه يُعَلِّمُهُمْ اِذا خَرَجُوا اِلي المقابِرِ فكان قائِلُهُمْ يَقُولُ: السّلامُ علي اَهل الدّيار (يا) السلام عليكم اَهْلَ الدِّيار مِنَ المؤمنينَ وَ المُسلمينَ وَ إنّا إن شاءَ اللّهُ للاحِقونَ أَسئَلُ اللّهَ لَنا وَ لَكُمُ العافِيَه»[34])

اجماع علما بر زيارت قبور

تقي الدين سُبكي مي گويد: علما بر استحباب زيارت قبور اجماع نموده اند.[35]

نووي مي گويد: علما اجماع دارند بر اين كه زيارت قبور براي مردها سنّت است.[36]

قاضي عياض مي گويد: زيارت قبر پيامبر سنت است و مسلمين بر آن اجماع دارند.[37]

سمهودي مي گويد: «قد جاء في السنّه الصحيحه المتّفقُ عليها الامر بزياره القبور» طبق روايت صحيحه زيارت قبور يك امر اجماعي است.[38]

و در جاي ديگر مي گويد: «اجمع العلماء علي استحباب زياره القبور للِرِّجالِ كَما حكاهُ النّووي» علما بر استحباب زيارت قبور براي مردان اجماع دارند؛ چنان كه از نووي نيز اين اجماع حكايت نموده است.[39]

نتيجه

چنان كه ملاحظه شد، با تتبّع و تحقيق در آيات قرآن و احاديث نبوي ثابت گرديد كه زيارت قبور نه تنها بدعت نيست بلكه از سنّت و سيره پيامبر و اصحاب و تابعين او بوده است و علما بر مشروعيت آن اجماع كرده اند و چنان كه در بعضي از روايات نيز اشاره شد فلسفه اين عمل همان آثار سازنده اخلاقي و تربيتي آن است كه مايه زُهد و بي اعتنايي انسان ها به مظاهر فريبنده دنيا و يادآوري و تذكّر سراي آخرت است.

خواندنی ها
مطالب بیشتر
کمبود آخوند داریم!

روایتی موفق از یک حساب ذخیرهٔ ارزی معنوی و تاریخی

کمبود آخوند داریم!

حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی‌مطلق
محقق و کارشنان دین و از شاگردان آیت‌الله شوشتری

نگاهی به شخصیت عرفانی و سلوک سیاسی آیت‌الله شیخ‌عبدالقائم شوشتری عارفی مدافع امام و آقا

حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی‌مطلق محقق و کارشنان دین و از شاگردان آیت‌الله شوشتری

دفاعی به‌دور از تهاجم و تنش

المراجعات و مدل مناظره دربارهٔ امامت در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا شرف‌الدین

دفاعی به‌دور از تهاجم و تنش

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت