به گزارش خیمه مگ، "حجاب و عفاف" یکی از دستورات دین مبین اسلام بوده که در شماره های گوناگون، مطالب مختلفی از این فریضه الهی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.
* سؤال
آثار رواني و اجتماعي حجاب چيست؟
* پاسخ
- آثار رواني
الف) دل آرام و مطمئن
از آنجا که حجاب يکي از احکام الهي است و انسان با عمل کردن به دستورات خداوند متعال به مقام قرب الهي نائل مي شود در نتيجه به يک طمأنينه و اطمينان قلبي در رعايت احكام اسلامي دست مي يابد و به کمال رضايت مندي مي رسد. علاوه بر اين سبب اظهار دوستي به خداوند متعال و ائمه مي شود و به محبوب خدا شدن مي انجامد چنانکه آيه شريفه مي فرمايد: «اگر خدا را دوست مي داريد از من پيروي کنيد که خدا شما را دوست بدارد و گناه شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است»[1]
دوست داشتن و محبوب ديگران بودن يک نياز فطري و رواني انساني است که با حفظ حدود شرعي و اطاعت از خداوند و محبوب خدا و اوليا خدا شدن نياز را ارضاء نموده و به اطمينان خاطر مي رسد. در پرتو اين امر احساس ارزشمندي، اعتماد به نفس پيدا مي کند؛ چيزي که نبود آن باعث مشکلات روحي و مشکلات ارتباطي مي شود .
ب. حجاب ، نياز فطري
انسان ها يک نياز فطري دروني به نام حيا و شرم دارند. علاوه بر مطالعات مردم شناسي و روان شناسي جنسي ، از مطالعات تاريخي نيز استفاده مي شود که انسان در هيچ مقطعي بدون پوشش زندگي نکرده است و اين مطلب حاکي از وجود شرم و حياي ذاتي انسان است . پرفسور اسوالد شوارتز ، طبيب و روان شناس اتريشي مي نويسد: (علاوه بر مردم شناسي، تجزيه و تحليل روان شناسي نيز ثابت مي کند که احساس شرم، يکي از صفات عمده نوع بشر است . هيچ قبيله اي هر قدر هم بدوي بوده باشد شناخته نشده است که از خود شرم بروز ندهد و بچه هاي کوچک نيز شرم دارند) (2)
از آيات مربوط به خلقت حضرت آدم و حوا نيز فطري بودن پوشش و حجاب استفاده مي شود. پس حجاب پاسخ مثبت به اين نياز دروني و فطري است که در نهايت به سلامت رواني فرد منجر مي شود .
ج. حفظ بهداشت رواني
يکي از فوايد و آثار مهم حجاب ، ايجاد آرامش رواني است . فقدان حجاب و آزادي معاشرت هاي بي بند و بار ميان زن و مرد هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد و تقاضاي رابطه جنسي را به صورت عطش روحي و يک درخواست اشباع نشدني در مي آورد.
استاد شهيد مطهري در اين زمينه مي فرمايد: «روح بشر فوق العاده تحريک پذير است، اشتباه است که گمان مي کنيم تحريک پذيري روح بشر محدود به حد خاصي است و از آن پس آرام مي گيرد ... هيچ مردي از تصاحب زيبا رويان و هيچ زني از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس سير نمي شود. از طرفي تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام شدني نيست و هميشه مقرون است با نوعي احساس محروميت و دست نيافتن به آرزوها که به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد».[3]
د . بازيابي شخصيت
اگر زنان از حجاب بي بهره باشند هرگونه توجهي به آنان جنبه شهواني دارد؛ در نتيجه ارزش هاي راستين آنان فراموش مي شود. به همين جهت تا زماني که جاذبه ظاهري دارند مورد توجه هستند و وقتي اين جاذبه از بين مي رود ، احساس غربت، پوچي و پشيماني مي کنند. هر قدر زن از شخصيت معنوي و زيبايي هاي دروني بر خوردار باشد به همان ميزان خود را از به نمايش گذاشتن زيبايي هاي ظاهري بي نياز مي بيند و احساس ارزشمندي پيدا مي کند . پس حجاب رمز بازيابي شخصيت زن مسلمان است. چنين زني در خود کمبودي احساس نمي کند و ارزش خويش را در تن آرائي و خودنمايي و حرکات هوس انگيز نمي داند .
- آثار اجتماعي
الف) بر چيدن زمينه فساد
بدحجابي زن در جامعه، آتش هوس را در اندرون مرد مي افروزد؛ مردان کم اراده و سست عقيده را به چشم چراني که خود منشأ بسياري از مفاسد است وا مي دارد. چنانکه امام صادق (ع) مي فرمايند: «نگاه تيري از تيرهاي زهر آگين شيطان است چه بسا يک نگاه که حسرت طولاني در پي دارد».[4] بنابراين حجاب زمينه بسياري از مفاسد را بر مي چيند.
ب) افزايش بهره وري و فعاليت هاي اجتماعي
اگر زنان و مردان در محيط هاي جداگانه اي مشغول تحصيل، کار و يا هر نوع فعاليتي باشند و شئونات اسلامي را مراعات کنند، اين امر از توقف و رکود کارآيي مردان و زنان جلوگيري مي كند.
مطالعات دانشمندان تربيتي نشان داده در آن مدارسي که دختر و پسر با هم درس مي خوانند، کم کاري، عقب افتادگي، عدم مسئوليت به خوبي مشاهده شده است.[5]
ج) اختصاص يافتن التذاذهاي جنسي به محيط خانواده
حجاب ، جامعه را از بي بندوباري ها و لذت هاي جنسي پاک مي کند و التذاذهاي جنسي را به محيط خانواده مي برد و به اين ترتيب از بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي از قبيل افزايش ميزان طلاق، بي علاقگي به ازدواج و ... که مشکلات زيادي را براي جامعه فراهم مي کنند، جلوگيري به عمل مي آورد .