۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰

شیعه و مُحب چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

شیعه و مُحب چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
شيعيان واقعى داراى ويژگى ‌هاى خاصى هستند و به وسيله همان صفات و نشانه ‌ها نيز شناخته مى ‌شوند. صِرف داشتن محبت اهل بيت(عليهم السلام) براى شيعه بودن كافى نيست؛ زيرا بسيارند كسانى كه ...
کد خبر: ۶۹۶۵

به گزارش  خیمه مگ، به مناسبت شهادت ششمین پیشوای شیعیان، امام جعفر صادق(علیه السلام)، به تبیین شیعه از منظر این امام همام خواهیم پرداخت که در شماره های گوناگون تقدیم حضور شما دلباختگان به آستان امامت خواهد شد.

* شيعه از منظر امام صادق(عليه السلام)

يَا ابْنَ جُنْدَبْ اِنَّما شيعَتُنا يُعْرَفونَ بِخِصال شَتّى بالسَّخاءِ و البَذْلِ لِلاِخوانِ و بِاَنْ يُصَلّوا الْخَمْسينَ لَيْلا و نَهاراً. شيعَتُنا لا يَهِرُّونَ هَريرَ الْكَلْبِ و لا يَطْمَعونَ طَمَعَ الْغُرابِ و لايُجاوِرونَ لَنا عَدُوّاً و لايَسْأَلونَ لنا مُبْغِضاً وَ لَوْ ماتُوا جُوعاً. شيعَتُنا لايَأْكُلونَ الْجِرّيَّ و لايَمْسَحونَ عَلَى الْخُفَّيْنِ و يُحافِظونَ عَلَى الزَّوالِ و لايَشْرَبونَ مُسْكِراً. قُلْتُ جُعِلْتُ فِداكَ فَأَيْنَ أَطْلُبُهُمْ قال (عليه السلام) عَلى رُؤُسِ الجِبالِ و اَطرافِ المُدُن و اِذا دَخَلْتَ مدينةً فَسَلْ عَمَّنْ لايُجاوِرُهُمْ و لايُجاوِرونَهُ فذلِكَ مُؤمنٌ كما قال اللّهُ «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى...»(یس/20) و اللّهِ لَقَدْ كان حَبيبُ النَّجارِ وَحْدَهُ.

* تفاوت شيعه و مُحب

شيعيان واقعى داراى ويژگى ‌هاى خاصى هستند و به وسيله همان صفات و نشانه ‌ها نيز شناخته مى ‌شوند. صِرف داشتن محبت اهل بيت(عليهم السلام) براى شيعه بودن كافى نيست؛ زيرا بسيارند كسانى كه ادعاى محبت اهل بيت(عليهم السلام) دارند، اما شيعه واقعى نيستند. براى شيعه واقعى بودن بايد دقيقاً با پيروى از ائمه اطهار(عليهم السلام) ، آنان را در گفتار، رفتار، عبادت و... الگو و سرمشق خود قرار دهيم و متمسك به سيره عملى آنان باشيم. كلمه «شيعه» در قرآن هم آمده است.

قرآن كريم پس از بيان داستان حضرت نوح (عليه السلام) مى ‌فرمايد: وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لاَِبْراهِيمَ ؛(صافات/83) و بى گمان ابراهيم (عليه السلام) از پيروان او [نوح(عليه السلام)] است؛ يعنى حضرت ابراهيم(عليه السلام) درست همان راهى را مى ‌پيمود كه حضرت نوح(عليه السلام) پيموده بود.

بنابراين محبت اهل بيت(عليهم السلام) غير از شيعه واقعى بودن است و بايد اين دو مقوله را از يكديگر تفكيك كرد. براى روشن تر شدن موضوع، روايتى را در اين زمينه نقل مى‌كنيم:

پس از اين كه مسأله ولايت عهدى امام رضا(عليه السلام)، مطرح گرديد و آن حضرت به مَروْ تشريف فرما شدند، مردم دسته دسته براى عرض تبريك خدمت ايشان شرفياب مى ‌شدند؛ زيرا در نظر مردم اين پيش آمد پيروزى بزرگى براى اهل بيت(عليهم السلام) به حساب مى ‌آمد. مدتى پس از استقرار امام (عليه السلام) در مَروْ، دسته‌اى از شيعيان براى زيارت آن حضرت به محضر ايشان شرفياب شدند. دربان و خدمت كار حضرت از آنان سؤال كرد: شما كيستيد و چه مى‌خواهيد؟ گفتند: ما جمعى از شيعيان امام هستيم و تقاضاى شرفيابى حضور امام را داريم. دربان گفت: منتظر باشيد تا من اجازه بگيرم، سپس خدمت حضرت آمد و عرض كرد: جمعى آمده‌اند و مى‌گويند ما از شيعيان شما هستيم و مى‌خواهيم شما را زيارت كنيم. حضرت اجازه نفرمودند. دربان، پاسخ حضرت را به آنان گفت. آنان رفتند و روز دوم آمدند و همان درخواست را مطرح كردند. باز هم حضرت اجازه ملاقات به آنان ندادند. براى روز سوم آمدند و مجدداً همان تقاضا را تكرار كردند. اين بار نيز حضرت اجازه نفرموند. آنان بسيار متأثر شدند و فهميدند تعمدى در كار است كه حضرت اجازه نمى‌فرمايند. بعضى از آنان با گريه و زارى از دربان خواستند تا از حضرت سؤال كند گناهشان چيست كه اجازه ملاقات نمى‌دهند. دربان مطلب را خدمت امام عرض كرد. حضرت فرمودند: چه گناهى بالاتر از اين كه آنان دروغ مى‌گويند، آنان مى ‌گويند ما شيعه هستيم در حالى كه صفات شيعه در آنان نيست؛ شيعيان واقعى امثال سلمان و ابوذر هستند. دربان برگشت و فرمايش حضرت را به آنان گفت. آنان گفتند: ما واقعاً شيعه هستيم و امام را دوست داريم، ما دروغ نمى گوييم. حضرت به دربان فرمودند: به آنان بگو شما از دوست داران و محبان ما هستيد، اما از شيعيان ما نيستيد. آنان گفتند: آرى، ما اهل بيت(عليهم السلام) را دوست داريم و از دوست داران امام(عليهم السلام) هستيم. حضرت فرمودند: حالا راست گفتند، مى‌توانند وارد شوند.

شايد اگر ما جاى آنان بوديم و سه مرتبه درِ خانه امام مى‌رفتيم و اجازه حضور نمى‌يافتيم، خسته مى‌شديم و برمى گشتيم، ولى آنان چون عاشق بودند، ايستادند و استقامت كردند تا سرّ مطلب را دريابند. حضرت به اين وسيله آنان را تربيت كردند و به آنان فهماندند كه صِرف داشتن محبت اهل بيت(عليهم السلام) كافى نيست، بلكه محبت اهل بيت(عليهم السلام) قدم اول است و نبايد به آن اكتفا كرد؛ مراتبى كه شيعيان در سايه انتساب به اهل بيت(عليهم السلام) بايد كسب كنند، بسيار بيش از اينها است. اگر خداى متعال لطف كرده و محبت اهل بيت(عليهم السلام) را در دل ما قرار داده است، بايد به خوبى از آن استفاده كنيم و در همان پله اول توقف نكنيم.

خواندنی ها
مطالب بیشتر
دفاعی به‌دور از تهاجم و تنش

المراجعات و مدل مناظره دربارهٔ امامت در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا شرف‌الدین

دفاعی به‌دور از تهاجم و تنش

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

در گفتگو با بانو مجتهده زهره صفاتی و دکتر مریم معین‌الاسلام عنوان شد

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم