به گزارش خیمه مگ،ناگهان صدای وحشتناکی همراه با دود غلیظ همه چیز را به هم ریخت. همگان وحشت زده و سرآسیمه به سمت درب خروجی ساختمان می دویدند. چیز زیادی معلوم نبود. بدنهای تکه پاره و دود غلیظ تداعی گر خاطره تلخ هفتم تیر و آن فاجعه عظیم بود در ذهن کسانی که در داخل ساختمان یا محوطه اطراف قرارداشته و متوجه انفجار شده بودند.
مدتی باید می گذشت تا واقعیت بر همه عیان می گشت و عمق فاجعه ای دیگر که نظام تازه شکفتة اسلامی و ملت رشید اما مظلوم ایران و انقلابشان را دربرگرفته بود روشن می شد.
هشتم شهریور سال 1360 یکی از تلخ ترین روزها برای ملت و دولت ایران و نظام نوپای جمهوری اسلامی بود. روزی که مردم انقلابی و شهیدپرور ایران دو تن از مخلص ترین مجاهدان خویش را در راه آرمانهای رشید اسلام و ایران از دست دادند و اندوهی بزرگ را در فراق آن دو عزیز تجربه کردند.
شهادت رجایی و باهنر که به تازگی ریاست جمهوری و نخست وزیری ملت ایران را با رأی مردم بر دوش گرفته بودند گرچه ضربه بزرگ و خسارت جبران ناپذیری بر پیکر رنجور و مظلوم انقلاب و مردم ایران بود، اما خونی تازه در رگهای انقلاب جوشاند و به حرکتی خروشان و انقلابی تر در میان توده عظیم مردم و مسوولان کشور پدید آورد.
در واقع دشمنان اسلام و ایران که گمان می کردند با این ترورهای کور و ناجوانمردانه نظام نوپای اسلامی را از پای درخواهند آورد و به سقوط خواهند کشاند از این کار خود نتیجه عکس گرفتند و به وحدت ملی و همبستگی بیش از پیش مردم کمک شایان توجهی کردند.
مرور تاریخ سالهای ابتدای انقلاب می تواند به خوبی گویا و جویای روندی باشد که به فجایعی همچون هفتم تیر و هشتم شهریور منتهی و منجر شد. پس از اعلام عدم کفايت بنيصدر و عزل او از رياست جمهوري و فرار مفتضحانه او، دشمنان انقلاب اسلامي تلاش خود را در براندازي حکومت اسلامي بيشتر کردند و با توسل به ترور و خشونت گسترده، سعي در از بين بردن مسؤولين وفادار نظام نمودند. بدين ترتيب پس از واقعه هفتم تير که طي آن شهيد بهشتي و 72 تن از ياران انقلاب را به شهادت رساندند، اقدام به بمبگذاري در دفتر نخست وزيري نمودند و در اين واقعه شهيد محمدعلي رجايي رييس جمهور محبوب و مردمي و نيز نخست وزير متفکر و دانشمندش حجتالاسلام والمسلمين دکتر محمدجواد باهنر به درجه رفيع شهادت نايل آمدند. اين واقعه همچون واقعه هفتم تير، عليرغم خيال باطل دشمنان اسلام که معتقد بودند موجبات منزوي شدن مردم و سقوط نظام را فراهم ميآورد، باعث رشد و آگاهي و حضور فعالتر مردم شد؛ به طوري که تروريستها نتيجه عکس گرفتند و خود در ميان مردم انقلابي به انزواي مطلق کشيده شدند. براي گرامي داشت خاطره اين عزيزان که در حقيقت الگوي ناب دولتمردي در نظام اسلامي بودند، هفته اول شهريور ماه به عنوان هفته «دولت» نامگذاري شد تا يادآور خاطرات تلخ و جانگداز آن دوران، دوران تلاش و سختکوشی عناصري دلسوز و ايثارگر در نظام اجرايي انقلاب که تمام هم و غمشان رفع مشکلات محرومين و حل مسائل مردم بود باشد.
شهیدان رجایی و باهنر در کنار تمام ویژگیهای خوب و به یادماندنی که داشتند مظهر سادگی و اخلاص بودند و هنوز هم وقتی نام و یاد آنها به میان می آید افکار عمومی ملت به یاد خاکی بودن، مردمی زیستن و جهادگری برای خدمت به مردم، آنهم خدمتی بی منت، می افتد.
و چه دردناک است که این مظاهر صفا و خلوص و سادگی، به دست عمال امپریالیسم و استکبار جهانی از مردم و انقلاب اسلامی شان گرفته شدند و نعمت حضور این دولتمردان ناب و خاکی به فراقی دریغ آلود و حسرت بار بدل شد و مزدوران تروریسم دولتی آمریکا و هم پیمانانش، والاترین فرزندان رشید این ملت را به خاک و خون کشیدند و چه دردناک تر که همان کسانی که دستشان تا مرفق به خون بی گناهان در اقصی نقاط عالم آلوده است، امروز پرچم مبارزه با تروریسم را علم کرده اند!
امروز روز مبارزه با تروریسم است و از هفتم تیر و هشتم شهریور سال 60 گرفته تا همین سالهای نزدیک که دانشمندان هسته ای این ملت رشید و مظلوم و مقاوم، به دست عمال آمریکا و صهیونیسم جهانی به شهادت می رسند و ناجوانمردانه ترور می شوند، فریاد مظلومیت ملت ایران و رسوایی استکبار جهانی و بخصوص آمریکا و صهیونیسم دژخیم، بانگ رسایی است که دیگر نمی توان جلوی آن را گرفت و فرونشاندش.
بی تردید به زودی خون پاک و به ناحق ریخته رجایی ها و باهنرها نتیجه خواهد داد و طومار جهانخواران و ظالمان بی شرم و بی آزرم را درهم خواهد پیچید.