ساخت سریالهای تلویزیونی با مؤلفههای بومی و محلی و توجه به خرده فرهنگهای قومی، بخشی از هویت ایرانی را در قالبهای مختلف نمایشی نشان میدهد. روزی «پایتخت» و «نونخ» با زبان طنز و روزی هم «سرزمین مادری» کمال تبریزی و «ایلدا» با زبان دراماتیک و دفاعمقدس این حرفها و نکات مهم را مطرح میکنند.
همه ظرفیتها و ظرافتهای بومی زمانی تأثیرگذار میشود که در خدمت وحدت قرار بگیرد. همان اتفاقی که در جریانِ ساخت سریالهایی مثل «نونخ» با لباس و زبان شیرین کُردی و نمایش فرهنگ کُردی این اتفاق میافتد و گاهی هم با لهجهها، گویشها و خرده فرهنگهای شمال کشور (پایتخت» و بختیاریها در «سرزمین مادری» در معرض نگاه مخاطبان قرار میگیرد. اینجا نقط مثبت اتفاقات، آشکار شدن جذابیتها و شیرینیها لهجهها، گویشها و فرهنگهای اقوام ایرانیان است.
در کنار این اتفاقات، داود میرباقری سریال سلمان فارسی را این روزها تولید میکند که وارد فصل ایران شده و در جهت وحدت ادیان اسلامی گام برمیدارد. اما اگر به کارنامه سریالی تلویزیون نگاهی بیندازیم باز هم سریالهایی که از کلمه وحدت وام میگیرند و به آن توجه دارند، دیده میشود. مثلاً آخرین اثر پرویز شیخطادی «آتش در گلستان» است که از ماجرای خانم دباغ (مرضیه حدیدچی) یک مبارز انقلابی و اقداماتی که او در دفاع از میهن داشته به مسئله مهم وحدت و اتحاد و همدلی میرسد.
یا در زمانی که «ایلدا» روی آنتن میرفت باز میتوان این نکته مهم وحدت را در آن تماشا کرد. یا «دلیران تنگستان» به عنوان یک سریال قدیمی که داستانش براساس دفاع از ایران و مقابله با تجاوز بیگانگان است از یک همدلی و همبستگی میگوید. همچنین سریال «سرزمین مادری» کمال تبریزی که این روزها از تلوبیون پخش میشود.
یا سریال «در چشم باد»، «تفنگ سرپر» و چندی دیگر؛ سریالهایی که همیشه بودنشان ما را با خودشان به فضای قومیتهایی میبرند که دلانگیزند و وجودشان وحدتآفرین است. پیمان جبلی رئیس رسانه ملّی در زمان تجلیل از فصل چهارم سریال «نونخ» این نکته را مطرح کرد که از ساخت سریالهای اقوام حمایت جدّی خواهد داشت.
اما در کنار این سریالها، ساخت فیلم و سریال برای زندگی پیامبر اسلام هم ضرورت جدّی دارد که باید مدیران تلویزیون بیش از اینها به ساخت چنین آثاری توجه داشته باشند. در روزهایی که «سلمان فارسی» تصویربرداری میشود و «موسی» خودش را آماده ساخت میکند حتماً باید به سریالهای دینی و مذهبی دیگر به صورت مینیسریال، کوتاه و حتی آثار 90 دقیقهای سینمایی و تلویزیونی توجه شود.
یک پرده از این زندگی را که بخش مهمی هم بود کودکانی و نوجوانی پیامبر اکرم(ص) را مجید مجیدی به پرده نقرهای سینماها آورد و قرار بود این نهضت ادامه پیدا کند اما احتمالاً عدم حمایت ارگانها و سازمانهای فرهنگی مرتبط دلیل اصلی این اتفاق بوده و با شروعِ ساخت سریالهای قرآنی و فاخر توسط مؤسسات خصوصی، انتظار میرود تا هالیوود و کمپانیهای غربی دنیا با نگاه تحریفآمیز خود به سراغِ داستانهای پیامبر مهربانیها نرفتهاند در ایران تمهیدی برای ساخت داستانهای زندگی پیامبر اسلام بروند.