به گزارش خیمه مگ،موضوع فتح اندلس و پس از آن جنگ نرم و براندازی فرهنگی و تصرف فکری و رفتاری که غرب علیه سیطره مسلمین در این سرزمین به انجام رساند حکایتی تلخ و عبرت آموز است که شاید با دقت و درنگ در آن بتوان از تکرار این تاریخ تهاجمی که فکر و اندیشه و فرهنگ مسلمانان را در سراسر عالم و در تمام طول تاریخ از سوی غرب و عمالش، نشانه رفته است، جلوگیری کرد و با درانداختن طرحی نو، در مقابل این تهاجم فرهنگی تمام عیار ایستاد.

در حقیقت باید گفت واقعه فتح اندلس و بعد از آن نابودی سیطره مسلمین بر اسپانیا و استیلای دوباره غرب بر این سرزمین را می توان از نمادها و نمودهای جدی و مهم و تلخ تهاجم فرهنگی غرب علیه مسلمانان دانست که با عملیاتی شدن این روند استحاله و اضمحلال فکری و از بین بردن روحیه ایمانی و اعتقادی در مردمان آن سامان، موقعیت برای استیلا و سیطره سیاسی و حکومتی نیز بر آنان فراهم شد.

بعد از شکست سختی که دشمنان اسلام از نیروی جهادی مسلمین متحمل شدند و در جنگ با اسلام به تسلیم روآوردند و اندلس به دست سپاه حق فتح شد آنها با ورود از راه فرهنگ و تخریب روحیه دینی و حیا و عفاف ایمانی مردمان اندلس بار دیگر بر آن منطقه تفوق یافتند.

سپاه فرهنگی کفر با به استخدام درآوردن رقاصه ها و روسپی ها و ترویج و تهییج فرهنگ برهنگی و اباحه گری و لاابلی گری، توانست اندیشه دینی و روحیه اعتقادی مردم اندلس را دستخوش آسیب نماید و با تصرف در ذهن و دل و دیده و فکر مردم، به تدریج مقدمات استیلای سیاسی و سرزمینی بر آنها را نیز فراهم نماید.

این موقعیت به مثابه یک تذکار تاریخی و عبرت جدی بایستی نصب العین ما باشد و بدانیم که غرب به معنای غرب فکری و فرهنگ غربی با همه مشخصه های مستهجن و مبتذلش، ابتدا از راه فکر و فرهنگ و سبک زندگی وارد حریم اندیشه و رفتار ما مسلمانان می شود و بعد که زمینه های فکری و فرهنگی اش مهیا شد و توانست با استفاده از ابزارهای پر زرق و برق و فریبنده مادی اش در انواع و اقسام آن، پایه های فکری و فرهنگی ما را تخریب کرد، آنگاه بسیار ساده تر و راحت تر به حمله سیاسی و سیطره جغرافیایی هم دست خواهد زد چرا که با این روند، موقعیت و زمینه برای استیلای او فراهم تر شده است.

تاریخ جهان در برهه های گوناگون، گویای این حقیقت تلخ و شکستهای اسفناک فرهنگی و سپس سیاسی و سرزمینی بوده است.

تاریخ اندلس بی تردید یکی از نقاط مهم و نمونه های تکان دهنده و عبرت آموز این مسئله است.

باشد که با چشمانی باز و توجهی عمیق و مستمر به مولفه های فرهنگی و جدی گرفتن حقیقی و نه شعاری و تفننی موضوع فرهنگ و البته هنر، راه را بر استیلا و تهاجم فرهنگی غرب بر کشورها و ملل اسلامی ببندیم.