۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۳

غربت حضرت فاطمه زهرا (سلام علیها) از زبان مبارک آن حضرت

غربت حضرت فاطمه زهرا (سلام علیها) از زبان مبارک آن حضرت
حضرت فاطمه (س) پس از ناامیدی از فدک به قبر پیامبر اکرم (ص) می‌رود و با اشک و ناله، شکایت می‌کند. این عمل نماد تنهایی و بی‌پناهی او در جامعه‌ای است که وعده‌های پیامبر (ص) را فراموش کرده‌اند. اشک‌هایش بر تربت قبر پدر، نمایانگر فقدان شدید و اعتراض به ستم‌های امت مسلمان مدینه بود.
کد خبر: ۷۸۷۳

به گزارش خیمه مگ، در پی مظلومیت و غصب ولایتی که پس از وفات پیامبر اسلام (ص) رخ داد، حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) به شدت از ظلم و بی‌عدالتی‌هایی که بر خانواده‌اش تحمیل شد، رنج می‌برد.

در این راستا، حضرت زینب سلام الله علیها به نقل از فاطمه (س) از احساس غربت و اندوه عمیق آن حضرت سخن می‌گوید. فاطمه (ع) با مراجعه به قبر پدر بزرگوارش، به شکایت از ظلم‌هایی که بر او و خانواده‌اش رفته، پرداخت و در نهایت با اشک و ناله‌ای عمیق، فقدان پیامبر (ص) و اثرات آن بر مسلمانان را بیان کرد. بررسی روایت زیر به تصویری سازی این واقعه و پیامدهای آن بر جامعه اسلامی می‌پردازد.

 

این روایت از زینب بنت علی (علیه‌السلام) احساس عمیق غربت و اندوه حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را به تصویر می‌کشد. هنگامی که فاطمه (س) از تصمیم ابوبکر برای محروم کردنش از فدک ناامید می‌شود، به قبر پدرش می‌رود و با ناله و اشک، شکایت می‌کند. این عمل نشان‌دهنده‌ی احساس تنهایی و عدم حمایت او در جامعه‌ای است که وعده‌های پیامبر (ص) را فراموش کرده‌اند. اشک‌های او بر تربت قبر، نمادی از فقدان و بی‌پناهی‌اش است و ندبه‌اش، اعتراضی عمیق به ستم‌ها و انحرافات پس از وفات پیامبر (ص) است. این روایت حس همدردی و همبستگی را در مخاطب ایجاد می‌کند و ابعاد انسانی و عاطفی این واقعه را به وضوح نمایان می‌سازد.


قال: أخبرنی أبو بکر محمد بن عمر الجعابی قال: أخبرنا أبو عبد الله [جعفر بن] محمد بن جعفر الحسنی قال: حدثنا عیسی بن مهران، عن یونس، عن عبد الله بن محمد بن سلیمان الهاشمی، عن أبیه، عن جده، عن زینب بنت علی ابن أبی طالب علیهما السلام قالت: لما اجتمع رأی أبی بکر علی منع فاطمة علیهما السلام فدک والعوالی، وأیست من إجابته لها عدلت إلی قبر أبیها رسول الله صلی الله علیه وآله فألقت نفسها علیها وشکت إلیه ما فعله القوم بها وبکت حتی بلت تربته علیه السلام بدموعها وندبته، ثم قالت فی آخر ندبتها :


قد کان بعدک أنباء وهنبثة
لو کنت شاهدها لم تکثر الخطب
إنا فقدناک فقد الأرض وابلها
واختل قومک فاشهدهم فقد نکبوا
قد کان جبریل بالآیات یؤنسنا
فغبت عنا فکل الخیر محتجب
فکنت بدرا ونورا یستضاء به
علیک ینزل من ذی العزة الکتب
تجهمتنا رجال واستخف بنا
بعد النبی وکل الخیر مغتصب
سیعلم المتولی ظلم حامتنا
یوم القیامة أنی سوف ینقلب
فقد لقینا الذی لم یلقه أحد
من البریة لا عجم ولا عرب
فسوف نبکیک ما عشنا وما بقیت
لنا العیون بتهمال له سکب.


حضرت زینب سلام الله علیها روایت می کند که فرمود:


چون ابوبکر بر آن شد که فاطمه علیهما السّلام را از فدک و عوالی ممنوع و محروم سازد (و کار از کار گذشت) و فاطمه (علیها السّلام) از اینکه ابو بکر فدک را باز پس دهد ناامید گشت، بسوی قبر پدرش رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) رفت و خود را بر وی قبر انداخت و از اعمالی که آن قوم در حقّ‌ وی انجام داده بودند به آن حضرت شکوه نمود و آنقدر گریست تا تربت قبر شریف با اشکهای حضرتش تر شد و زاری و شیون سر داد و در پایان آن همه شیون عرضه داشت: همانا پس از تو خبرها و غوغائی بپا شد که اگر تو بودی این همه گرفتاری و دشواری رخ نمی‌داد.

ما بمانند زمینی که از باران محروم بماند تو را از دست داده‌ایم و در قوم تو اختلال پدید آمده و شاهد باش که دست از ایمان شسته‌اند. جبرئیل پیوسته با آوردن آیات مونس ما بود و تو از ما پنهان شدی و با رفتن تو تمام خیرات از ما پوشیده گشت.

تو ماه درخشان و نور پرفروغی بودی که از تو کسب نور می‌شد و از جانب خدای با عزّت کتاب بر تو نازل می‌گشت. پس از پیامبر مردانی با چهره‌های درهم و خشن با ما روبرو شدند و به ما توهین و استخفاف نمودند و تمام خیرات به تاراج رفته است.

آن کس که به ما و خانواده ما ستم روا داشته بزودی خواهد دانست که روز قیامت به چه سرانجام شومی دچار خواهد شد.ما با مصائبی روبرو شدیم که هیچ کس از مخلوقات چه عرب و چه عجم بدان گرفتار نیامده است. ما تا زنده‌ایم و تا چشمانمان باقی است در سوگند فقدان تو می‌گرییم و از دیدگانمان سرشک غم میباریم.