۱۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۰

رمان دفاع مقدسی «بهشت کبوتر می‌خواهد» در بازار نشر

«بهشت کبوتر می‌خواهد» نوشته مونا اسکندری از سوی انتشارات جمکران برای مخاطب نوجوان منتشر و روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۷۹۹

ادبیات کودک و نوجوان یکی از مهمترین شاخه‌های ادبیات فارسی و از شاخه‌های تأثیرگذار است. از آنجایی که کودکان و نوجوانان، آینده‌سازان کشور هستند، تربیت این قشر از اهمیت زیادی برخوردار است،‌ در این میان ادبیات کودک و نوجوان یکی از شاخصه‌های تربیتی مهم به شمار می‌رود؛ دفاع مقدس نیز به عنوان یکی از مهمترین مسائل کشور هم بر زندگی کودکان و نوجوانان تأثیر گذاشته است و هم در ادبیات مربوط به آنها منعکس شده است، نویسندگان کتاب های کودکان و نوجوانان بنابر رسالتی که بر دوش داشته‌اند برای آشنایی این گروه از مخاطبان  با مسئله جنگ جلوه‌هایی از این موضوع را در کتاب‌های خود آورده‌اند، جلوه‌هایی از قبیل دلاوری، پاسداشت میهن، جانباز، شهید، روحیه مقاومت و اعتقاد به پیروزی که در آثار آن ها خودنمایی می‌کند. 

 رمان نوجوان «بهشت کبوتر می‌خواهد» به قلم مونا اسکندری از جمله رمان‌های حوزه دفاع مقدس است که از سوی انتشارات جمکران منتشر شده است،‌ در این رمان با شخصیت پسری به نام محمدحسن که پسری کبوترباز است همراه می‌شویم و به صورت غیرمستقیم با زندگی شهیدان نوجوان شهید اسماعیل اکبری، شهید جلیل شرفی و شهدای دبیرستان علویان آشنا می‌شویم و رشد فکری که این شهدا و اثرگذاری که در شخصیت محمدحسن داشته‌اند را می‌بینیم.

محمود اکرامی‌فر: محتاج به نیاز سنجی، نظرسنجی و اثرسنجی در حوزه هنر و ادبیات دفاع مقدس هستیم

این رمان که با تصویرگری «فاطمه ملکی» همراه شده برای اولین بار در نمایشگاه کتاب دفاع مقدس همدان در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

کتاب «بهشت کبوتر می‌خواهد» در 204 صفحه و با قیمت 118هزارتومان برای نوجوانان علاقه‌مند به رمان و موضوع دفاع مقدس توسط انتشارات کتاب جمکران وارد بازار نشر شده است.

در بخشی از کتاب آمده است: «وقتی چشم‌هایش را باز کرد، نفهمید چقدر زمان گذشته است. همه جا تاریک بود. بدنش یک‌پارچه خیس شده بود. فکر کرد خونریزی کرده. دست کشید به بدنش. جایی احساس درد نمی‌کرد. یاد تعریف بچه‌های مدرسه افتاد که می‌گفتند اگر کسی مجروح بشود، اولش درد ندارد. بدنش داغ است. با احتیاط بلند شد. خرده‌شیشه‌ها از سر و لباسش روی زمین می‌ریختند و صدا می‌کردند. سرش گیج می‌رفت و گوش‌هایش ویزویز صدا می‌کردند. رفت سمت کلید برق زیرزمین؛ برق قطع شده بود...»

 

 

 

خواندنی ها
مطالب بیشتر
توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

زارعی در «نشان ارادت»:

توهین کنندگان به قرآن را با عشق متوجه اشتباهشان کنیم

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

روایت حجت‌الاسلام قنبری‌راد از کتابی که آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی نوشت

خطبهٔ فدکیه محور وحدت

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

در معرفی و تبلیغ دین کجا اشتباه کرده‌ایم؟

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

در گفتگو با بانو مجتهده زهره صفاتی و دکتر مریم معین‌الاسلام عنوان شد

از روایت تک ‌بُعدی سیرهٔ فاطمی بپرهیزیم

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم

چند روایت خواندنی از زنان تازه‌مسلمانی که به حضرت‌ زهرا(س) و حجاب فاطمی‌ ارادت دارند

خدا می‌خواست دختران فاطمه باشیم