به گزارش خیمه مگ، سرکار خانم نجمه سعدی از شعرای آئینی اشعاری را در مدح حضرات معصومین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، امام حسین علیه السلام، امام سجاد علیه السلام و امام زمان علیه السلام در اختیار حوزه نیوز قرار داد که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
* شعر «صفحه والنجم و الشجر» (امام حسین علیه السلام)
ابن پیغمبر امام سومین حضرت معصوم امام سرورین
آنکه بر دوش پیمبر جای داشت طینت مولا علی همتای داشت
نجم رائق، حافظ شرع إلَه سرور یکسر شهامت کربلا
صاحب عز و شرف، تاج ولا مظهر عفت، شهادت صد نوا
سرزمین نینوا الوان نمود نسترن کارید و جهان گلچین نمود
تا قیامت خون نابش در جهان می خروشد بر علیه ظالمان
عشق او در تجربت هموار شد بدعت طغیان درید و روز شد
بیرق او، لوح الله بود و بس رگ رگش خون خدا بنمود و بس
ای تو نجمی مدحتی خوان بر حسین بانی فیض خدا یکسر حسین
* شعر«گنج عرفان» (امام سجاد علیه السلام)
نزد صانع آن جُدیرُالاحترام مالک اعجاز و برهان المقام
علم و دانش در کفش شد مستدام مظهر عدل و عدالت آشکار
آن نیایش نامه دریای خون آن صحیفه درّ بی نقص و قصور
از علی بن الحسین است در جهان زیور و زیب عبادالصالحین
رهنمای دیو و انس، شاه مَلَک چارمین معصوم بر عرش فَلَک
خواهشی بنمود نجمی در برش حاجت او شد روا در محضرش
گر شدی درمانده و دِرم در زمان نام پاکش مدح کن از قلب و جان
دستگیرت می شود شاه جهان جانشین مُدّثر تا جاودان
* شعر «سنبل باغ بهشت» (امام زمان علیه السلام)
حضورت معنی جانی است که بر نجما نویسندش جهان پرشَغف، رستخیز از هراس عالَم دوران
مهربانا، سرورا، سرافراز است آن نکوآباد که چون عدل تو در وی شورشی چون ابر پرباران
گلشن عدلت، نکو دارالامانی ساخت پالیزی که شد نیلوفر مینو زرشک او دل جَنّان
نبازم آن نکو بستان در او صد گلشن هستی زهر گلشن هزاران نوگل شیدا، ز روی او دل خندان
سرّ اعلی، درّ ارشد، اعجوبه اعظم که مانندش نباشد چون درّی اینگونه در امکان
عجب درّی است کِلکَتِ نجمی ای زیبا سخن هرجا بساط شعر تو باشد مثال جنت جَنّان
* شعر «مقصود وجود آفرینش» (حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم)
از فؤاد و جان، سر کنم ذوق رسا مجد شرح مشرقان با صد نوا
مهر می ورزم به مدح مصطفی آن نکوئ سرور بیت الحرا
مدح خوش بر محضر علی مقام سروز یکسر مُبَدَّع ناب و عام
شرح ارج محضر نیکو خصال مدح سالار دو گیتی در جلال
سورِ قَدرش تا برِ فلک برین عِزمتش پرنجم و جاهش بر زمین
حب آفاق بشر، دیو و مَلَک نام پرارجش، چو نجم پرطَلَع
شرح می گویم زبعد کردگار لیل و فجر بر این سرای درّنگار
منجی خلق الزمان تا روز حشر درس حُسنایش حدیث عشق و نشر
باز آمد شد زمین دریای نور علم و معنی آمد و ذوق و سرور