حدود 10 روز از حماسه مردم فلسطین علیه رژیم خونخوار صهیونیستی با نام «طوفان الاقصی» میگذرد. معمولاً در چنین رویدادهایی محور تحلیلها موضوعات سیاسی و نظامی و نیز راهکارهایی که ارائه میشود بر همین پایه است، اما نیاز است از زاویهای اندیشهای آن هم مبتنی بر اندیشه قرآن به راهکارهای تقابل با دشمن پرداخت؛ چرا که یکی از محورهای اصلی قرآن، دشمنشناسی و شناخت نقاط ضعف آنها و نیز راهکارهای تقابل با خونخواران عالم است.
در این باره با حجتالاسلام سیدمهدی توکل کارشناس محقق عرصه مهدویت و ادیان به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* راه تقابل با قوم نژادپرستی همچون صهیونیستها در اندیشۀ قرآنی چگونه تبیین میشود.
ابتدا باید عرض کنم، انسان هنگامی که با قومی لجوج، سنگدل و به ظاهر قدرتمند طرف میشود، باید ابتدا از طراحی و نقشهای حساب شده بهره ببرد، مخصوصاً که طرف مقابل، دارای تفکر و رفتاری حسابشده باشد. در این گونه موارد عجله کردن و به اصطلاح عامیه، جوّ زدگی نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه گاه موجب آسیب بیشتری میشود.
از آیات قرآن استفاده میشود که آنچه در گام اول دارای اهمیت است، زیاد کردن ارتباط با خدا، دعا و انابه به درگاه او و درخواست صبر و ثبات قدم است، از جمله هنگامی که طالوت و گروه اندکی که با او بودند، با جالوت و اقوام قوی هیکل او مواجه شدند، اولین کلامی که بر زبانشان جاری شد، چنین بود: «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ؛ هنگامی که سپاه طالوت با لشکر جالوت روبهرو شدند، گفتند: پروردگارا، «صبر و مقاومت» در برابر دشمن را بر ما به مقدار زیاد سرازیر کن و گامهایمان را استوار دار، و ما را بر این دشمنان کافر پیروز بگردان». (بقره / 250)
ضمناً از همین آیه که رهبری این گروه را طالوت بر عهده داشت، استفاده میشود که این اقدامات باید تحت رهبریِ انسانی انجام شود که از شرایط آگاه است و مشکلات و آسیبها را میشناسد.
در برابر دشمن جانی نباید سست و محزون شد
بنابراین یاد خدا و استمداد از او که قدرتی از او بالاتر نیست، قویترین سرمایۀ جبهۀ مقاومت به حساب میآید. خداوند نیز در قرآن میفرماید: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ؛ پس هرگز سست نشوید و از دشمنان صلح ذلّت بار نطلبید، در حالى که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از ثمرۀ اعمالتان در دنیا و آخرت نمیکاهد». (محمد / 35) یا در آیهای دیگر نزدیک به این مضمون میخوانیم «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»؛ یعنی اگر مؤمن هستید نباید برابر آنها سست و محزون شوید چرا که برتری با شماست.
یهود به جای خداوند متکی به شیاطین جنی شدند
همچنین باید این روحیه در انسانهای مبارز تقویت شود که جبهۀ مقابل هرقدر هم پرقدرت باشد، چون تکیه گاهی الهی ندارد، فوقالعاده بیپناه و آسیبپذیر است. قرآن در مورد کافران میفرماید: «أُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ؛ اعمال و هر آنچه به کار گرفته اند در دنیا و آخرت نابود میشود و هیچ کمک کاری ندارند». (آل عمران / 22) این آیه به صراحت میفرماید که نقشههای شوم دشمنان، فعالیتهای آنها بر ضد جبهۀ اسلام و تمامی تواناییهای آنها به لطف خدا حتی در همین دنیا نیز از بین میرود و نابود میشود. جالب است بدانیم که خداوند یهود را قومی معرفی میکند که هیچ گاه خداوند را تکیهگاه و پشتیبان خود قرار نداد و لذا در آیات متعددی آنها را دعوت میکند به اینکه خدا را وکیل خود بگیرند؛ در آیه 2 سوره اسراء میخوانیم «وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی إِسْرائیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی وَکیلا»؛ یعنی کتابی که به موسی علیهالسلام عطا کردیم، مایه هدایت بنیاسرائیل قرار دادیم و این نکته را یادآور شدیم که غیر از من، دیگری را وکیل خود قرار ندهید.»
بین این همه نکتهای که میتوانست خداوند در قالب موعظه به این قوم بیان کند، مسئله وکالت خداست؛ منتها آنها گوش ندادند و شیاطین جنی را معبود خود قرار دادند و از مسیر آنها تبعیت کردند.
* شبههای که ممکن است برای مردم پیش بیاید، مهلتی است که خداوند به دشمن میدهد در حالی که ظلم و جنایاتشان عیان است.
خداوند گاه به دشمن مهلت بسیاری میدهد. در این مهلت فوائد بسیاری وجود دارد: از جمله جبهۀ اسلام به پیشرفتهایی دست پیدا میکند، نقاط ضعف و آسیبپذیر خود را میشناسد، در نتیجه مقاومتر میشودو در این مهلتها ماهیّت اصلی دشمن و فتنهگران داخل و خارج روشن میشود و خطوط ایمان و کفر از هم فاصله میگیرد و دوست و دشمن از هم مشخص میشوند. صبر انسان زیاد میشود و در کنار آن، مقام معنوی انسان نزد خدا بالاتر میرود. به همین دلیل خداوند در مورد دشمنان از قانون «امهال»؛ (مهلت دادن) استفاده میکند همان گونه که میفرماید: «وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَکانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى؛ و اگر سنّت و تقدیر پروردگارت و اجل مقرّر آنها نبود، مجازات الهى دامان آنان را مىگرفت». (طه / 129)
بنابراین اصالت با جبهه حق با جلوداری امام معصوم علیهالسلام است و خداوند گاهی باب دشمنی را باز میکند تا عیار انسانها مشخص شود. در رأس مهلتدادهشدگان ابلیس ملعون است که یهود اصلیترین پیادهنظام اوست. وگرنه دشمنی مانند صهیونیستها مقابل امام عصر عجلالله تعالی فرجه و یاوران ایشان مانند گورهخری در حال فرار است.
نکته دیگر اینکه مبارزه با دشمن با یک جا نشینی و دعا کردن و آرزوی مرگ کردن آنها محقق نخواهد شد، بلکه مرد عمل میخواهد. هنگامی که موسی علیهالسلام از بنیاسرائیل درخواست کرد وارد شهر شوند و با مزدوران و عمالقه مبارزه کنند، آنها که میترسیدند، یک جا نشینی را ترجیح داده گفتند: «یا مُوسى إِنَّ فیها قَوْماً جَبَّارینَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّى یَخْرُجُوا مِنْها فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ؛ «اى موسى! در آن جا، گروهى نیرومند و ستمگرند؛ و ماهرگز وارد آن نمیشویم تا آنها از آن خارج شوند؛ اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهیم شد.» (مائده / 22)
نتیجه این شد که چهل سال در صحرای سینا سرگردان ماندند و دشمن هم در ناز و نعمت به زندگی خود در شهر ادامه داد. (مائده / 26)
نباید فریفته خندههای دشمن شد
* نکتهای که حائز اهمیت است، عدم دست کم گرفتن دشمن و ساز و کارهای آنهاست که گاهی ممکن است از این مسئله غافل شویم.
طبیعی است که هرگز نباید در این مسیر از حیلههای دشمن در امان بود و یا حتی بابت روی خوشی که نشان میدهند، فریفته شد. برخی حکام عرب و حتی دلبستگان داخلی به غرب، فریب خندههای دشمن را خوردند و هم به خودشان ضربه وارد شد و هم یک ملت را از آرمانهایشان عقب انداختند. اینها در واقع به دنبال منافع خودشان هستند؛ قرآن در این زمینه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید، شما نسبت به آنان اظهار محبّت میکنید، در حالى که آنها به آنچه از حق براى شما آمده کافر شدهاند و پیامبر خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست، از شهر و دیارتان بیرون میرانند». (ممتحنه / 1)
* البته پیکار و نبرد باید با شناخت دشمن و ساز و کارهای آنان هم باشد. درست؟
بله؛ باید در کنار خوش خط و خال بودن مارگونۀ او، از سم زهرآگین دشمن هم خبر داشت. این نکته در آیات متعدد قرآن برجسته شده است، از جمله در خصوصیات کافران میفرماید: «إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ؛ ای سازشکاران، بدانید همان کسانی که شما با آنها سازش کردید، اگر دستشان به شما برسد، به شدت با شما دشمنی میکنند؛ هرچند دست دوستى به آنان داده باشید». (ممتحنه / 2)
این آیات در واقع بیانگر این است که جبهۀ مقاومت باید بصیرت خویش را افزایش دهد و از ساده لوحی و خوش خیالی به شدت پرهیز کند.
در عملیات حماس ظرفیتهای پنهان دشمن آشکار شد
اکنون در مسئله عملیات حماس شاهدیم دشمن چه آرایشها و ظرفیتهایی داشت که ما از آن بیخبر بودیم؛ مثلاً یهودیان از سراسر دنیا برای پیوستن به این رژیم منحوس و دفاع از سرزمین اشغالی و صهیونیستها اعلام آمادگی میکنند و یا وزیر جنگ آنها نسبت حیوانیت به مردم غزه میدهد که البته آنها طبق آموزههای خود معتقدند غیر از یهود همه حیوانند و همگان باید برده یهود باشند!
سرکوبی دشمن مرهم سینه مؤمنان
از سویی دیگر، هر اندازه سرسختی دشمن بیشتر میشود ما نیز باید دو چندان مقاومت، اقتدار و مقابلۀ خود را افزایش دهیم همان گونه که خداوند ضمن توصیه به این کار، وعدۀ یاری هم داده میفرماید: «قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنینَ؛ با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات کرده و رسوا میکند و شما را بر آنها یارى میدهد و سینه گروه مؤمنین را شفا میبخشد؛ و بر قلب آنها مرهم مینهد.» (توبه / 14)
و در آیۀ مشهور دیگری میفرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ؛ براى مقابله با آنها [ دشمنان]، هر چه در توان دارید از نیرو و از اسبهاى ورزیده آماده سازید، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن شناخته شده خویش را بترسانید»! (انفال / 60)
در ضمن باید توجه داشت که این مقاومتها بیهزینه نیست و ممکن است خسارتهای بسیاری برای ما به همراه داشته باشد. خداوند پس از آنکه مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند و افراد بسیاری شهید شدند، نزد رسول خدا صلیالله علیه و آله آمدند و با اعتراض گفتند که مگر ما با خدا نبودیم، چرا ما را یاری نکرد. در این هنگام این آیه نازل شد: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا؛ اگر (در جنگ اُحُد) به شما جراحتى رسید و ضربهاى وارد شد، به آن جمعیّت نیز جراحتى همانند آن وارد شد و ما این روزهاى پیروزى و شکست را در میان مردم میگردانیم؛ (و این خاصیّت زندگى دنیاست) تا خدا، افرادى را که ایمان آوردهاند، مشخص کند». (آل عمران / 140)
توضیحی در اینجا ضروری مینماید و آن اینکه اگر قرار باشد مسلمانان همیشه پیروز باشند و کافران همواره شکست خورند، کافران حتی به خاطر دنیایشان هم که شده، به مسلمانی روی میآوردند، اما خداوند برای امتحان مسلمان و اینکه آنها نیز نقاط ضعف خود را در استراتژیها و تاکتیکها بشناسند، گاه آنها را پیروز میگرداند و گاه دشمنان را. جبهۀ مقاومت هم نباید تصور کند که درگیری با صهیونیسم بدون جنگ و خونریزی و بدون تلفات مالی و جانی است. گاه این تلفات به مدت هشت سال جنگ تحمیلی و یا حتی بسیار بیشتر به طول میانجامد.
* صحبتی در خاتمه مصاحبه دارید؟
در خاتمه باید دل خوش داشت که وعدۀ الهی برای پیروزی مسلمانان و برتری جبهۀ حق بر باطل تحقّق یافتنی است، همان گونه که از زبان موسی علیهالسلام میفرماید: «قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ؛ موسى به قوم خود گفت: «از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام نیک (حتی در این دنیا نیز) براى پرهیزگاران است.» (اعراف / 128)
و یا آنجا که خداوند میفرماید: وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛ ما اراده کردهایم تا بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم». (قصص / 5)
تکرار میکنیم که هر قدرت وظیفهای که بر دوش انسان افتاده سنگینتر باشد، انسان باید بصیرت خود را افزایش دهد، صبر و استقامت را سرلوحۀ کار خود قرار دهد، با فکر و درایت کار کند و از همه مهمتر، ارتباط خود با خدا را بیشتر کرده، توسل به امام زمان (عج) و ائمۀ معصومین علیهم السلام را در اولویت کارهای خود قرار دهد.