۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۸

چرا برخی از افراد به دنبال کمال‌گرایی افراطی هستند؟

چرا برخی از افراد به دنبال کمال‌گرایی افراطی هستند؟
متن حاضر به بررسی کمال‌گرایی افراطی و ابعاد روانی آن می‌پردازد. این سازه روان‌شناختی با پیامدهایی نظیر ناامیدی، افسردگی، اضطراب و کاهش رضایت از زندگی مرتبط است.
کد خبر: ۹۲۸۱

به گزارش خیمه مگ،کمال‌گرایی، شمشیر دو لبه‌ای است که می‌تواند انگیزه‌ای برای پیشرفت باشد یا تله‌ای برای گرفتار شدن در دام ناامیدی و اضطراب.

در چهل سال اخیر، روان‌شناسان توجه ویژه‌ای به سازه کمال‌گرایی داشته‌اند و پژوهش‌های بسیاری در این رابطه، به‌ویژه به لحاظ روان‌شناسی بالینی و شخصیت انجام شده است. تحقیقات حاکی از آن است که کمال‌گرایی با ناامیدی، افسردگی، اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی و رضایت از زندگی پایین ارتباط دارد. سیری در تحقیقات روان‌شناختی نشان می‌دهد که علاوه بر آنچه ذکر شد، این سازه روانی آثار بازدارندۀ زیادی خواهد داشت.

آثار فراگیر و شکنندۀ این سازۀ روانی بحث و بررسی پیرامون ابعاد روان‌شناختی افراد کمال‌گرای افراطی، فرایندهای زیربنایی کمال‌گرایی افراطی و همچنین معرفی و بررسی پیامدهای مهم آن را ضروری می‌نماید.

 

ازاین‌رو، در این بخش به ابعاد روانی افراد کمال‌گرای افراطی از جهات شناختی، هیجانی و رفتاری پرداخته و در هر بُعد چند خصوصیت را به اختصار بیان خواهیم کرد:

 

ابعاد روانی افراد کمال گرای افراطی

 

الف. بُعد شناختی

شناخت‌ها یکی از مهم‌ترین منابع اثرگذار بر رفتار، سبک زندگی و جهت‌گیری‌های افراد به شمار می‌آید. بسیاری از اشکالات رفتاری و هیجانی کمال‌گرایان افراطی برخاسته از نوع بینش، نگرش و زاویه دید آنها به خود، دنیای پیرامون و اتفاقات است. حرکت به سوی اصلاح این رویّه، مستلزم آن است که افراد خودشان را از این جهت رصد کنند و به نوعی آگاهی از خود در این رابطه دست یابند. بر این اساس، نوع شناخت‌های رایج در افرادی که مبتلا به کمال‌گرایی افراطی شده‌اند را ذکر می‌کنیم:

 

۱. تفکر همه یا هیچ

اگه من اول نشوم، کار من به چه درد می‌خوره!!

افراد کمال‌گرا تفکر همه یا هیچ دارند. تفکر صفر و صدی دارند، احساس می‌کنند بایستی صد باشند تا احساس خوشبختی کنند. آنها معیارهای بیش از حدّ افراطی داشته و اوضاع را به صورت سیاه و سفید ارزیابی می‌کنند. در این میان آنچه اوضاع زندگی‌ آنها را پیچیده‌تر می‌کند، این است که برنامه معقول و مدوّنی برای دست یافتن به نقطه مطلوبشان ندارند.

آنها در روابط خود با دیگران هم همین نگاه صفر و صدی را سرایت می‌دهند. بنابراین وقتی با مشکلی در خود یا اطرافیانشان روبه‌رو می‌شوند، آن را سیاه ارزیابی می‌کنند، ناراحت می‌شوند و ناسازگاری می‌کنند.

 

۲. فاجعه‌انگاری

وای از این اشتباه! با این اشتباه بیچاره شدم.

فاجعه‌سازی یکی دیگر از اشکالات کمال‌گرایان افراطی در مواجهه با رویدادهای زندگی است. آنها یک مشکل کوچک را، گناه نابخشودنی ارزیابی می‌کنند و اگر ایده‌آل مطلوب خود را مشاهده نکنند، احساس می‌کنند عمر و سرمایه‌شان به باد رفته است.

 

۳. فیلتر ذهنی

چرا کارهای من اینقدر نقص دارند؟!

کمال‌گرایان افراطی وقایع زندگی را از فیلتر ذهنی عبور می‌دهند. آنها به‌طور انتخابی، جزئیات منفی کارها را بیشتر می‌بینند و تمرکز بیشتری روی آن دارند. از این جهت، آن‌طور که شایسته است نقاط مثبت به چشمشان نمی‌آید و تحمل نقایص برایشان سخت و آزاردهنده می‌شود. کمال‌گرایان افراطی حتی وقوع رویدادهای منفی را محتمل‌تر از آنچه واقعاً هست، پیش‌بینی می‌کنند.

 

۴. بلندپروازی

من باید قلۀ قاف را فتح کنم.

افراد کمال‌گرا معیارهای بالایی برای خود در نظر می‌گیرند و اغلب احساس می‌کنند که نمی‌توانند به اهداف و معیارهایشان دست یابند. در نظر گرفتن اهداف اوج‌طلبانه بین ظرفیت فعلی و مطلوب آنها فاصله زیادی ایجاد می‌کند. در واقع به لحاظ روان‌شناختی بین خود واقعی و خود ایده‌آل در افراد کمال‌گرای افراطی فاصلۀ زیادی وجود دارد. این فاصله باعث می‌شود آنها حتی هنگامی که برای دستیابی به اهدافشان تلاش هم می‌کنند، نشاط نداشته باشند و احساس پیشرفت نکنند.

 

۵. احساس بی‌ارزشی

آنچه می‌خواستم نشد. چقدر من بی‌ارزشم؟! به درد هیچی نمی‌خورم!

افراد کمال‌گرا ارزشمندی خود را بر اساس آنچه انجام می‌دهند، ارزیابی می‌کنند و معتقدند فقط هنگامی خوب هستند که در زمینه‌های مهم زندگی مانند جایگاه علمی و اجتماعی، به معیارهای بسیار ایده‌آل دست یابند. در واقع عزّت نفس ایشان پایین است و ارزش خود را بر اساس عملکردشان ارزیابی می‌کنند. بین ارزش کار و ارزش خود ارتباط برقرار می‌کنند.

 

ب. بُعد هیجانی

یکی از مهم‌ترین ابعاد روانی انسان، عواطف و هیجانات او است که رشد و تعالی در زندگی را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. مسائل روان‌شناختی افراد، زمانی نمود بیرونی پیدا کرده و به سمت رفتارهای آزاردهنده سوق داده می‌شود که هیجانات شخص را درگیر کرده و موجب نارساکنش‌وری در ارتباطات عاطفی او با خودش و دیگران شود. در ادامه به برخی از مشکلات هیجانی افراد کمال‌گرای افراطی اشاره می‌کنیم.

 

۱. ترس دائمی از شکست

آنها دائماً از شکست ترس دارند. این ترس گاهی اوقات باعث می‌شود که آنها دچار اهمال‌کاری شوند و گاهی از مسئولیت‌ها اجتناب کنند. غالباً هسته اصلی کمال‌گرایی، ترس از شکست است. این ترس باعث می‌شود در هنگام کار دائماً دنبال انتخاب بهترین گزینه از بین گزینه‌ها باشند و تصمیم‌گیری برای آنان مشکل است. همچنین آنها به‌خاطر ترس از شکست مجبورند زمان زیادی را برای بررسی ابعاد مختلف بگذارند تا مبادا اشتباهی مرتکب شوند و این‌گونه است که فرصت‌ها را از دست می‌دهند.

 

۲. خود کم‌بینی

گرایش هیجانی و میل مفرط به ایده‌آل‌ها باعث می‌شود، آنها همیشه خود را به‌صورت منفی ارزیابی کنند. افراد کمال‌گرا حتی وقتی که به معیارهایشان دست می‌یابند اغلب موفقیتشان را دست کم می‌گیرند و معتقدند که هدف آنها به اندازه کافی سخت نبوده است و هر فرد دیگری هم می‌توانست به آن برسد. ازاین‌رو برخی کارشناسان معتقدند کمال‌گرایی نیاز شدید به پیشرفت است و این گرایش به‌صورت معیارهای بسیار ایده‌آل و غیرواقع‌بینانه آشکار می‌شود.

 

۳. نگرانی از انتقاد

ایشان درباره ارزیابی و انتقاد دیگران بسیار نگران هستند و سعی می‌کنند کارشان هیچ عیبی نداشته باشد. ازاین‌رو، اگر با انتقادی مواجه شوند، زود دلسرد می‌شوند.

 

۴. بی‌نشاطی

کمال‌گرایان افراطی در ضمن تلاش‌هایشان نشاط ندارند و از فرایند تلاششان لذّت نمی‌برند و تنها به نتیجه فکر می‌کنند. فاصله زیاد بین ایده‌آل‌ها و وضع موجود باعث می‌شود، نشاط و سرزندگی آنها کاهش یابد. این روند در موارد زیادی باعث افول انگیزه فرد نیز می‌شود.

 

۵. کاهش رضایت زناشویی

مطالعات نشان داده که کمال‌گرایی افراطی، مشکلاتی در روابط بین فردی ایجاد می‌کند و بسیاری از اوقات رضایت زناشویی را به‌طور جدّی کاهش می‌دهد.

کمال‌گرایی افراطی موجب می‌شود افراد استانداردهای بالایی برای اطرافیان تعیین کنند و توقعات زیادی از اطرافیان به خصوص نزدیکان داشته باشند.

فرد به‌واسطه انتظارات بالایی که از همسرش دارد، از عملکرد او رضایت ندارد و زیاد او را سرزنش می‌کند. این توقعات زیاد و سرزنش‌ها موجب افزایش تعارضات می‌شود.

 

ج. بُعد رفتاری

رفتار انسان متأثر از عوامل مختلفی از جمله توانایی‌های جسمی، شناخت‌ها و هیجانات او تغییر می‌کند. کمال‌گرایی افراطی که ابعاد مختلف روان‌شناختی فرد را درگیر می‌کند، علاوه بر تعاملات و روابط، بر رفتارهای فردی نیز اثر می‌گذارد.

 

۱. نظم اجباری

افراد کمال‌گرا دچار نظم اجباری هستند. فرد کمال‌گرا تا اتاق مرتب نباشد، نمی‌تواند بخوابد. تا وسایل روی میز منظم نباشد، نمی‌تواند درس بخواند. محیط را مرتب می‌کند تا به آرامش برسد.

افراد کمال‌گرا در کارهایشان بسیار سخت‌گیرند و به جزئیات توجّه افراطی دارند. در برخی موارد نشانه‌هایی از اختلال شخصیت وسواسی در ایشان دیده می‌شود. این افراد آن‌قدر به جزئیات می‌پردازند که باعث می‌شوند انجام یک کار بسیار طول بکشد، بدون آنکه پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در کار ایجاد شود.

 

۲. احتیاط بیش از حدّ

گرچه احتیاط در حدّ متعارف پسندیده است؛ اما زمانی که احتیاط از حدّ بگذرد و سامان امور عادی زندگی را با اختلال مواجه سازد جنبۀ وسواسی پیدا می‌کند. افراد کمال‌گرا غالباً در رفتارهای خود بیش از حدّ احتیاط می‌کنند. کاری را چندین بار چک می‌کنند تا کاملاً مطمئن شوند که همه چیز کاملاً درست است. به مرور این چک کردن‌ها افراطی و طاقت‌فرسا می‌شود و بهره‌وری را کاهش می‌دهد.