۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۱

نغمه‌های عاشقانه مراجع بزرگ برای خورشید خراسان

نغمه‌های عاشقانه مراجع بزرگ برای خورشید خراسان
علما و مراجع بزرگ شیعه همواره با سرودن اشعاری پرشور، ارادت خود به امام رضا(ع) را بیان کرده‌اند و این اشعار که آمیخته با عشق و معرفت به خورشید خراسان است، گواهی زنده بر پیوند ناگسستنی مرجعیت با مکتب رضوی است.
کد خبر: ۹۴۴۰

به گزارش خیمه مگ،اشعار زیبایی از علما در قرون متمادی برای حضرت امام رضا سروده شده که برخی از آنها را تقدیم شما خوبان خواهیم کرد:

 

شعر علامه شیخ بهایی:

ای خاک درت سرمهٔ ارباب بصارت در تأدیت مدح تو خم، پشت عبارت

گرد قدم زائرت، از غایت رفعت بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت

در روضهٔ تو خیل ملایک، ز مهابت گویند به هم مطلب خود را به اشارت

هر صبح که روح القدس آید به طوافت در چشمهٔ خورشید کند غسل زیارت

در حشر، به فریاد بهائی برس از لطف کز عمر، نشد حاصل او غیر خسارت

 

آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی ( دیوان کمپانی)

توئی رضا که قضا و قدر سر تسلیم

بزیر حکم تو ای پادشاه شاهان داشت

تو محرم حرم خاص لی مع اللهی

ترا عیان حقیقت جدا ز اعیان داشت

تجلی احدیت چنان ترا بربود

که از وجود تو نگذاشت آنچه وجدان داشت

جمال شاهد گیتی بهستی تو جمیل

که از شعاع تو شمعی فلک فروزان داشت

کتاب محکم توحید از آن جبین مبین

به چشم اهل بصیرت دلیل و برهان داشت

حدیث حسن ترا خواند فالق الاصباح

که از افق غسق اللیل را گریزان داشت

تو باء بسمله ای در صحیفۀ کونین

ز نقطۀ تو تجلی نکات قرآن داشت

ز مصدر تو بود اشتقاق مشتقات

ز مبدء تو اصالت اصول اکوان داشت

مقام ذات تو جمع الجوامع کلمات

صفات عز تو شأنی رفیع بنیان داشت

حقایق ازلی از رخ تو جلوه نمود

دقایق ابدی از لب تو تبیان داشت

نسیم کوی تو یحیی العظام و هی رمیم

شمیم بوی تو صد باغ روح و ریحان داشت

مناطق فلکی چاکر تراست نطاق

ز مهر و ماه بسی گوی زر بچوگان داشت

فروغ روی ترا مشتری هزاران بود

ولی که زهرۀ آن زهره روی تابان داشت

بمفتقر بنگر کز عزیز مصر کرم

به این بضاعت مزجاه چشم احسان داشت

به این هدیه اگر دورم از ادب چه عجب

همین معامله را مور با سلیمان داشت

 

مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

الا باد صبا ای پیک عشّاق پیامی بر از این مهجور مشتاق

به سوی خطّه قدس خراسان به طور پور موسی قطب امکان

به سوی مقصد پاکان و خاصان به سوی قبله ی ارباب عرفان

به سوی کعبه ی اصحاب حاجات به دار معجزات و خرق عادات

مکان علم و توحید و فضیلت مقرّ پیکر پاک حقیقت

به درگاه رضا سبط پیمبر غیاث خلق عالم، غوث اکبر

رواقش رشک فردوس برین است هوایش مشک بیز و عنبرین است

رضا شاهنشه مُلک فضایل ستوده سیرت و نیکو خصایل

جهان مکرمت، مصباح بینش سپهر مرحمت، دریای دانش

امام مشرق و مغرب، شه دین مکان عزّت و اجلال و تمکین

فروزان مهر پر نور ولایت درخشان درّ دریای امامت

جمال الله و وجه الله اعظم ولیّ الله و سرّ الله اقوم

سلامم را نما تقدیم کویش مشام جان معطّر کن ز بویش

بگو «لطفی» غمین و دل فکار است جدا از روضه ات محزون و زار است

ز هجرم آن چنان اندر تب و تاب که ماهی آن چنان در خارج از آب

الا ای مظهر الطاف باری ز درگاه تو خواهم رستگاری

خجسته درگهت باب نجات است و ز آن خلق جهان را بس صلات است

خوشا حال نکوی خادمانش خوشا حال حضور زائرانش

خوشا آنان که آنجا در نمازند خوشا آنان که در راز و نیازند

الا ای معدن لطف و عنایات الا ای مرکز جود و کرامات

از این بار غم و این نار هجران خلاصی ده مرا ای رکن ایمان

قبولم کن که سر تا پا خطایم گدای کوی احسان شمایم

امضا: تراب اقدام خدّام آستان ملائک پاسبان حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله علیهما: لطف الله صافی

 

آیت الله العظمی وحید خراسانی

‍این روضه که رشک روضه رضوان است
رضوان به در درگه او دربان است

سایند بر این زمین ملائک رخسار
چون عرش خدای، فرش این ایوان است

ایوان حریم تو خِرد دید و بگفت
گوی فلک اندر خم این چوگان است

سرِّ ملکوت است در این مخزن یا
اندر دل خاک، گنج حق پنهان است

چون نقطه ی خال توست در مرکز خاک
این چرخ بر این گرد زمین، گردان است

در طور تجلّیِ تو ای جلوه حق
ربِّ ارنی گو پسر عمران است

چون بضعه خاتم النبیین اینجاست
جبریل سراسیمه در این سامان است

توحید چون مشروط به ایمان بر اوست
این قطعه خاک مدفن عرفان است

وابسته به اوست نفی و اثبات وجود
مادون وجوب و برتر از امکان است

آنکس که به نقش پرده جان می بخشد
در پیکر هستی نَفَس الرحمان است

بر منبر شرع ساطع الانوار است
بر کرسی علم قاطع البرهان است

چون جسم تو خاک را کند خلد برین
در قدرت جان تو ، خرد حیران است

هر چند إذا زلزلت الأرض شود
خرگاه تو را خدای پشتیبان است

ای شاه ؛ وحید ار سگ کهف تو شود
نازد به جهان که از جوانمردان است