به گزارش خیمه مگ،خط قرمز او، آسایش مردم بود؛ قطع آب و برق خانهها، تلخیای بود که نمیخواست برای هیچکس رقم بخورد. همسرش میگفت: این دغدغهها همیشگی اش بود که برای انجامش به این مهم، کمر همت بسته بود. رئیسجمهوریای که با مشکلات فراوان، سکان کشور را بر عهده گرفت، با تمام وجود برای خدمت تلاش کرد.
خدمتی که قطعی آب و برق را به یادگار نگذاشت، و نگذاشت به تبع آن تجهیزات کارخانه ای آسیب ببیند و بیماری را آزرده کند و نگذاشت مردمی در گرمای طاقتفرسا، لبهایشان از تشویش ترک خورد. زیرساختهایی که سالها در گمنامی مانده بود، با تلاش شبانهروزی و بدون هیچ بهانهای، به حیات دوباره برگردانده شدند.
او برگزیدهی مردم بود، و این انتخاب در دلهایشان ماندگار شد. برگزیدهی آن کس که جسمش را در حرم امن آرام کرد و روحش را بر سر سفره دل امام رئوف مهمان کرد، به همراه یاران باوفایی که از جنس خود او بودند و لایق شهادت و جاودانه شدن.
وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند...
و اکنون ما یاد تو در هر گوشه از این سرزمین احساس میکنیم و چه افتخاری که هر بار که مردم نامت را بر زبان میآورند، یاد آن روزهایی که برای آسایش و رفاهشان مجاهدت کردی را زنده میکنند.
و فراموش نشدنی است پوشش سرتا پا خاکی ات که نشان ازین داشت که آنچنان در راه خدمت به مردم و حل مشکلاتشان قدم نهادی که رشتههای امید و اعتماد را از گوشه و کنار کشور، از کوچه و خیابان تا دفاتر و مراکز تصمیمگیری، به هم پیوند دادی ، آنچنان که رهبر عزیزمان فرمود: «رئیسی در این دوره سه ساله ریاست جمهوری با دل و جان و با اعتقاد حرکت میکرد واگر این دولت ادامه پیدا میکرد به احتمال زیاد مشکلات این کشور و عمدتا مشکلات اقتصادی حل میشد.»
*در مشهد در دل حرم رضوی چه میگذرد؟
امشب گویی تمام کائنات به احترام مولای متقیان به رقص نور درآمدهاند. صحن و سرای حرم، غرق در نور ریسههای مرواریدگون است که گویی ستارگان آسمان به زمین آمدهاند تا تولد آن خورشید هشتم را جشن بگیرند. زمزمههای توسل و ذکر «یا علی بن موسی الرضا» از هر سو به گوش میرسد و دلها با هر ذکر، تپشی تازه میگیرد.
در این روز مبارک، صحن حرم امام رضا (ع) پر از زائرانی است که با عشق و ارادت به امام خود، به این مکان مقدس آمدهاند. زائران با چهرههای پر از شوق و امید، در صف های نماز در هوای دلنشین صحن ها به دعا و نیایش مشغولند و از خداوند طلب شفا و رحمت میکنند.
در آن گوشه در صحن جمهوری پنجره فولاد، به عنوان نمادی از امید و شفا، همچنان محل تجمع زائرانی شده است که با ایمان به قدرت خداوند و شفاعت امام رضا (ع)، به آن نزدیک میشوند و از خداوند طلب شفا میکنند.
امشب در صحنهای حضرت امام رضا (ع)، به عشق و ارادت به مولا، فضایی پر از نور و معنویت برقرار است. صحن حرم با چراغهای روشن و پرنور، همچون دریایی از نور الهی به نظر میرسد. زائران با دلهای سرشار از امید،از راه های دور و نزدیک خود را به این مکان مقدس رساندهاند و آمدهاند تا به عشق و ارادت به مولا، در جشن میلاد امام رضا (ع) شرکت کنند.
روحانی که برای مردم صحبت میکرد گفت: این روز، روزی است که همه ما باید به یاد بیاوریم که امام رضا (ع) نه تنها به عنوان امام مهربان، بلکه به عنوان الگویی از علم و تقوا برای ما هستند. در این روز، باید با یادگیری از زندگی و سخنان ایشان، به تقویت ایمان و تقوای خود بپردازیم و از ایشان الگو بگیریم، فیوضات وجودی امام رضا علیه السلام تنها خاص شیعیان نبود، بلکه مسلمانان اهل سنت نیز از وجود امام علیه السلام بهره می بردند و به ایشان علاقه مند بودند، امام علیه السلام با ارائه تعالیم و رفتار اسوه گونه خویش بر وحدت مسلمانان تأکید داشتند.
* حضور دل ها در حریم امن امام و در آغوش پنجره فولاد
در صحن انقلاب زائری که چرخ ویلچر را به سمت پنجره فولاد جلو میبرد و در حالیکه به پنجره فولاد خیره میشود اشک در چشمانش حلقه میزند و با صدایی لرزان زمزمه میکند:
به کوی تو هر جا که پا میگذارم
همان جا دل خویش جا میگذارم
مبادا برانی که با صد امید
قدم در حریم شما میگذارم…"
و ازین طریق قلبش را به امام رضا و دل در امانش سپرد و در این شب مبارک امید شفا از امام مهربان داشت.
امشب خادمان حضرت رضا(ع) نیز با عشق وافر به خدمتگزاری مشغولند، آنها در این شبهای عزیز، با تمام وجود خود را وقف خدمت به زائران و مهمانان امام رئوف میکنند و امیدوارند که نگاهی از لطف و عنایت امام رضا(ع) نصیبشان شود هر کس از هر شغل و حرفه که سعادت خادمی اش را پیدا کرده است میگوید:
یقینا که این خدمتگزاری، درگاهِ رحمت الهی را برایمان گشوده است.
حال و هوای جشن و ارادت مردم به ساحت امام مهربانیها (علیهالسلام) در صحن و سرای حرم، وصفناپذیر است. صدای اذان و نوای خوشِ مداحی، هوای حرم را عطرآگین کرده و در دل هر سنگ و هر کاشی، حضورِ عشق و ارادت حس میشود.
مردم با شور و شوق وصفناشدنی، به ساحت مقدس امام رضا (علیهالسلام) آمده اند، دستان به هم گره خورده، و چشمان پر از اشک آن ها همگی گواه این ارادت بیحد و مرز به ساحت اوست.
از کوچه و خیابان های مشهد تا صحن و سرای حرم، همگی در این شور و شعف شریکاند. احساسِ آرامش و معنویتی که در این فضای مقدس حاکم است، قلبها را به سرور و شادی میکشاند.
از نیایش فرشتگان در گنبد زرین تا صدای خندهی کودکان، همه و همه قصهای از عشق و ارادت به امام مهربانیها را روایت میکنند و این حال و هوا، بیش از هر توصیفی، نیازمند تجربه و حضور در این فضای مقدس است.
* عشق و ارادت به علی ابن موسی الرضا در دل محله ها
اکنون در هر گوشه از شهر های کشورمان ارادت به آقا علی ابن موسی الرضا را با گرفتن جشن ها و پذیرایی ها میتوان دید، در اینجا حتی در این محله های کوچک که کیلومترها دور از حرمش هستیم دلمان را به آقا وصل کرده ایم. در یکی ازین محله ها ماکتی ساخته اند از گنبد طلایی که هر بار با نگاه به آن آرامش و شوقی وصف ناپذیر در دلمان جاری میشود، نگاهش میکنیم و سفره درد و دلمان را با امام هشتم مان باز میکنیم
اخر میدانی! در این دوری، همان ماکتِ کوچک گنبد زرد طلایی ات برایمان پنجرهای به سویِ صحنهایِ نورانیِ حرمت گشوده است، اینجا دیگر فاصله معنا ندارد وقتی دلمان قرین صحن و سرای توست.
در این جشن های محله در یکی از غرفههای رنگارنگ جشن، کودکی را دیدم که عکس گنبد طلایی را نقاشی میکرد. روی لبهایش لبخندی بود که گویی روحِ گنبد را در آن میدید، کودک زمزمهای میکرد: «یا امام رضا… خیلی دلم برات تنگ شده. مامان و بابام هم خیلی دوست دارن بیاین زیارتت» با تمام وجودش میخواست این حسِ دلتنگی و شوق را به امام رضا ع برساند. به ناگاه، نقاشی را با دقت تمام، تا کرد آن را موشکی کرد و در هوا پرتاب کرد. گفت میخوام نامه ام به دست اما رضا (ع) برسه یعنی نامه ام را میخوانه؟
کودک همانطور که به عکس نصب شده روی دیوار از شهید ریسی، شهید امیر عبداللهیان و دیگر شهادت خدمت نکاه میکرد گفت: یا امام رضا… من هم دوست دارم یکی از زائرانت باشم و مثل شهید رئیسی که با مهربانی و دلِ پاکش به زائران خدمت می کرد، من هم مثل او خدمت کنم.