۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۲

۹ نکته درباره حضرت آدم و حوا

۹ نکته درباره حضرت آدم و حوا
آیا حوا فریب‌خورده بود یا شریک جرم؟ کتاب «زن در قرآن» با بررسی داستان حوا در آیات قرآن، نگاهی تازه به نقش او در ماجرای هبوط دارد. این بررسی نشان می‌دهد که قرآن، حوا را هم‌سنگ آدم در این واقعه مسئول می‌داند. متن پیش‌رو با واکاوی این داستان قرآنی، به نقش محوری حوا در کنار آدم می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد که چرا در روایات و ادبیات، بیشتر آدم مسئول شناخته می‌شود
کد خبر: ۹۴۷۰

به گزارش خیمه مگ،کتاب «زن در قرآن» به قلم علی دوانی به بیان داستان‌های برخی بانوان پرداخته و چهره گروهی از زنان خوب و بد را در قرآن نمایان می‌‏‌سازد و پندی آموزنده برای شناختن زن از دیدگاه اسلام و قرآن و خودسازی زنان مسلمان بر اساس خواست خدا و پیغمبر(ص) می‌‏باشد که در شماره‌های مختلف تقدیم شما خوبان می شود.

 

حوا مادر ما انسانها و همسر حضرت آدم پدر سلسله بشر، بلافاصله پس از خلقت آدم و از بازمانده گل او آفریده شد. فرشتگان الهی گل آدم و حوا را ازچهارگوشه زمین برداشتند ولی ساختمان آنان در بهشت و عالم بالا انجام گرفت.

همینکه آدم به عنوان شاهکار خلقت الهی خلق شد خداوند اسامی همه اشیاء یعنی تمام دانستنی ها را به وی آموخت و در نتیجه این لیاقت را یافت که خداوند به فرشتگان بفرماید: «... در مقابل آدم به خاک بیفتید و سجده کنید»

فرشتگان همه سجده کردند، جز ابلیس که سر باز زد و تکبر ورزید و از کافران شد.

 

(ابلیس) و به تعبیر دیگر (شیطان) فرشته نبود ولی در میان فرشتگان جای داشت . تمرد و سرکشی شیطان از سجده نمودن خدا در مقابل آدم، موجب طرد و لعن او شد به طوری که از نظر خدا و فرشتگان افتاد. شیطان هم درصدد برآمد که انتقام خود را از آدم، بهترین مخلوقات خدا بگیرد. آدم و حوا با کمال خوشی و آسایش در بهشت به سر می بردند و از نعمتها و میوه های بهشتی استفاده می کردند ولی غفلت جزئی آنان باعث شد که هر دو از بهشت رانده شوند و قدم به روی زمین بگذارند.

 

ماجرای آن را خداوند در سه جای قرآن بیان فرموده، از جمله در آیات ۳۳ -۳۵ سوره بقره که بدینگونه است:

((به آدم گفتیم تو و همسرت در بهشت سکونت گزینید و از نعمتهای آن هر طور خواستید بدون زحمت برخوردار شوید ولی به این درخت نزدیک نگردید که ازستمگران خواهید بود. شیطان آدم و حوا را به لغزش افکند، خداوند هم آنها را از بهشت و وضعی که داشتند بیرون آورد. سپس گفتیم در زمین فرود آیید که خواهید دید بعضی نسبت به بعضی دیگر دشمن خواهید بود. شما در زمین خواهید ماند و از روزی آن تا روز بازپسین برخوردار خواهید بود)

 

مورد دوم در سوره طه است: (به. فرشتگان گفتیم، آدم را سجده کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس که سرپیچی نمود. پس گفتیم ای آدم ! این ابلیس دشمن تو و همسر تو است مواظب باشید که شما را از بهشت بیرون نبرد که بهشت بیرون نبرد که بدبخت خواهید شد. اگر در بهشت بمانی نه گرسنه و نه برهنه می باشی، نه تشنه می شوی و نه در آفتاب خواهی بود. پس از آن شیطان آدم را وسوسه کرد و گفت: من تو را به درختی جاویدان و سلطنتی که پایان ناپذیر است راهنمایی نکنم؟

 

آدم و حوا نیز از آن درخت ممنوع خوردند و به دنبال آن نقاط حساس بدنشان نمودار شد و ناگزیر شدند آن را با برگ درخت بهشتی بپوشاند. بدینگونه آدم نافرمانی کرد و دچار لغزش شد. آنگاه خداوند آدم را مورد مرحمت قرار داد و

بخشید و هدایت نمود و گفت:ای آدم و حوا همه تان به اینجا فرود آیید که نسبت به بعضی دیگر دشمن خواهید بود. در آن وقت هرگاه از جانب من آن را پذیرفت، نه گمراه می شود و نه کسی آمد که شما را هدایت کند هر کس آن را پذیرفت بدبخت می گردد.

 

مورد سوم در سوره اعراف است: (ای آدم ! تو و همسرت در بهشت بمان هرچه خواستید بخورید ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید بود شیطان آنان را وسوسه کرد تا نقاطی از بدنشان که باید پوشیده بماند،

آشکار شد و به آنان گفت اینکه خدا شما را از خوردن این درخت نهی کرده است برای این است که اگر خوردید دو فرشته خواهید شد یا تا ابد جاوید خواهید ماند و برای آنان قسم یاد کرد که خیرخواه آنان است از این راه آنان را مغرور کرد. همینکه آدم و حوا از آن درخت چشیدند، نقاط حساس بدنشان آشکار شد و برای پوشاندن آنها از برگ درخت بهشتی استفاده کردند

در این هنگام خدا آنان را مخاطب ساخت و فرمود: آیا من شما را از نزدیک شدن به این درخت منع نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شماست ؟

 

آدم و حوا گفتند خدایا ما به خود ستم نمودیم اگر تو ما را نیامرزی، و به ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود. خدا به آنان و شیطان فرمود: به زمین فرود آیید که با هم دشمن خواهید بود زمین تا روز باز پسین برای شما (آدم،حوا و شیطان ) قرارگاه و جای بهره برداری است در زمین زندگی می کنید و در آن می میرید و از همین زمین هم بیرون می آیید.

 

بدینگونه آدم و حوا که در بهشت جای داشتند، چون هر دو با شیطان نافرمانی خدا کردند از بهشت رانده شدند و به زمین فرود آمدند. شیطان واقعا مرتکب گناه شد؛ نسبت دروغ به خدا داد و به آدم و حوا گفت:

خدا درخت ممنوع را برای شما مباح و حلال گردانید و اضافه کرد که اگر از آن بخورید دو فرشته خواهید بود و برای همیشه در بهشت می مانید و از این راه آدم و حوا را فریب داد و او نخستین کسی بود که دروغ گفت.

ولی آدم و حوا معصیت نکردند، نافرمانی آنان در اعتقاد ما مسلمین مخصوصا جامعه شیعه که همه انبیا را معصوم می دانیم ا(ترک اولی ) بود یعنی جا داشت این کار را نکند و اگر خودداری می کردند بهتر بود و به خود زیان نمی رساندند.

 

و اما آن درخت ممنوع چه بود؟

در روایات اسلامی از آن یاد شده است

تفاسیر جامعه شیعه، درخت گندم، درخت انگور، درخت حسد و درخت علم محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام آمده است.

در هر صورت خدا به آدم و حوا گفته بود به این درخت (درخت صوری یا معنوی) نزدیک نشوید که حد شما نیست و از شما انتظار نمی رود؛ ولی چون آدم و حوا نزدیک شدند، جرقه آن، دامن آنان را گرفت و لباس زیبای بهشتی از تنشان فروریخت، و عریان شدند و به وضع بدی دچار گشتند ناگزیر با برگ درختان بهشتی ستر عورت نمودند تا نقاط حساس بدنشان آشکار نگردد و بدن نما نباشد.

 

در اینجا چند نکته هست که باید در نظر داشت:

۱. بهشتی که آدم و حوا در آن خلق شدند و شیطان آنان را فریب داد، بر حسب روایات اسلامی بهشت آخرت که نیکان دنیا را پس از محاسبه روز سب روایات اسلامی بهشت آخرت که نیکان دنیا را پس از محاسبه روز رستاخیز در آن جای می دهند نبوده است، بلکه بهشت برزخ است که به اصطلاح علمی در یکی از کرات آسمانی می باشد به همین جهت خدا می فرماید: ا(فرود آیید) و آدم و حوا هم فرود آمدند و به زمین هبوط کردند.

 

۲. چگونگی ورود شیطان به این بهشت در روایات معتبر اسلامی درست روشن نیست. اینکه در بعضی از روایات آمده است که شیطان در پوست (مار) یا (طاووس)، وارد بهشت شد، از تورات گرفته شده و روایات درستی نیست.

 

۳. اینکه می گویند حوا از پهلوی چپ آدم و به طفیل وجود او آفریده شد حقیقت ندارد. روایات آن هم تحت تأثیر اخبار تورات ساخته شده و از (اسرائیلیات) است.

 

۴. ظلمی که آدم و حوا نمودند، زیان به خود بود نه ستم به غیر، که در ردیف ستمگران باشند.

 

۵. عصیان و نافرمانی آنان معصیت به آن معنا نبود که بعدها در شرایع آسمانی آمد. چون «آدم » معصوم و مصون از گناه و معصیت بود: مفهوم این عصیان، شرمنده نشدن از کار خود یا دیر شرمنده شدن آنان بوده است که ازآنان انتظار نمی‌رفت.

 

۶. (فغوی) یا گمراه شدن آدم هم به این معناست که نتوانست جلو خود را بگیرد و به درخت ممنوع نزدیک شد و لغزش پیدا کرد

 

۷. کاری که آدم کرد این بود که خواست هم در بهشت یعنی مقام قرب ربوبی بماند و هم از درختی که او را به دنیا نزدیک می کرد تناول نماید ولی نتوانست هر دو را با هم جمع کند (از آن زرنگیهایی که فرزندانش در دنیا می کنند)

 

۸. خداوند بازگشت (توبه) آنان را به اطاعت فرمان خود پذیرفت، اما با این وصف دیگر اجازه نداد آنان در بهشت بمانند.

 

۹. بر خلاف آنچه مشهور است

گوید که شیطان نتوانست آدم را فریب دهد ولی حوا را فریفت بلکه می گویـد شیطان آدم را وسوسه نمود: «فوسوس الیه الشیطان» وبه دنبال آن هر دو از درخت ممنوع خوردند: (فاکلامنها) و عورتین هر دوی آنان آشکار شد: (فبدت الهما سوآتهما) و به دنبال آن آدم عصیان ورزید: «فعصی ادم ربه فغوی» و بعد هم خدا توبه آدم را پذیرفت: (فتاب علیه )

 

سوره (طه) با صراحت هرچه تمام‌تر می گوید که شیطان آدم را فریفت و هر دو به درخت ممنوع نزدیک شدند و بعد آدم دید که از وی کار خوبی سر نزده از خدا پوزش خواست و خدا هم او را بخشید.

در سوره بقره و اعراف، هر دو را در این کوتاهی یا نافرمانی شریک می داند و همه جا عامل فعل را با لفظ مثنی ذکر می کند و دیگر در قرآن نیست که شیطان نخست حوا را فریب داد و او ادم را.

در اینکه عقل و اراده در مرد قویتر از زن است و در مقابل، احساس و عواطف در زن بیشتر از مرد است تردیدی نیست بنابراین امکان اینکه نخست شیطان حوا را فریفته باشد، هست ولی سخن در این است که در قران چنین چیزی نیست.

 

اینکه ما داستان حوا را در اینجا آوردیم به خاطر این است که او نیز در تمام ماجرا سهیم بوده است نه اینکه تمام مسئولیت را به گردن او بگذاریم، بنابراین حوا نخستین زنی است که در کنار شوی خود در این حادثه بزرگ تاریخ ادیان نقشی داشته است.

 

جالب است که هم در قرآن و هم در روایات اسلامی و هم در ادبیات پارسی و تازی، بیشتر، آدم را مسئول دانسته اند. علت هم این است که وقتی بنا باشد آدم خلیفة الله فریب بخورد و نتواند جلوی خود را بگیرد، دیگر چه توقعی از

حواست که نه مانند او نماینده خدا و معصوم بود و نه قدرت تعقل و اراده اش به اندازه او، مع الوصف صدمه این کار به طور مساوی به هر دوی آنان رسید.

هر چه کردند هر دو کردند و هر چه دیدند هر دو دیدند اما با این فرق که لبه تیز حمله متوجه آدم است که هم می بایست مواظب باشد از فرمان حق غفلت نورزد هم جلو همسر خود را بگیرد، پس باید اعتراف نمود که در هر صورت بازنده و مسئول «آدم» بود.

 

به گفته حافظ:

 

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

 

و به گفته جلال الدین بلخی:

 

جد تو آدم بهشتش جای بود

قدسیان کردند بهر او سجود

 

یک گنه ناکرده گفتندش تمام

مجرمی مجرم برو بیرون خرام

 

تو طمع داری که با چندین گناه

داخل جنت شوی ای رو سیاه؟!

 

و از پروین اعتصامی بشنوید:

خود راءی می نباش که خود راءیی

راند از بهشت آدم و حوا