۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۲

پایان نفسانیت، آغاز انسانیت است

پایان نفسانیت، آغاز انسانیت است
انسانی که دنیا را برای خود بی‌ارزش می‌داند، به مرتبه‌ای از کرامت نفس می‌رسد که شخصیتش دست‌نیافتنی می‌شود. عزت‌نفس، نه غرور است و نه خواری، بلکه نگهبان ارزش‌های درونی انسان است. هر جا کرامت نفس باشد، انسان از پستی، دروغ و ذلت می‌گریزد و به آزادی و بزرگی روح دست می‌یابد.
کد خبر: ۹۴۹۶

به گزارش خیمه مگ،استاد شهید مطهری در یکی از سخنرانی های خود به موضوع «کرامت نفس در ترازوی عقل و ایمان» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم؛ عبارت «إن أعظمَ الناسِ قدْرًا الّذی لا یری الدّنیا لنفسِهِ خطرًا» به این معناست که بزرگ‌مرتبه‌ترین انسان کسی است که برای خود، دنیای مادی را بی‌ارزش می‌بیند.

منظور از «برای خود» آن است که چنین انسانی، خود را برتر از کل دنیا می‌بیند؛ این نگاه، به ثبات شخصیت و درک اهمیت کرامت نفس منجر می‌شود.

 

* بی‌اعتنایی به دنیا و عبور از تعلقات مادی

 

امام سجاد علیه‌السلام نیز در همین راستا، در پاسخ به این پرسش که «من أعظم الناس خطرا؟» (بزرگ‌ترین مردم کیست؟)، فرمودند: «مَن لم یرَ الدنیا لنفسِه خطرًا»؛ یعنی کسی که برای خود، دنیای مادی را اهمیتی قائل نباشد. در اینجا، «خطر» به معنای شأن و ارزش است.

در سنت‌های عرفانی، یکی از اموری که ستوده و توصیه شده، «نوعی بی‌اعتنایی به دنیا و عبور از تعلقات مادی» است، اما در عمل، گاهی این امر به انحرافاتی منجر شده است.

به‌طور مثال، در برخی جوامع غربی، پدیده «گدایی حرفه‌ای» ظهور کرده که افراد صرفاً برای جلب ترحم یا تحقیر کردن خود، دست به گدایی می‌زنند، بی‌آن‌که نیازی واقعی داشته باشند.

این رفتار، حتی اگر انگیزه‌ای جز منافع مادی نیز داشته باشد، نوعی تخریب شأن و کرامت نفس تلقی می‌شود.

 

درس اخلاق | پایان نفسانیت، آغاز انسانیت است

در اخلاق اسلامی، یکی از امور نکوهیده، گدایی و اظهار حاجت نزد دیگران است.

از امام علی علیه‌السلام نقل شده است: «طلب الحوائج إلی الناس مذلة للحیاة، ومذهبة للحیاء، ومُذهبة للوقار»؛ یعنی درخواست نیاز از مردم، موجب خواری زندگی، نابودی حیا و از بین رفتن وقار انسان می‌شود.

این آموزه‌ها، دعوت به نوعی وقار و عزت نفس هستند. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «وکُنْ عَزیزَ النَّفْسِ ذَا مَنْزِلَةٍ مُنْصِفَةٍ فِی المآثرِ»، به این معنا که انسان باید میانه‌رو باشد، ولی عزت نفس خود را حفظ کند.

انسان نباید خود را در حد ضعفا یا فرودستان جامعه پایین آورد، بلکه باید زندگی‌اش را با اتکا به نیروی خود اداره کند، تا در نگاه دیگران نیز محترم و بزرگ جلوه کند.

در نهج‌البلاغه از امام علی علیه‌السلام آمده است: «أکرِم نَفْسَک عن کلّ دَنیَّةٍ وإنْ ساقَتکَ إلی الرّغائبِ، فإنَّک لن تعتاضَ عمَّا تبذل من نفسِکَ عوضًا».

معنای این سخن آن است که «نفس خود را از هر کار پستی بالاتر بشمار اگر آن کار به ظاهر سودمند باشد—زیرا اگر چیزی از جان و شرافت خود خرج کنی، جایگزینی برای آن نخواهی یافت.»

نکته قابل‌توجه این است که اگر انسان چیزی از مال یا دارایی‌اش را از دست بدهد، ممکن است بتواند آن را بازگرداند، اما اگر از عزت، شأن یا کرامت نفسش چیزی کم کند، بازیابی آن ممکن نیست.

 

* شخصیت انسانی هر شخص، بستر رشد و کرامت است

 

امام علی علیه‌السلام در ادامه می‌فرماید: «لا تَکُنْ عبدًا لغیرِکَ وقدْ جعلَکَ اللهُ حرًّا»؛ بنده‌ی غیر مباش، زیرا خداوند تو را آزاد آفریده است.

این‌گونه تعالیم، عزت‌نفس را در انسان تقویت می‌کنند. در اینجا، باید میان «غرور» و «عزت‌نفس» تفاوت قائل شد. گرچه در بسیاری از موارد، غرور به معنای منفی به کار می‌رود، اما در این زمینه، منظور از آن عزت‌نفس است، نه خودبرتربینی یا تکبر.

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «قَدْرُ الرَّجُلِ علی قَدْرِ هِمَّتِه، وَصِدقُهُ علی قَدْرِ مُرُوَّتِه، وَعِفَّتُهُ علی قَدْرِ غَیرَتِه».

معنای این سخن چنین است: ارزش هر انسانی به اندازه‌ی همت اوست، راستی‌اش به اندازه مردانگی‌اش و پاکدامنی‌اش به میزان غیرتش.

کسی که همتی بلند دارد، شأن و جایگاه والایی دارد؛ و کسی که کوچک‌نگر و بی‌هدف است، خود نیز خوار می‌شود.

دروغ گفتن، نشانه‌ی ضعف شخصیت است. انسان زمانی که احساس ناتوانی، ترس یا حقارت می‌کند، به دروغ پناه می‌برد. اما هرچه انسان احساس قدرت و توانایی کند، بیشتر راست‌گو می‌شود، چراکه نیازی به پنهان‌کاری و فریب ندارد.

از امام صادق علیه‌السلام نیز روایت است: «لا تکن فظًّا غلیظًا یکره الناس قربک، ولا ذلیلاً یُحتقرُک من یراک». یعنی چنان خشن و تندخو مباش که مردم از تو دوری کنند، و چنان خوار و بی‌ارزش نباش که هر که تو را ببیند، تحقیرت کند.

اسلام بر تواضع توصیه کرده است، ولی تواضع را با ذلت یکی نمی‌داند. تواضع به معنای برخورد ملایم، حسن خلق و جلب محبت دیگران است، نه فرومایگی.

ذلت، موجب سقوط شخصیت انسان در نظر دیگران می‌شود، در حالی‌که تواضع، محبوبیت اجتماعی به همراه دارد.

در متون اسلامی، دعوت به نوعی منش انسانی و کرامت‌محور به‌وضوح دیده می‌شود، اما ممکن است این پرسش پیش آید:

آیا این تعالیم با اصول عرفان و اخلاق صوفیانه که بر «شکستن نفس» و «نفی خود» تأکید دارند، در تعارض نیستند؟

پاسخ آن است که تعارضی وجود ندارد؛ زیرا انسان دو گونه «خود» دارد:

یکی خودِ حیوانی که به شهوات و منافع مادی محدود می‌شود

و دیگری خودِ انسانی که در آن عزت، شرافت، و معرفت نهفته است.

شخصیت حیوانی انسان، درکی از والایی معنوی ندارد؛ اما شخصیت انسانی، بستر رشد و کرامت است.

 

* حفظ عزت‌نفس و کرامت انسانی، نشانه‌ی تعالی روح

 

آیه «وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ» نیز ناظر به همین شأن انسانی است. در روایت آمده است که خداوند کرامت را در ذات انسان قرار داده است؛ انسان باید این کرامت را در خود احساس کند.

پس تضادی میان تواضع و کرامت‌نفس نیست. آنجا که سخن از برخورد با دیگر انسان‌هاست، باید با فروتنی، مهربانی و نوع‌دوستی رفتار کرد. اما آنجا که مسئله پایمال شدن عزت انسان در میان است، باید از خود دفاع کرد.

در اخلاق صوفیانه، موفقیت‌هایی در زمینه محبت به دیگران و شکستن دیوار خودمحوری حاصل شده است. اما مشکل آنجاست که این اندیشه، گاه تفاوت میان فروتنی و خواری را نادیده گرفته است.

نتیجه آن‌که، انسان باید در برابر امور پست، خود را بزرگ بشمارد؛ نه از سر تکبر، بلکه از سر کرامت نفس.

این نوع نگاه، مانع ارتکاب به گناه، خیانت، دروغ و طمع می‌شود.

وقتی گفته می‌شود «أکرِمْ نفسکَ عن کلّ دنیَّة»، به این معناست که شأن و شخصیتت را چنان محترم بدان که حاضر نباشی آن را برای هیچ منفعتی لکه‌دار کنی.

در اخلاق اسلامی، حفظ عزت‌نفس و کرامت انسانی، نشانه‌ی تعالی روح و خویشتن‌داری در برابر پستی‌هاست.