به گزارش خیمه مگ،سی خرداد، روزی بود که نامش گویای تپش قلبی است مملو از ایمان و خشم. جمعهای که حماسهای از جنس وحدت را به ارمغان آورد، و در آن، ایمان و خشم در هم آمیخته شدند.
نام "جمعه خشم" گواهی است بر نفرت و انزجار از رژیم خونخوار صهیونیستی و کودککُش، رژیمی که در این گرمای تابستان، قلوب مردم این سرزمین را واداشت تا در این گردهمایی حماسی، حضور یابند و ایستادگی و همبستگی خود را به نمایش بگذارند.
مراسم در تمام شهرهای ایران، با صفوف به هم پیوسته نماز جمعه آغاز شد؛ حضوری چشمگیر و فراتر از انتظار. گویی امروز، مصادف با ۲۴ ذیالحجه، روز مباهله، روزی است که تقویم الهی و تقویم مقاومت در هم گره خوردهاند. مردمی آمدهاند تا حقانیت اسلام، ایمان و استواری خود را به جهانیان اثبات کنند و فریاد بزنند که حق هرگز تنها نخواهد ماند و راه مقاومت و ایمان و اسلام تا ابد پابرجا خواهد بود.
نمایشی از اتحاد و خشم؛ راهپیمایی جمعه خشم در ایران
تصویری که امروز در خیابانهای ایران به نمایش درآمد، فراتر از یک راهپیمایی ساده بود؛ این تصویری از اتحاد، خشم و همدلی بیسابقه مردم بود. مردمی که دل در گروی سربازان امنیت، سپاه پاسداران و مردان نبرد دارند و با وجود اینکه جز دعا و حمایت، سلاحی برای مقابله مستقیم با دشمن در دست نداشتند، فریادهایشان چون گلولههایی با برد بلند به قلب تلآویو شلیک میشد.
این فریادها - "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" ضربهای سهمگین بود به غرور دشمن و هشداری بود به آنانی که خیال داشتند میتوانند امنیت ایران را به خطر بیندازند.
مردم ایران، حتی بدون حضور در جبهه نبرد، در کنار سربازان خود ایستادهاند و با تمام وجود از آنها حمایت میکنند.
تصویری که امروز در خیابانهای ایران به نمایش درآمد، فراتر از یک راهپیمایی ساده بود؛ این تصویری از اتحاد، خشم و همدلی بیسابقه مردم بود نسبت به رژیم غاصب صهیونیستی چیزی که این راهپیمایی را از تمام راهپیماییهای پیشین متمایز میکرد، حضور گسترده و متنوع مردم بود از هر قشر و با هر سلیقهای درگرمای تابستان تنها برای برخواستن یک فریاد واحد مرگ بر اسرائیل و اعلام انزجار خود از رژیم صهیونیستی.
اما آنچه صحنه های راهپیمائی امروز را به شدت ماندگار و بهیادماندنی کرد، حضور متفاوت ائمه جماعات و روحانیون در این راهپیمایی بود. آنها که معمولاً با لباس روحانیت در مجالس مذهبی دیده میشوند، این بار با پوششهایی متفاوت و نمادین، در کنار مردم حاضر شدند.
امام جمعه واوان با لباسی که یادآور روزهای جنگ و مقاومت بود، در صف اول راهپیمایی گام برمیداشت، گویی آماده جهاد در راه دفاع از وطنمان ایران است. امام جمعه کاشان، با کفن پوشیدن، نمادی از شهادتطلبی و آمادگی برای فداکاری در راه آرمانهای انقلاب را به تصویر کشید و امام جمعه اهواز، با لباس نظامی و سلاح در دست، نشان داد که روحانیت نیز در کنار نیروهای مسلح، آماده دفاع از کشور و مردم است.
این حضور نمادین ائمه جماعات، نشاندهنده این بود که تمامی اقشار جامعه، از روحانیون گرفته تا نظامیان و مردم عادی، در برابر ظلم و ستم متحد هستند و برای دفاع از ایران و آرمانهای انقلاب اسلامی، و مبارزه با هر نوع ظلم آمادهایم.
تهران، پایتخت ایستادگی؛ حماسهی حضور در قلب طوفان
تهران امروز، صحنهای از حماسهی شجاعت و مقاومت را به نمایش گذاشت. حضور مثال زدنی از مردم در شرایطی که دشمنان، با تهدید و ارعاب، گفته بودند مردم این شهر از خانههایشان بیرون بروند و درصدد این بودند تا آرامش را از آن بگیرند، تهرانیها با حضور پرشور و حماسی خود، پاسخی قاطع و کوبنده به این یاوهگوییها دادند.
"تهران را خالی کنید"؛ این پیام دشمن بود، اما تهرانیها با آمدن به خیابانها، اعلام کردند: "هیچ غلطی نمیتوانید کنید!" این حضور، نه تنها یک پاسخ به تهدیدات دشمن، بلکه نشاندهندهی حمایتی بیدریغ از مدافعان حرم و سربازان دلیر وطن بود.
فریادهای "ما دستان شما را میبوسیم" از سوی مردم به گوش میرسید؛ ادای احترامی به پاسداران انقلاب، حافظان امنیت و سربازان خط مقدم در برابر دشمن. این حمایت، قدرتی مضاعف به دلاورمردان این مرز و بوم میبخشید و آنها را در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی مصممتر میکرد.
در میان این سیل خروشان جمعیت، صدای یک مرد بلند شد: «جانم را برای رهبر میدهم!» و این شعار، با همصدایی هزاران لب، طنینانداز شد. این مرد با افتخار فریاد زد: «چو ایران نباشد، تن من مباد!» گویی همهی وجودش فریاد میزد که او حاضر است جان خود را فدای ایران و رهبرش کند.
خیابانهای تهران، مملو از جمعیت شد کوچک و بزرگ پیر و جوان و سیل عظیمی از مردمان غیور این شهر، در خیابانها ریختند و با در دست داشتن تصاویر رهبرمان امام خامنهای و پرچم های ایران و تصاویر شهدا و دست نوشته هایشان در این راهپیمایی باشکوه تر از قبل شرکت کردند و نشان داد که تهران، همواره در کنار انقلاب اسلامی و رهبر فرزانه خود خواهد ایستاد و در برابر هرگونه تهدید و توطئهای، مقاومت خواهد کرد. این حضور حماسی، پیامی قاطع به دشمنان بود: ایران، همواره سربلند و سرافراز خواهد ماند و تا پیروزی نهایی، به راه خود ادامه خواهد داد.
قلب اصفهان در خشم و حماسه میتپد
در امروز جمعه سی خرداد ۱۴۰۴، مصلی بزرگ اصفهان، در این روز، به دریایی از انسان مبدل شد. طبقات نخست و دوم مصلی، مملو از حضور پرشور مردمان مؤمن و متعهد این شهر بود. مردان، زنان، پیران و جوانان، با چشمان خشمگین و دلهایی سرشار از نفرت، در کنار یکدیگر ایستادند. گویی تمامی اصفهان در یک لحظه، در این مکان گرد آمده بود تا با یک صدا، ندای آزادی و عدالت را سر دهند.
اما این تنها آغاز بود. آنچه که در این گرمای داغ تابستان دیده میشد حضور فوج فوج مردم بود که همچنان به سوی مصلی سرازیر میشدند. صدای قدمهای استوار و شعارهای انقلابی از هر سو به گوش میرسید، گویی تمامی خیابانهای اصفهان به سوی این نقطه میریزند تا در این حماسه بزرگ، سهیم شوند.
پس از اقامه نماز جمعه، این سیلِ خروشانِ جمعیت، به خیابانها سرازیر شد. راهپیمایی آغاز شد و فریادهای "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا"، "حیدر حیدر"، "هیهات منا الذله" در فضا طنینانداز شد. مردم، با برافراشتن پرچمهای فلسطین و ایران، با مشتهای گرهکرده، خشم و نفرت خود را از رژیم صهیونیستی ابراز میکردند.
تصاویر رهبر انقلاب، با افتخار در کنار پرچم سه رنگ ایران در دستان مردم اصفهان دیده میشد.
در مسیر راهپیمایی، گامهایمان با سیل خروشان مردم همگام شد. در میان این جمعیت خروشان دستان مردم، پیکرهای مطهر شهدا را حمل میکردند، شهادتی که ریاکاری و وحشیگری دشمن را به تصویر میکشید. این شهدا، نماد مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم بودند
اما در میان این شهدا، صحنهای قلبها را به درد آورد. پیکر کوچک جنین هشتماهه، در آغوش مادر شهیدش، به سمت گلستان شهدا تشییع میشد. چه تصویری غمانگیزتر از این؟
"بای ذنب قتلت" به کدامین گناه کشته شدند؟
کودکی معصوم که قبل از آنکه طعم زندگی را بچشد، با جنایت دشمن از دنیا رفته بود. این جنین، نمادی از بیگناهانی بود که قربانی سیاستهای وحشیانه رژیم صهیونیستی شده بود.
هر چه به گلستان شهدا نزدیک میشدیم ، گویی جمعیت بیشتر میشد. گویی تمامی گوشههای اصفهان، خروجیهای خود را به سمت این نقطه گسیل داشته بودند.
گلستان شهدا، آماده استقبال از این سیل عظیم جمعیت بود. جایی که یاد و خاطره شهدای گرانقدر، همچنان زنده و پاینده است و به ما یادآوری میکند که راه مقاومت و جهاد، تا پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت.