به گزارش خیمه مگ،حجت الاسلام والمسلمین سید رحیم توکل عضو مجلس خبرگان رهبری در مراسم عزاداری شب چهارم محرم، که در هیئت فاطمیه شهر قم برگزار شد، با تأکید بر جایگاه والای عبودیت در مسیر تکامل انسان، گفت: خداوند عالم ما را آفرید و به عبادت امر فرمود، در حالی که نه به خلقت ما نیازی داشت و نه به عبادتهای ما. این دستور برای آن بود که از مسیر عبادت به برکات و مقامات والایی دست پیدا کنیم.
نردبان عبودیت، راه صعود انسان
وی افزود: تنها نردبان برای صعود انسان به مقامات عالی، نردبان عبودیت است. هیچ نردبان دیگری برای این منظور وجود ندارد. اگر نردبانی غیر از عبودیت، مسیر ما شود، بدون تردید آن نردبان سقوط خواهد بود، چه از ناحیه مکر شیطان باشد و چه از حیلههای نفس امّاره.
عضو مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: باید در مسیر مقدس بندگی خداوند حرکت کنیم و حتی بنده خودمان نیز نباشیم. اگر کسی بنده خود شد، یعنی بنده غرایز و شهوات خویش شده است و این، نشانه سقوط اوست.
خداوند همه چیز را برای انسان آفرید
وی با اشاره به آیات و روایات دینی گفت: خداوند مقدماتی را فراهم کرد تا ما «عبدالله» شویم. در روایات آمده است که خداوند همه چیز را برای انسان آفریده است و انسان را برای خود. اگر بتوانیم برنامه تربیتی درستی را در خود ایجاد کنیم، این مقام قابل دستیابی خواهد بود.
دو نوع استعداد در انسان نهفته است
این استاد اخلاق ادامه داد: خداوند در وجود انسان دو نوع استعداد قرار داده است؛ استعداد بالفعل و استعداد بالقوه. این دو استعداد در دو بعد عقل و غرایز انسانی وجود دارند. اگر کسی بخواهد در مسیر عبودیت حرکت کند، باید همت خود را صرف رشد عقلانی کند. چرا که عقل، در برخی روایات به "پیامبر باطنی" تعبیر شده است.
حجت الاسلام والمسلمین توکل در ادامه افزود: انسانهایی که به پیامبران دسترسی ندارند، به همان احکام عقلی خود مکلف هستند. اگر به همان میزان شناخت و درکشان عمل کنند، نزد خدا مأجور خواهند بود.
تمثیل بذر؛ رشد تدریجی استعداد بالقوه
استاد حوزه علمیه قم برای تبیین تفاوت استعداد بالفعل و بالقوه، گفت: اگر دانه پرتقالی را در زمین بکاریم، آنچه در لحظه کاشت دیده میشود، استعداد بالفعل آن است؛ مانند شکل، اندازه و وزن دانه. اما در درون آن، استعداد بالقوهای نهفته است که در طول زمان با ریشهزدن، رشد و باردهی، خود را آشکار میکند.
وی ادامه داد: همین تمثیل در وجود انسان نیز جاری است. از زمان انعقاد نطفه تا تولد و رشد جسمانی و فکری، آنچه در انسان ظاهر میشود، همان استعدادهای بالقوهای است که در نطفه نهفته بود. اگر انسان در مسیر صحیح تربیت قرار گیرد، این ظرفیتها شکوفا خواهند شد.
عقل؛ ابزار شناخت راه حق
حجت الاسلام والمسلمین توکل با اشاره به آیه شریفه «فألهمها فجورها و تقواها» گفت: خداوند عقل را در انسان قرار داده تا بهوسیله آن خیر را از شر و گناه را از طاعت تشخیص دهد. اگر انسان در این مسیر، خود را در خط انبیا قرار دهد و به دستورات آنان عمل کند، به مقامی خواهد رسید که مظهر علم و قدرت الهی میشود.
این استاد حوزه علمیه افزود: در چنین مقامی، انسان بدون نیاز به ابزار مادی و بدنی، تنها با اراده، کارهای خارقالعاده انجام میدهد. چرا که «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»؛ اراده خدا چنین است که چون بگوید: باش! همان لحظه موجود میشود.
راه هدایت باز است، حتی برای بازگشت از لغزشها
حجت الاسلام والمسلمین توکل اظهار داشت: اراده انسان میتواند او را به نقطهای برساند که در مسیر حقیقت و کمال گام بردارد. خداوند برای رسیدن انسان به قله انسانیت تمام ابزارها را فراهم کرده است: راه را نشان داده، خطرات را گوشزد کرده، نردبان ترقی را در اختیار ما گذاشته، مربی فرستاده، کتاب آسمانی نازل کرده و عقل را به ما عطا کرده است.
وی افزود: حتی اگر انسانی مرتکب گناهی شود، بازگشت برای او ممکن است؛ بلکه میتواند از قبل هم سریعتر مسیر هدایت را طی کند. همه این نعمتها برای آن است که انسان شایسته عنوان مقدس "عبدالله" شود.
از بندگی تا تخلق به اخلاق الهی
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: اگر انسان در مرحله بندگی موفق باشد، به مرحلهای والاتر میرسد؛ مرحلهای که تخلّق به اخلاقالله و تأدب به آدابالله است. در این مرحله، باید رفتار و سیره اهلبیت(ع) را سرمشق قرار دهیم؛ آنان چگونه با ظالمان رفتار کردند، چگونه اسلام را حفظ کردند و چگونه مظلوم را تقویت نمودند.
حجت الاسلام والمسلمین توکل در ادامه سخنان خود، با ذکر خاطرهای از دیدار با یک فرد اهل سنت گفت: مدتی پیش، فردی از مریوان که اهل سنت بود به منزل ما آمد و گفت برای کار به اینجا آمدهام و اگر کارم درست شد، زن و سه فرزندم را نیز به اینجا میآورم. پرسیدم اگر مشکلی برای خانوادهات پیش بیاید، چه کسی رسیدگی میکند؟ پاسخ داد که برادرم با آنهاست تا سرپرستیشان را برعهده داشته باشد.
وی در ادامه افزود: به او گفتم تو که فهمیدهای سه فرزند و یک زن نیاز به سرپرست دارند، آیا پیامبراکرم(ص) امتش را بدون سرپرست رها میکند؟ چگونه ممکن است پیامبر اسلام، امت خود را پس از خود بیپناه بگذارد؟ آن مرد گفت: «شما آیه یا روایت برای من نیاوردی، بلکه عقلم را به کار گرفتی.»
دعوت به مناظره با ادب و احترام
این استاد حوزوی با تأکید بر لزوم رعایت ادب در بحثهای مذهبی گفت: از همه عزیزان میخواهم در هر رتبهای که از نظر علمی هستند، به همان بسنده نکنند و برای فهم بهتر مسائل تلاش کنند. اگر کسی قصد بحث با برادران اهلسنت را دارد، باید نهایت ادب و احترام را رعایت کند. اعتقادات دیگران محترم است و باید با برهان و استدلال منطقی آنها را به حق دعوت کرد.
حجت الاسلام والمسلمین توکل همچنین به تجربه خود در سالهای گذشته در بندرعباس اشاره کرد و گفت: بیش از ده سال در ایام فاطمیه دوم در بندرعباس منبر داشتم. شبی در سال ۸۸، شب پایانی برنامه، گفتم که ما با اهلسنت برادریم. برادرها ممکن است با هم بحث کنند، اما با احترام. اگر مسجد شما نشد، در مسجد ما؛ اگر آن هم نشد، جایی دیگر. هدف ما گفتوگوی محترمانه است.
وی افزود: روایتی هست که بین ما و اهلسنت مشترک است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه؛ یعنی کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» این روایت میتواند آغازگر گفتوگویی سازنده و محترمانه میان ما باشد.
پرسش علمی در فضایی اخلاقمدار؛ نه توهین، نه نزاع
حجت الاسلام والمسلمین توکل با بیان دیدگاههای درباره اختلافات تاریخی میان صحابه و اهلبیت(ع) پرداخت و گفت: با تأکید بر لزوم ادب در گفتوگوهای اعتقادی، پرسشهایی تاریخی و کلامی را مطرح کنید، زیرا که هدف آن، دعوت به تفکر و بررسی بدون توهین است.
پرسش نخست: جایگاه عایشه در جنگ جمل و مسئله امام علی(ع)
عضو مجلس خبرگان رهبری در بخشی از سخنان خود گفت: حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه» را هم ما قبول داریم، هم اهلسنت قبول دارند. ما فقط دو پرسش داریم؛ تأکید میکنم، اگر پاسخ دادند، متشکریم و اگر پاسخ ندادند، باز هم متشکریم. با کسی دعوا نداریم. سؤال ما این است که عایشه با چه کسی در جنگ جمل مقابل امیرالمؤمنین علی(ع) قرار گرفت؟ امام زمان او چه کسی بود؟ اگر امام زمانی نداشت، طبق روایت، مرگ او مرگ جاهلیت است. اگر هم داشت، آن امام چه کسی بود که علیه او قیام کرد؟.
پرسش دوم: مبشرین به بهشت و نقش طلحه و زبیر در جنگ جمل
حجت الاسلام والمسلمین توکل در ادامه افزود: میگویند ده نفر از صحابه به بهشت بشارت داده شدند و آنها را "عشره مبشّره" مینامند. در این میان، طلحه و زبیر نیز جزو آنها هستند. اما سؤال اینجاست که همین افراد در جنگ جمل، از بانیان جنگ بودند و با امام علی(ع) جنگیدند. طلحه در میدان کشته شد. اگر آنان امام زمان نداشتند، باز هم مرگشان مرگ جاهلیت است؛ اگر هم امامی داشتند، چرا با امام علی(ع) جنگیدند؟»
دعوت به ادب در مناظرات اعتقادی
این استاد حوزه علمیه تأکید کرد: حتماً باید حرمت نگه داشت. آنها به اعتقاداتشان پایبندند و ما هم نباید بیادبی کنیم. برخی از گروههای تندرو مثل شیعه انگلیسی که در لندن جلساتی برگزار میکنند و به مقدسات اهلسنت اهانت میکنند، از ما نیستند و ما از آنها بیزاریم.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: اگر کسی به موضوعی اعتقاد دارد، باید محترمانه با استدلال سخن بگوید، نه با فحاشی. دشمن از همین اختلافات سوء استفاده میکند. بنابراین، اگر هم بحثی داریم، باید علمی، اخلاقی و در کمال احترام باشد.
اخلاق اهلبیت(ع)، الگوی تعامل با مخالفان
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به سیره اهل بیت علیهمالسلام بیان کرد: ئمه طاهرین (ع) حتی با مخالفان خود با احترام برخورد میکردند. یکی از اصحاب امام صادق(ع) میگوید، هرچه در ذهن داشتیم گفتیم، خیال کردیم امام دیگر پاسخی ندارد، اما با لبخند، یکییکی سخنان ما را رد کرد. این روش ائمه ما بود.»
وی ادامه داد: در برخوردها، باید ادب را رعایت کنیم. اگر کسی به ما توهین کرد، پاسخ ما نباید توهین باشد. پیامبر اسلام(ص) و اهلبیت(ع) حتی در مواجهه با بدگویان، رفتار محترمانه داشتند.
لزوم تخلّق به اخلاق الهی
این استاد حوزه در بخش پایانی سخنان خود به اهمیت تخلق به اخلاق الهی پرداخت و گفت: خداوند از ما خواسته به اخلاق الهی مزین شویم. اگر توانستیم از دو مرحلهی ادب و اخلاق الهی عبور کنیم، به مرحلهی سوم میرسیم: مظهر شدن در صفات الهی. یعنی تجلی علم، کرامت، صبر و قدرت الهی در وجود انسان.
وی با اشاره به زندگی علما چون آیتالله بهاءالدینی افزود: تا وقتی هستند، کاری به آنها نداریم، اما بعد از فقدانشان، به یادشان میافتیم. حال آنکه آنان سرمایههای هدایت بودند. مثل قرآن، مسجد و علما که در قیامت از بیتوجهی مردم شکایت میکنند.
اختلاف هست، اما باید محترمانه گفتوگو کرد
حجت الاسلام والمسلمین توکل سخنان خود را اینگونه جمعبندی کرد: بحث علمی است، نه دعوا. ادب، اخلاق، و استدلال، سه اصل اساسی گفتوگوی دینیاند. اگر این اصول رعایت شود، حتی مخالفتها هم به درک بهتر از حقیقت میانجامند. ما باید در تمام شئون، اعم از گفتار، رفتار و حتی شوخیها، رنگ خدا را بر خود بزنیم.